به گزارش خبرنگار ایمنا، ساعت چهار صبح دیروز افسر نگهبان کلانتری ۱۱۲ ابوسعید که از مرگ مشکوک دختری جوان در خانه با خبر شده بود با قاضی ساسان غلامی، بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی تماس گرفت و این حادثه را گزارش کرد. آنطور که او میگفت این دختر ۳۳ ساله بر اثر مسمومیت جان خود را از دست داده بود اما هنوز به درستی معلوم نبود که او چطور جان باخته است. در این شرایط بود که به دستور بازپرس جنایی گروهی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی ماجرا راهی محل حادثه شدند.
زمان وقوع حادثه نامزد متوفی که جوانی ۳۶ ساله است در خانه حضور داشت و او بود که از همسایهها و اورژانس درخواست کمک کرده بود. به همین دلیل وی تحت بازجویی قرار گرفت تا جزئیات بیشتری از مرگ نامزد او مشخص شود. مرد جوان که مهندس الکترونیک است و در کارخانجات پروژههای فنی انجام میدهد، اظهار کرد: هشت ماه قبل از طریق یکی از دوستانم با نامزدم آشنا شدم. او فوق لیسانس روانشناسی داشت و قبلاً کار میکرد اما مدتی بود که بیکار شده بود.
ما در مدت کوتاهی به یکدیگر علاقهمند شدیم و قرار بود بهزودی ازدواج کنیم. قرار بود تا چند روز دیگر پای سفره عقد بنشینیم و زندگی مشترک خود را شروع کنیم اما چون برای من کاری در یکی از شهرهای شمالی پیش آمد عقد را عقب انداختیم تا به کارم برسم. کار مربوط به یکی از کارخانجات میشد و چون چند روزی زمان میبرد نامزدم هم با من آمد و صاحبکار ویلایی در اختیارمان گذاشت.
چند روز در آنجا بودیم تا اینکه کار من تمام شد و شب قبل از حادثه به سمت تهران به راه افتادیم. در راه چون گرسنه شده بودیم در یک رستوران بین راهی دیزی خوردیم اما چند ساعت بعد فهمیدیم که هر دو نفرمان مسموم شدهایم. حدود ساعت شش صبح بود که به خانه رسیدیم اما حال هیچکدام از ما خوب نبود. من دچار حالت تهوع شده بودم و هرچه میگذشت حالم بدتر میشد تا اینکه در دستشویی بالا آوردم و رفتم تا بخوابم اما نامزدم با عصبانیت سراغم آمد و گفت چرا دستشویی را نشستی.
حالم خوب نبود اما با همان شرایط دستشویی را شستم و دوباره برگشتم که بخوابم. با این حال نامزدم هنوز عصبانی بود و گفت تو مرد تمیزی نیستی و نمیتوانم در این شرایط با تو زندگی کنم. او وسایل خود را جمع کرد و اصرار داشت که میخواهد برود. اما من گفتم تا حالم خوب نشود اجازه نمیدهم از خانه بیرون برود.
چند ساعت بعد او دوباره گفت میخواهد برود. من دستش را گرفتم اما او گفت اگر اجازه ندهم از خانه خارج شود خودش را میکشد. من آمدم خوابیدم و او هم بعد از چند دقیقه خوابید اما چند ساعت بعد متوجه شدم که بدنش سرد شده و روی دستانش لکههای عجیبی وجود دارد. با اورژانس تماس گرفتم و همزمان از همسایهها کمک خواستم اما چند دقیقه بعد معلوم شد که همسرم فوت شده است.
بهدنبال اظهارات این مرد پیکر متوفی برای انجام معاینههای دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و بررسیهای اولیه نشان میدهد او نوعی قرص مصرف کرده است اما هنوز بهطور دقیق علت فوت او مشخص نیست. در این شرایط بازپرس جنایی دستور بازداشت نامزد متوفی را صادر کرد تا با انجام تحقیقات علت جان باختن زن جوان مشخص شود.
