به گزارش خبرنگار ایمنا، محسن اردستانی از جمله مستندسازان جوانی است که در فضای مدافعان حرم، آثار متعددی را تولید کرده است. در کارنامه کاری او مستندهایی مانند «کرار»، «معلم»، «فاتحان فردا»، «ناصران عمورا» و «تکتیراندازان زینب (س)» دیده میشود. این کارگردان در کنار این آثار، ساخت چندین قسمت مستند «ملازمان حرم» و تهیهکنندگی دو فصل آخر آن را نیز بر عهده داشته است.
نخستین فصل این مستند که به گفتوگو با همسران شهدای مدافع حرم پیرامون سبک زندگی آنها و عاشقانههایشان میپرداخت، نیمه دوم سال ۹۴ روی آنتن رفت و بازخوردهای مثبت بینندگان از این مستند موجب شد تا در سالهای بعد نیز، سه فصل دیگر از این مستند ساخته شود.
به بهانه پخش آخرین فصل از این مستند در ماه مبارک رمضان با محسن اردستانی، تهیهکننده و کارگردان جوان آن به گفتوگو نشستیم تا درباره شرایط تولید و ویژگیهای محتوایی این مستند صحبت کند.
ایده ساخت مستند «ملازمان حرم» از کجا آمد؟
در آن مقطع، هجمههای زیادی علیه شهدای مدافعان حرم وجود داشت، اینکه آنها به خاطر دریافت پول، راهی سوریه شده بودند و علاقهای به زن و بچه نداشتند. یکی از همکاران ما که خود دختر شهید است، پیشنهاد ساخت مجموعهای درباره مدافعان حرم را داد و از این پیشنهاد استقبال شد.
و ساخت نخستین فصل مستند کلید خورد؟
بله، در سال ۹۴، نخستین فصل مستند «ملازمان حرم» ساخته شد که توانست ارتباط خوبی با همسران شهدا برقرار کند.
چرا در این مستند تصمیم گرفته شد که از زاویه دید همسران، به شهدای مدافع حرم پرداخته شود؟
در تقریظی که مقاممعظمرهبری بر کتاب «نورالدین پسر ایران» داشتند، جنبه مغفول مانده دفاع مقدس را نپرداختن به همسران شهدا عنوان کرده بودند. همیشه کمتر از نقش زنان در جنگ گفته شده است، شاید گمان بر این باشد که جنگ مردانه است، اما نقش زنان در جنگ بسیار پررنگ بوده است و ملازمان هم دقیقاً به دنبال همین موضوع رفت که این بخش گمشده جنگ را به نمایش بگذارد.
چه طور شد ساخت این مستند ادامه یافت؟
بازخوردهای مثبتی از سوی بینندگان دریافت کردیم و از هر قشری، مخاطب این مستند بودند. از سوی دیگر مستندات در ارتباط با شهدا، باید با فرم و محتوای خوب و مستمر باشد، زیرا استمرار کار فرهنگی، کم کم تأثیر خود را بر جامعه میگذارد و این تنها به مدد خود آنها است و همه افرادی که در این حوزه کار کردهاند میدانند که ما تنها وسیله هستیم تا پیام شهدا دقیقاً در زمانی که لازم است به مخاطبین منتقل کنیم.
این مجموعه با همسران شهدای مدافع حرم از کشورهای مختلف به گفتوگو نشسته است. در اینباره بگویید؟
در تولید این مستند، هیچ محدودیتی در ایرانی یا غیرایرانی بودن شهدا و همچنین نزدیکی به مرکز نداشتیم و تلاش کردیم از همه جای ایران شهدای مدافع حرم را در حد توان خود معرفی کنیم، همچنین در این چند فصل با همسران شهدای مدافع حرم از افغانستان و لبنان نیز گفتوگو داشتیم.
کدام یک از این شهدا بیشتر، ذهن شما را به خود معطوف کرد؟
ابوزینب در سری سوم، بسیار ذهن مرا به خود معطوف کرد. کسی که هم مدافع حرم بود، هم کار فرهنگی میکرد و هم مدرس زبان انگلیسی بود. میتوانم به جد بگویم که همه شهدای مدافع حرم در کنار کار نظامی، کار فرهنگی را نیز با قدرت بسیار زیاد به پیش میبردند.
از نکات جذابی که حین ساخت این مستند با آن برخورد کردید، بگویید؟
کرامات شهدا، از جمله نکات جذابی بود که حین تولید پیش آمد. همسر یکی از شهدا در خواب دیده بود که شهید بزرگوار در خواب از او برای گریه برابر دوربین گلایه میکنند و ما بخش گریه همسر شهید را حذف کردیم. یکی دیگر از شهدا به خواب دخترشان میروند و میگویند که در خانه فیلمبرداری است، چرا سری به خانه نمیزنی؟ من تمام اینها را از کرامات شهدا میدانم که بسیار هم برای ما ارزشمند است.
مستند ملازمان حرم مخاطبان غیرایرانی هم داشت، از واکنش آنها درباره این مجموعه بگویید؟
به طور مثال این مجموعه در یکی از شبکههای تلویزیونی کشور ترکیه پخش شد و بازخوردهای عجیبی از آن گرفتم؛ در کشوری که نه تنها مدافع حرم ندارد، بلکه دولتش با این جریان مخالفتهایی داشته است. از این منظر میتوانم بگویم این جنس مستندسازی از اساس میتواند برای مخاطب عام در نظر گرفته شود. فضای لبخند و اشک و حماسه در این آثار غالب است و به همین دلیل مخاطب عام میتواند بهراحتی با آن ارتباط برقرار کند.
شما تجربه حضور در سوریه را به عنوان یک مستندساز داشتهاید، از این تجربه بگویید؟
سال ۹۳، برای نخستینبار توانستم به عنوان مستندساز به سوریه بروم، جنگ را از نزدیک ببینم و با مدافعان حرم آشنا شوم. از سال ۹۳ تا ۹۶ در قالب لشکر فاطمیون و با هماهنگی شهید ابوحامد به میدان میرفتم و اولین مستندهایم هم درباره مستندهای «فاطمیون» و «زینبیون» بود. در فضای ایران هم مجموعه «ملازمان حرم» را میساختم. طبیعتاً در این زمینه علاقه قبلی داشتم، اما از زمانی که این بچهها را از نزدیک دیدم، این علاقه بیشتر هم شد. من تجربه صحبت با شهیدی را شب قبل از عملیات داشتم، شهید «سلیم اقبالی» که با او مصاحبه کردم و از فردای عملیات تنها آرزویم این است که جنازهاش برگردد.
نظر شما