به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی از افروز مصورالملکی، کارشناس ارشد دانشگاه هنر اصفهان در رشته پژوهش هنر اسلامی، استاد محمدحسین مصورالملکی، نقاش بیهمتای معاصر، یکی از نوابغی است که در راه حفظ اصالت و ارزشهای هنر ایرانی و انتقال و معرفی شایسته این هنر به جامعه جهانی و نسلهای آینده بسیار کوشیده است.
استاد که به حاج مصورالملکی نیز معروف بود، در سال ۱۲۶۸ خورشیدی در اصفهان و در خانوادهای که نسل در نسل تا زمان صفویه به حرفه نقاشی مشغول بودند، متولد شد. در ۱۱ سالگی نزد پدر خود مقدمات نقاشی را فرا گرفتد، اما دو سالی طول نکشید که پدر و تنها استاد خود را از دست داد و از آنجا به بعد، مصور نوجوان ناچار میشود در میان نابسامانیهای اواخر قاجار که معیشت مردم در کشاکش جریان مشروطه در تنگنا قرار داشته است و از سویی در بازار بی رونق هنر آن دوره، در حالی که تنها استادش عشق و تلاش گریاش بود، با مشقت چرخ زندگی خود و خانواده را بچرخاند.
آن روزها تنها هنری که مرسوم بود، قلمدانسازی به شیوه نقاشی لاکی بود؛ یک بار به هنگام پختن روغن کمان که از ملزومات این شیوه بود، دست استاد در اثر سوختگی برای همیشه دچار عارضه رعشه میشود، اما با این وجود هنگام نقاشی کردن، با اراده ستودنی خود میتوانست در کمال قدرت و بدون هیچ لرزشی نقش زدند.
استاد به شیوههای نقاشی مینیاتور صفوی و قاجاری و نیز طبیعتگرایی غربی مسلط بود و به نقاشی دیواری، نقاشی لاکی، میناکاری، کاشیکاری، تذهیب و تشعیر نیز اشراف داشت. در طراحی نقشه فرش معاصر ایران جایگاهی بسیار مهم داشت و افزون بر اینها ذوق شعر نیز داشت و در چندین انجمن شعری عضو بود و ۷۰ غزل از خود به یادگار گذاشته است.
استاد مصورالملکی در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، در ۳۸ سالگی، برای تحقیق هنر به اروپا سفر میکند و شش ماه در پاریس اقامت میگزیند؛ آنجا با پرفسور «آرتور آپهام پوپ»، ایران شناس بزرگ، آشنا میشود و در تحقیقات هنری با وی مشارکت میکند.
در نمایشگاه بینالمللی هنر لندن در سال ۱۹۳۱ میلادی تابلویی از ایشان به نمایش در میآید که چنان مورد توجه قرار میگیرد که «کوئین مری» ملکه وقت انگلستان ساخت اثری همانند آن را به استاد سفارش میدهد. استاد نیز تابلوی مسجد خیالی را میآفریند و عالیترین مدال هنری جرج پنجم و ملکه را دریافت میکند.
همچنین در سال ۱۹۴۳ میلادی، زمانی که آتش جنگ دوم جهانی روشن بود و آلمان برقآسا پیش میتازید، استاد تصویری از شکست محور و فتح متفقین را خلق میکند که همان زمان به صورت گراور در جهان منتشر میشود و با این اثر تقدیرنامههایی از طرف سران ملل متفق، چرچیل، روزولت و چیانکای چک دریافت میکند.
ارزندهترین اثر حاج مصورالملکی، تابلوی «آبادانی تخت جمشید» است که بازآفرینی خلاقانه این بنا در زمان آبادانی و شکوهِ قبل از به آتش کشیده شدنش به دست اسکندر را نمایش میدهد. استاد این اثر بی همتا را که تجسمی دقیق و علمی از بنای تاریخی است، پس از تحقیقات فراوان و بر اساس نقشه کف و بخشهای باقیمانده بنا و با بهکارگیری قوانین علمی «پرسپکتیو»، خلق کرد و با این اثر خود که قدرت تجسم فضایی هنرمند ایرانی را به رخ میکشد، تصویری باشکوه از ایران باستان برای ما به یادگار گذاشته است.
اثر مهم دیگر استاد، تابلوی «جنگ نادرشاه افشار با محمدشاه هندی» است، که این تابلو و نیز تابلوی آبادانی تخت جمشید، در سال ۱۹۵۸ میلادی در نمایشگاه بینالمللی بروکسل، شرکت داده شد و دیپلم افتخار و مدال طلای نمایشگاه را برای استاد مصورالملکی به ارمغان آوردند.
از برجستهترین آثار استاد میتوان از تابلوهای مجنون، شیخ صنعان و دختر ترسا، صلح حیوانات، سعدی، چوگان بازی در میدان نقش جهان، مجلس پذیرایی عالیقاپو و تابلوی خودنگاره ایشان نام برد.
افزون بر هنرجویان زیادی که به صورت خصوصی نزد حاج مصورالملکی آموزش دیدهاند، استاد در مدارس کالج انگلیسیها، ارت کلیمیها و هنرهای زیبای اصفهان نیز تدریس کرده است.
استاد حاج مصورالملکی در سال ۱۳۴۶ خورشیدی دچار عارضه سکته مغزی شده و دست راست ایشان برای همیشه از کار افتاد و سرانجام در بیستوچهارم دیماه سال ۱۳۵۶ خورشیدی، در حالی که ۸۷ سال از عمر پربارشان میگذشت، بدرود حیات گفت.
حاج مصورالملکی، تمام ذوق و اندیشه خود را در راه شناخت حقیقت و جوهر نقاشی ایرانی بهکار گرفت و آثاری را در نگارگری خلق کرد که نه پیروی مقلدانه و سطحی بلکه حقیقتاً امتداد نوع خاص نقاشی اصیل ایرانی هستند و ارزشها و جلوه جهان ویژه این هنر را بازتاب میدهند.
همچنین استاد به نقاشی طبیعتگرایانه غربی نیز اشراف داشته است و از آن برای خلق شیوهای نوآورانه در تلفیق با نقاشی ایرانی بهره برده بود، از جمله نوآوریها، کاربرد پرسپکتیو و آناتومی ِ علمی در نقاشی ایرانی بود، چنانچه تا پیش از ایشان، این دو بیشتر به صورت حسی و تجربی در نقاشی ایرانی راه یافته بود.
نظر شما