قتل پدر به دست پسر با کارد آشپزخانه
چند روز قبل خبر درگیری خونین خانوادگی در یکی از شهرستانهای غرب استان تهران به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران گشت کلانتری به این خانه رسیدند درحالی با پیکر خونین پیرمرد ۷۰ ساله روبهرو شدند که با ضربههای کارد به قتل رسیده بود. با اعلام خبر این جنایت به بازپرس جنایی، کارآگاهان پلیس در تحقیقات اولیه دریافتند پیرمرد به دست پسر بزرگ خود به قتل رسیده است.
مرد ۵۰ ساله که در صحنه حضور داشت خود به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد و بدین ترتیب وی به اتهام قتل عمد بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد. متهم در بازجوییها اظهار کرد: از مدتی قبل من و پدرم بر سر یک قطعه زمین که شراکتی خریده بودیم به اختلاف مالی خوردیم و هر روز این اختلاف بیشتر میشد تا اینکه روز حادثه، درگیری بین ما رخ داد و من آنقدر عصبانی شده بودم که دیگر کنترل رفتارم را از دست دادم و یک لحظه با چاقوی آشپزخانه به طرف پدرم حمله کردم و او را زدم، بعد که او روی زمین افتاد تازه فهمیدم چه کاری کردهام و پشیمان شدم و خودم با اورژانس و پلیس تماس گرفتم اما بیفایده بود. الان هم بشدت پشیمانم و خودم را مستحق مرگ میدانم. با اعترافات صریح این متهم، وی به دادسرا منتقل شد.
پدر و پسر قاچاقچی اسلحه بودند
سرهنگ محمدهاشم قسام فرمانده انتظامی شهرستان فسا اظهار کرد: افسران پلیس امنیت عمومی شهرستان فسا با اقدامات فنی و تخصصی مطلع شدند فردی به همراه پدر خود با یک سواری پراید قصد انتقال تعدادی سلاح غیرمجاز را به یکی از استانهای جنوبی کشور دارند که رسیدگی به موضوع به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.
وی افزود: مأموران انتظامی با اقدامات فنی و تخصصی و گشتزنیهای محسوس و نامحسوس موفق شدند سواری پراید در یکی از محلههای شهرستان فسا (جلو درب منزل) توقیف کنند.: در بازدید از سواری پراید چهار قبضه و همچنین در بازرسی از منزل شش قبضه سلاح شکاری غیرمجاز و قاچاق کشف شد.
فرمانده انتظامی شهرستان فسا با اشاره به اینکه در این مأموریت در مجموع ۱۰ قبضه سلاح شکاری غیرمجاز کشف و دو نفر متهم (پدر و پسر) دستگیر شدند، خاطرنشان کرد: افراد دستگیر شده برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شدند.
قتل با شلیک تفنگ کلاشینکف
سردار احمد طاهری فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان اظهار کرد: در دیماه سال گذشته و درپی وقوع یک فقره تیراندازی منجر به قتل، در بخش جالق بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی آن شهرستان قرار گرفت.
وی افزود: با حضور کارآگاهان پلیس آگاهی در صحنه و طی تحقیقات میدانی به عمل آمده مشخص شد، جوانی ۲۲ ساله به علت اختلافات مالی با اسلحه کلاش اقدام به تیراندازی به دو نفر از هممحلیان خود کرده که طی آن یکی از آنها که مردی ۴۰ ساله بود بر اثر شدت جراحات وارده در دم جان باخت و فردی دیگر نیز مجروح شده بود.
فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان تصریح کرد: با توجه به حساسیت موضوع تیم ویژهای از کارآگاهان پلیس آگاهی آن شهرستان مأمور رسیدگی به این موضوع شدند و در تحقیقات خود دریافتند که قاتل بلافاصله پس از ارتکاب به این جنایت از شهرستان به مکانی نامعلوم گریخته است.
وی ادامه داد: کارآگاهان پلیس آگاهی که به طور جد درصدد دستگیری این قاتل فراری بودند چند روز قبل از حضور و تردد مجدد او در سطح شهرستان سراوان با خبر و شناسایی مخفیگاه وی را در دستور کار قرار دادند. سرانجام مأموران با انجام یک سری اقدامات تخصصی، مخفیگاه این قاتل فراری را در یکی از روستاهای سراوان شناسایی و روز گذشته او را در عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه پس از چهار ماه فرار دستگیر کردند.
