آثار ملاصدرا
ملاصدرا در زمینه فلسفه و حکمت اشراق، تالیفات زیادی دارد که برخی از آنها تا به امروز نظیر نداشتهاند. آثار زیادی از شیخ باقی مانده که در زیر به برخی از آنها بهصورت فهرستوار اشاره میکنیم:
- آنچه برای شناخت مبدا نخستین و صفات و آثار او لازم است
- معرفت، صراط مستقیم و درجات آن و کیفیت سلوک به سوی حق
- معرفت، معاد، احوال کسانی که به خدا رسیدهاند
- معرفت و شناخت فرستادگان خدا و پیغمبران و اوصیا
- نقل احوال منکران حقیقت و پرده برداشتن از فضایح آنها
از معروفترین آثار ملاصدرا «اسفار اربعه» است که حواشی زیادی بر آن نوشته شده است که امور عامه، علم طبیعی، علم الهی و علمالنفس را شامل میشود. اثر دیگر وی المبدا و المعاد است که در آن کوشش شده اهل تحقیق و بحث را با مسلک عرفان جمع کند.
- الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه
- اسرار آیات و انوار النبیات
- المشاعر که به روش عرفانی نگاشته شده است
- الحکمته الشریعه که به طریق عرفانی نوشته شده
- شرح الهدایه الاثیرایه که در روش مشاء آمده است
- شرح الهیات شفا، که در کتاب شیخ است
- رساله الحدوث در اثبات عالم
- رساله اتصاف ماهیه بالوجود در مورد اصالت ماهیت و وجود
- رساله التشخص
- رساله سریان الوجود
- رساله حرکت جوهری
- مفاتیح الغیب همراه با شرح اصول کافی
- تفسیر قرآن کریم که ناتمام ماند
- جواب المسائل فی بدو وجود انسان، جواب پرسشهای مربوط به پیدایش انسان در آن آمده است.
نظریات فلسفی ملاصدرا
فلسفه وجود
بارزترین نظریه ملاصدرا در فلسفه، نظریه وحدت وجود است که وی تمامی فلسفه خود را بر آن بنیان گذاشته و بزرگترین مناقشات برای او را همین نظریه به وجود آورد. نظریه وحدت وجود سبب شد که علما و فقها او را لعن و تکفیر کنند. ملاصدرا در موقعیتهای مختلف، تفاسیر متنوعی از وحدت وجود کرده است؛ مثلاً در رساله خود سریان الوجود، صفحه ۱۳۸ میگوید:
ممکنات، موجودات متعدد و متکثری در خارج هستند و کثرت عینی و حقیقی دارند؛ پس وجود یکی است؛ اما موجود متعدد و متکثر است.
وی در اسفار میگوید:
وجود در حقیقت متعدد است؛ ولی حقیقت یکی است.
در اینجا ملاصدرا هم وحدت وجود را بیان میکند و هم کثرت آن را و بهگونهای گفتههای وی با هم متفاوت هستند؛ اما خود بر این عقیده است که فطرت خاصی لازم است برای دریافت این امر و او برای توجیه منظور خود، مرداش را از معنی تعدد وجود، معنای حقیقی در برابر مجاز لغوی میداند و معنای وحدت وجود را معنای حقیقی در مقابل مجاز عرفانی دانسته است.
ملاصدرا میگوید:
وجود حقیقی به ذات خود و در تمامی مراحل ظهور، ظاهر است و غیر خود را آشکار میکند و بهوسیله او ماهیتها ظاهر میشوند و ماهیات برای او و با او و در او و از او هستند و اگر در چیزهای گوناگون ظهور نمیکرد و خود را با لذت و دیگران را بالعرض آشکار نمیکرد، بههیچوجه موجودی ظاهر نبود، بلکه همچنان در حجاب عدم باقی میماند.
بعد از آن، به گفته امام اول شعیان استناد میکند که:
او با هر چیزی هست ولی نه بهصورت مقارنه و در همه چیز هست ولی نه بهصورت مزج و ترکیب و غیر از هر چیز است ولی نه بهصورت دوری و جدایی.
وی همچنین در اسفار، درباره ممکنات میگوید:
هر یک از آنها آثار مخصوص دارند و مقصود ما از حقیقت چیزی است که مبدا اثر خارجی باشد و مقصود ما از کثرت آن است که مستوجب تعدد احکام و آثار باشد، در این صورت چگونه ممکن است شیء ممکن نه امر خارجی باشد و نه در خارج موجود باشد.
ملاصدرا هرگز دیدگاه صوفیان در مورد حلول و اتحاد را نپذیرفت؛ زیرا این توهم را موجب دوگانگی در اصل وجود میدانست. فهم اندیشه ملاصدرا برای هر کسی، امکانپذیر نیست مگر اینکه ذوق عرفانی و مطالعات فلسفی داشته باشد.
حرکت جوهری
یکی دیگر از نظریات مهم و بنیادی ملاصدرا، حرکت جوهری است. وی نظریه حرکت جوهری خود را در رساله فی حرکهالجوهریه آورده است. او حرکت جوهری را چنین توصیف میکند:
حرکت بر جوهر، از حیث وجودی بر آن عارض میشود نه از حیثیت ماهیتی، یعنی اصل یکی است و هیولی به ذات باقی است و تنها صورت و ماده تغییر میکند.
حرکت جوهری، حرکت ذاتی اشیا است که منشأ حرکت ظاهری یک پدیده بوده و موجب تغییر در ذات یک شیء میشود. به این مفهوم که حرکت جوهری حرکت در اصل شیء است. برخی بر این عقیدهاند که حرکت جوهری را ابتدا هراکلیتوس بیان کرده بود و برخی دیگر آن را از ابتکارات ملاصدرا میدانند. صدرالمتألهین در برابر فیلسوفانی که با حرکت جوهری مخالف بودند با استناد به آیات قرآن، خداوند را راستگوترین حکیم معرفی کرده و او را اولین حکیمی دانسته که قول به حرکت جوهری را در قرآن بیان کرده است و بعد از آن از آنولوجیای ارسطو و ابن عربی گفتههایی در تأیید حرکت جوهری نقل میکند.
حرکت جوهری، حرکت در اصل شیء است
ملاصدرا در تالیفاتش، حرکت را در مباحث مربوط به الهیات مطرح کرده؛ چون از نظر او حرکت، نحوه وجود و نوعی از هستی است که در نتیجه بودن، دو گونه است؛ یکی بودن ثابت و دیگری بودن متحرک. به این دلیل، حرکت در حکمت متعالیه در مابعدالطبیعه تعریف میشود.
بعضی فلاسفه عقیده دارند بر طبق این نظریه که اساس و مبدا تحول و تطور و نظریه نشو نما قرار میگیرد، ملاصدرا ۲۰۰ سال قبل از تولد داروین صاحب اندیشه نشو و نما و ارتقا بوده است و ملاصدرا بر اساس آن وجود صانع را اثبات کرده و این نشاندهنده کمال عقل و نبوغ وی بود.
سخن پایانی
صحبت از ملاصدرا، اندیشه، نظریات و آثار وی در یک مقاله نمیگنجد و بررسی نظریات فلسفی او چندان آسان نیست. وی خصم زمانه خود بود و بعد از گذشت زمان، اندیشمندان پی به عظمت نظریات وی بردند.
نظر شما