به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقالهای از فهیمه فدایی، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری، اعمال سیاستها و برنامههای توسعه و اقدامات الهام گرفتهشده از مدل توسعه سرمایهداری لجامگسیخته و تأکید بدون ملاحظه بر سیاستهای اجتماعی منبعث از اقتصاد رقابتی که قابلیتها و توانمندیهای متفاوت افراد را نادیده میگیرد، پیامدهایی به دنبال دارد که محصول نهایی آن توزیع نابرابر فرصتها و امکانات اولیه زندگی، تخلیه روزافزون مناطق روستایی و اسکان غیررسمی است؛ بنابراین اسکان غیررسمی ازجمله پدیدههای ناشی از گسترش شهرنشینی سریع است که در شکلی برنامهریزی نشده و خودرو، درون یا اطراف شهرها ظاهر میشود.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، اسکان غیررسمی چالش اصلی هزاره سوم معرفیشده است، بهطوریکه در جهان از هر شش نفر، یک نفر در زاغهها زندگی میکند و بدون عمل مشترک دولت و مشارکت ساکنان، جمعیت یکمیلیاردی زاغهها (فقرای شهری) ممکن است به دو میلیارد در سال ۲۰۳۰ برسد. البته سرعت گسترش اسکان غیررسمی در کشورهای کمدرآمد به دلیل افزایش تعداد سکنه ساکن در نقاط فاقد شرایط استاندارد بسیار شتابان است.
اسکان غیررسمی شکل رایج رشد شهری در اکثر کشورهای درحالتوسعه است که غالباً بیشتر بهصورت غیررسمی اشغال میشود. در اسکان غیررسمی عوامل زیادی دخیل است که بعضاً تشخیص بسیاری از این عوامل بسیار دشوار است. «پل میدوز» مهاجرت را عامل اصلی اسکان غیررسمی میداند و معتقد است که در شهرهای بزرگ کشورهای درحالتوسعه، مناطقی با اسکان غیررسمی وجود دارد. این شهرها با سیل عظیم مهاجران روستایی روبهرو هستند و شهر بهعنوان متوقف کننده در مورد آنها عمل مینماید.
بعضی از مهاجرین خوشبخت، میتوانند از دروازههای طلایی شهر عبور کنند و خود را با شهر تطبیق دهند، ولی بعضی از آنها نمیتوانند با شهر سازگاری پیدا کنند و درنتیجه، پشت دروازههای شهر اسکان غیررسمی را تشکیل میدهند. مهاجرت روستاییان به شهرها، پس از مدتی شهرها را اشباع میکند و سازمانها و مسئولان کنترلکنندهی شهری نیز از پذیرش آنها عاجز میمانند.
تعدادی از روستاییان نمیتوانند خود را با محیط وفق دهند و جذب حاشیه شهر میشوند تا هنگامیکه تفاوت کلی در میزان درآمد میان شهر و روستا، بین مناطق مختلف یک کشور و میان گروههای اجتماعی یک جامعه وجود داشته باشد، گسترش اسکان غیررسمی همچنان باقی خواهد ماند.
در مطالعات مسائل شهری ایران شروع حرکتهای مهاجرتی و آغاز توسعه شهرنشینی تقریباً در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ شکل گرفت، زیرا پیش از آن اقتصاد شهر و روستا بهطور نسبی دارای توازن بود. سرکوب خانهای بزرگ، تشکیل ارتش، برقراری امنیت سراسری، ایجاد راهها و احداث خطوط راهآهن ازجمله عواملی بود که موجب تسهیل مسافرت و حملونقل شد و به دنبال آن افزایش مهاجرت و حرکت روستاییان به شهرها شکل گرفت؛ بهگونهای که حرکت روستاییان از ۰.۰۸ در سال ۱۳۰۰ به ۱۴ درصد در سال ۱۳۲۰ رسید.