سردار طاهری با اشاره به کشف یک قبضه سلاح کلاش و تیر جنگی در بازرسی از مخفیگاه این قاتل فراری، خاطرنشان کرد: متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی و اقرار به جنایت ارتکابی برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی شد.
پایان فرار قاتلان مسلح پس از ۳ سال
سرهنگ علی کرمی رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه اظهار کرد: پس از وقوع یک مورد درگیری منجر به قتل در شهرستان سرپل ذهاب که روزهای ابتدایی اسفند ۱۳۹۸ رخ داد، رسیدگی به موضوع در دستور کار قرار گرفت. تحقیقات ابتدایی پلیس نشان میداد در جریان یک درگیری مسلحانه که به خاطر اختلافات خانوادگی بوده است دو برادر ۳۶ و ۲۸ ساله با تیراندازی به سمت افراد دیگر باعث قتل دو نفر و زخمی شدن دو تن دیگر شده و اقدام به فرار کردهاند.
وی افطود: کاراگاهان پلیس آگاهی در ادامه و پس از مدتها کار اطلاعاتی و تحقیقات شبانهروزی موفق به شناسایی مخفیگاه هر دو قاتل فراری یکی در شهرستان شهریار استان تهران و دیگری در یکی از محلات حاشیهای کرمانشاه شدند. کاراگاهان پس از شناسایی مخفیگاه قاتلان فراری دو تیم را به مناطق یاد شده اعزام و به صورت همزمان پس از هماهنگیهای لازم با مراجع قضائی هردو برادر قاتل را دستگیر کردند.
رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه خاطرنشان کرد: قاتلان دستگیر شده به دستگاه قضائی شهرستان سرپل ذهاب (محل وقوع جرم) جهت سیر مراحل قانونی، معرفی شدند.
قتل زن مشهدی به دست شوهر
عصر هجدهم فروردین گذشته، آیناز دختر ۱۴ سالهای که شاهد مشاجره لفظی پدر و مادرش بود، کنار خواهر ۱۲ ساله خود قرار گرفت تا زمانی که سروصداها خوابید و درگیری پدر و مادرش به پایان رسید. همزمان با آغاز سکوتی ترسناک، آیناز نیز به همراه خواهر خود از خانه بیرون آمد و به منزل یکی از دوستانش رفت که در همان مجتمع مسکونی زندگی میکرد و با یکدیگر همسایه بودند.
او قصد داشت برای ساعاتی خود و خواهرش را از فضای درگیری و مشاجرههای توهینآمیز پدر و مادرش دور کند اما هنوز مدتی از این ماجرا سپری نشده بود که پیامکی عجیب روی گوشی آیناز نقش بست: «دخترم مرا حلال کنید! و به همه فامیل هم بگویید!». دختر ۱۴ ساله با دیدن این پیامک که رنگ جنایت داشت، وحشتزده کفشهای خود را پوشید و درحالی که خواهرش را به دوستش میسپرد، سراسیمه خود را به خانه رساند.
او که با چهرهای رنگ پریده قدم به پذیرایی گذاشته بود، پیکر مادر خود را دید که کف اتاق افتاده و تکان نمیخورد. هراسان به داخل آشپزخانه دوید و مقداری آب روی سروصورت مادرش پاشید اما باز هم هیچ عکسالعملی ندید. از شدت نگرانی جیغ میکشید و چشم به روسری دوخته بود که روی گردن مادرش قرار داشت.
بنابراین گزارش، با فریادهای دلخراش آیناز همسایگان متوجه ماجرا شدند و با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتند. طولی نکشید که گروهی از نیروهای تجسس کلانتری سپاد با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری) عازم خیابان درودی در بولوار توس شدند و به بررسی موضوع پرداختند.
مأموران انتظامی با مشاهده روسری که محکم به دور گردن زن ۴۵ ساله پیچیده شده بود، فرضیه وقوع جنایت را بررسی کردند و با حفظ صحنه حادثه، بی درنگ مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور قاضی «محمود عارفی راد» در ساختمان مذکور، تحقیقات قضائی در اینباره آغاز شد. بررسیهای مقدماتی قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد حاکی از آن بود که «ع- ث» توسط همسر خود به قتل رسیده است؛ چراکه شواهد موجود از اختلافات خانوادگی شدیدی بین مقتول و همسرش حکایت داشت.
به همین دلیل قاضی عارفی راد بلافاصله دستور ردیابی و دستگیری مرد ۴۶ ساله را صادر کرد و از نیروهای انتظامی خواست برای شناسایی مخفیگاه متهم فراری اقدام کنند. درپی صدور دستور قضائی، گروهی از نیروهای انتظامی مأموریت یافتند تا به طور ویژه عملیات ردزنی قاتل فراری را آغاز کنند.
از سوی دیگر با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، بررسیهای میدانی در صحنه جنایت ادامه یافت. دختر ۱۴ ساله مقتول به قاضی ویژه قتل عمد گفت: پدر و مادرم از مدتها قبل با یکدیگر اختلاف داشتند به طوری که در مرز طلاق بودند؛ البته دخالت اطرافیان در زندگی خانوادگی ما نیز بی تأثیر نبود. پدرم از مدتی قبل ما را رها کرده و با خودرویی که مادرم برای او خریده به شهرستان رفته بود که مادرم خودرو را توقیف کرد.
هنوز تحقیقات برای ریشهیابی این جنایت هولناک، ادامه داشت که خبری در بی سیمهای پلیس پیچید و به روند قضائی این پرونده جنایی سرعت بخشید. «جواد – الف» (متهم تحت تعقیب) خود را به نیروهای انتظامی در قوچان معرفی کرد و اینگونه بود که با دستور مقام قضائی، بلافاصله قاتل به مشهد انتقال یافت و پرده از این جنایت برداشت.
او پس از اعتراف صریح به قتل همسر خود، با انگیزه اختلافات خانوادگی روانه زندان شد تا اینکه مقدمات بازسازی صحنه قتل فراهم شد و این مرد ۴۶ ساله در حضور قاضی محمود عارفی راد به تشریح جزئیات این حادثه تلخ پرداخت. او که در کنار مبلهای منزل مسکونی خود قرار گرفته بود، اظهار کرد: از همان سالهای آغازین زندگی مشترک اختلافات بین من و همسرم آغاز شد.
او همواره به من توهین میکرد و با الفاظ زشتی سخن میگفت. رفتارهای ناپسند همسرم به جایی رسید که دیگر هیچ حد و مرزی در توهین به من قائل نبود و مدام نزد فرزندانم مرا تحقیر میکرد. اختلافات ما آنقدر شدت گرفت که تصمیم به جدایی گرفتم و به همین دلیل هم همسرم مهریه خود را به اجرا گذاشت. او حتی حکم توقیف خودروی پراید را گرفته بود که آن را به پارکینگ بردند و من از این رفتارهای او به شدت عصبانی بودم تا اینکه روز حادثه وقتی به خانه بازگشتم باز هم مشاجره بین من و او آغاز شد.
هنگامی که دخترانم از خانه بیرون رفتند و پسرم نیز سرکار بود، این مشاجرهها به درگیری انجامید و من هم که دیگر نمیتوانستم در برابر توهینهای او خودم را کنترل کنم، همانگونه که روی مبل نشسته بود، روسریاش را دور گردنش حلقه زدم و پیکر او را به زمین انداختم. آن لحظه هیچ چیزی نمیفهمیدم و در حال خودم نبودم. آنقدر روسری را کشیدم که دیگر حرکتی نکرد و نقش بر زمین شد. وقتی فهمیدم چه کار کردهام خیلی ترسیدم و با خودروهای عبوری به قوچان رفتم که بعد هم به دلیل عذاب وجدان پیامکی برای دخترم آیناز فرستادم و خودم را به کلانتری قوچان معرفی کردم.
با پایان اعترافات متهم، وی با صدور قرار قانونی روانه زندان شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل رسیدگی قضائی را طی کند.
نظر شما