روند مهاجرت به شهرها پس از دهه ۱۳۳۰ بهواسطه صنعتی شدن شهرها و امکان بازده فزاینده تولید، افزایش بهرهوری و در نهایت کسب درآمد بیشتر رخ داد. میزان مهاجرت روستایی همگام با آنیک درصد افزایش یافت. در این مقطع، جنگ مهمترین عامل مهاجرت در مناطق درگیر با آن بهحساب میآمد. مهاجرت مردم سایر نقاط کشور نیز در آن زمان عموماً به دلیل فرسودگی شیوه و بازده پایین تولیدات براثر بیتوجهی دولت و درگیر بودن آن با مسائل مهمتری چون بحران جنگ بود.
بهطور همزمان، افزایش قیمت زمین، مصالح ساختمانی، وامهای با بهره فراوان و اجارههای سنگین سبب شد قشرهای کمدرآمد جامعه، که نسل دوم مهاجران روستایی بودند، نتوانند در شهرهای ساکن شوند و به همین علت به حاشیه شهرها کشانده شدند. بدیهی است اینگونه مهاجرتها در گسترش اسکان غیررسمی و بالطبع بالا رفتن میزان بزهکاری تأثیر بسزایی داشته و خواهد داشت، هرچند اسکان غیررسمی در ایران در مقایسه با اکثر کشورهای درحالتوسعه وضع مناسبتری دارد اما این امر بههیچوجه از اهمیت آن نمیکاهد.
این کانونهای خودانگیخته بخش جداییناپذیری از زندگی در شهرهای ایران به شمار میرود برخی از محققان ریشه ظهور اسکان غیررسمی در ایران را در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بیان داشتهاند و علت آن را سرمایهداری وابسته، اصلاحات ارضی، افزایش قیمت زمین و مهاجرت میدانند اما مهاجرت از نقاط مختلف روستایی به محلات فقیرنشین مهمترین دلیل ایجاد سکونتگاههای غیررسمی محسوب میشود.
اسکان غیررسمی تا حد زیادی ریشه در مهاجرت دارد، تحت تأثیر پارامترهایی همچون فقر اقتصادی، عدم تخصص، نوع شغل، تعارض فرهنگی، بیسوادی، هویت قومی و فرهنگی کنترل نشدنی میشود. بیشتر ساکنان این مناطق تحت تأثیر متغیرهایی مانند دسترسی نداشتن به مشاغل اقتصادی شهر همراه با فقر اقتصادی مجبور به زندگی در آلونکها و زاغهها میشوند. ساختمانهای ناهمگون و بدون رعایت اصول فنی و شهرسازی کوچههای باریک و پرپیچوخم و نامناسب، فاضلاب روان در کوچهها و وضعیت بهداشتی نامناسب از آثار اسکان غیررسمی است.
مساکن و محلهای تجمع آنها صحنه رفتوآمد نامناسبی به وجود میآورد و بافت زشتی را به جامعهی شهری تحمیل میکند. تحمیل ترافیک سنگین به بافت شهر، تراکم و ازدحام جمعیت در سطح شهر، رواج دست فروشی و دوره گردی و اغذیهفروشی غیربهداشتی و ایجاد ناامنی برای ساکنان از دیگر نتایج وجود این اجتماعات است.
در بسیاری موارد، بورسبازی و رشوهخواری در این مناطق رواج پیدا میکند. بنگاههای معاملات مسکن اقدام به فروش زمینهای با اسناد غیرمتعبر و غیرقانونی میکنند که با این کار سیاستها و برنامههای طرحهای توسعه شهری با مشکل مواجه میشود. آمدن این افراد از روستاها موجب کاهش نیروی انسانی و در نتیجه پایین آمدن بازده تولیدی روستاها و زمینهای کشاورزی شده است.
اسکان غیررسمی، پیامدها و نتایج زیانبار بسیاری مانند تخریب اراضی کشاورزی و باغهای پیرامون شهرها، مختل کردن برنامههای توسعه شهری، ایجاد مشکل در میراث شهری، تحمیل هزینههای بسیار بالا برای سازماندهی، بهسازی یا پاکسازی محیطهای نامناسب ایجاد شده را به دنبال خواهد داشت.
نظر شما