به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقالهای از «علی اسعدی» کارشناس ارشد برنامهریزی شهری، فضای شهری ارتباط متقابل میان روابط و رفتارها است. شهر، ضمن آنکه محل همجواری هویتهای فردی است، در زندگی شهری خود، به مثابه مهمترین عامل احراز هویت عمل میکند و بر رفتارها و روابط انسانی تأثیر میگذارد و به عنوان یک فضای عمومی، محل ظهور و حیاتبخشی اندیشهها و خواستهای فردی و اجتماعی انسانها است.
فضاهای عمومی شهری از دیرباز تاکنون، بستر کالبدی تعاملات اجتماعی مردم بوده است. تحقیقات و تجارب جهانی صورت گرفته درباره "فضاهای عمومی شهری" بر این نکته اشتراک دارند که "فضاهای عمومی شهری" باید مکانی برای "تعاملات اجتماعی" و "زندگی جمعی" باشند. فضاهای عمومی را دارای رسالتی برای افزایش "سرمایه اجتماعی" در جوامع و در بستر تعاملات و مراودات اجتماعی میدانند که میتوانند بستری برای توسعه و شکلگیری "هویت فردی" و "اجتماعی" باشند. امروزه فضاهای عمومی شهری، ضرورتی اساسی در برنامههای توسعه شهری یافتهاند. عملکرد اصلی فضای عمومی، فراهمسازی و بسترسازی حضور مردم است؛ بنابراین ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این خصوص، موضوعاتی همچون بسترسازی شرایط مطلوب فرهنگی-اجتماعی، سرزندگی و حیات اجتماعی که ابعاد کیفی روابط جمعی را رقم میزند، از مهمترین وظایف برنامهریزان و طراحان شهری است.
شهر، بارزترین نمود تمایل و نیاز بشر به جامعه مدنی، حیات مدنی و زندگی اجتماعی است؛ حیاتی که از مجموعه برخورد مردمان با جهان ذهنی، با محیط عینی پیرامون، با خود و با دیگران و روابط ناشی از آنها شکل میگیرد؛ حیاتی که سبب میشود شهر چون موجودی زنده در گفتوگویی چندسویه با ساکنان و بینندگانش قرار گیرد. اصولاً شهری زنده است که تجربهها و انباشتهای فرهنگی و اجتماعی ساکنانش در آن موقعیتها و مکانهایی برای تجلی بیابد. در این موقعیتها و مکانها است که احساس و ادراک شهری شکل میگیرد، واقعهها و حادثهها رخ میدهند و شهروند در یک زمان ایفاگر نقش بازیگر و تماشاگر میشود. فضاهای عمومی شهرها مهمترین این موقعیتها و مکانها هستند؛ این فضاها بستری فراهم میکنند که روابط اجتماعی و حیات مدنی در آن جریان مییابد.
فضاهای عمومی شهر عرصه تظاهرات اجتماعی فرهنگی است. در فضاهای عمومی انواع فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جریان مییابد و بیشترین ارتباط و تعامل میان انسانها رخ میدهد. این عرصهها تمام بخشهای بافت شهری را که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند، در بر میگیرند. ازآنجاکه پویایی و سرزندگی در محیطهای شهری وابسته به حضور انسان و فعالیت او در فضا است، مادامیکه فضاهای عمومی در شهرها پاسخگوی ابعاد مختلف نیازهای کاربردی، اجتماعی، معنایی و رفتاری انسان نباشد، نخواهند توانست زمینهساز حضور داوطلبانه و خودجوش شهروندان در فضا باشد و بازگشت مجدد آنها به محیط و در نهایت تأمین پویایی و سرزندگی را موجب شود.
یکی از نیازهای فطری انسانها، نیاز به برقراری روابط اجتماعی است. از تعاملات و روابط اجتماعی هم به عنوان یک نیاز فطری و هم وسیلهای برای ارضای نیازهای دیگر نام برده میشود، بهطوریکه انسان بدون برقراری روابط اجتماعی قادر به زیستن نیست؛ بنابراین انسان در جهت رفع این نیاز، ناگزیر به انجام فعالیتهایی است که نحوه انجام این فعالیتها را اصطلاحاً "رفتار" گویند. رفتار انسانی برآیندی از انگیزهها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی فرد از دنیای خارج و برآیندی از ادراک او و معنایی که این تصویر برای او دارد، میباشد. رفتار تنها تابع فعالیت نیست بلکه تابع ترکیبی از فعالیت، زمان و مکان است.
به علاوه ماهیت و چگونگی فعالیت و رفتارهایی که در فضای شهری صورت میگیرد، بهطورکلی به دو عامل عمده فرهنگ و محیط نسبت داده میشود. بنابراین اجتماع، فرهنگ، زمان و محیط بر بروز رفتارها تأثیر دارد. امروزه تغییر سبک زندگی و الگوهای کار موجب شده تا نیاز به ایجاد تغییر در زندگی و ایجاد تسهیلاتی برای تفریح و سرگرمی شهروندان در هنگام غروب و شب (خارج از ساعات کار) بیشتر حس شود. از طرف دیگر سرزندگی محیطهای شهری و حفظ پویایی در شهرها، نیازمند حضور هرچه بیشتر شهروندان در فضاهای شهری و تعاملات اجتماعی آنها با یکدیگر است. به وجود آمدن مفهوم شهر ۲۴ ساعته نیز به تشویق فعالیتهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ساعات بیشتری از شبانهروز میپردازد.
با توجه به توسعه جوامع مدرن و ظهور تغییر و تحول در ساختارها و روابط اجتماعی و افزایش جدایی میان شهرنشینان از هم به دلایل مختلف، پرداختن به تقویت روابط و تعاملات اجتماعی امری ضروری به نظر میرسد. ادامه روند توجه بیشازحد به نیازهای حرکت سواره، نبود فضاهای مطلوب برای حضور عابر پیاده و فضاهای بیکیفیت موجود موجبات حذف شهروندان پیاده از فضاهای شهری را به همراه داشته است که این به معنای عدم سرزندگی و نشاط سیمای شهری در اثر عدم حضور و حس تعلق شهروندان و به تبع آن، کاهش مشارکت مردمی و امنیت عمومی است. بنابراین توجه به عابر پیاده و اهمیت مناسبسازی محیط شهری جهت حضور وی در فضاهای شهری غیرقابلانکار است. در این میان فضاهای عمومی و جمعی در محیط شهری مانند فضای حاشیه رودخانهها جزو آن دسته از مکانهایی به شمار میرود که تقویت آنها در افزایش میزان تعاملات اجتماعی شهروندان نقش بسزایی دارد. ازاینرو ساماندهی لبه رودخانه در راستای ارتقای تعاملات اجتماعی به ویژه در هنگام شب که فرد دغدغه فکری و کاری کمتری دارد، میتواند علاوه بر باز زندهسازی فضاهای بکر و رها شده به استفاده درست از فضا و شکلگیری هویتی جدید کمک کند.
نقش محیط و فضاهای باز در ارتقای تعاملات اجتماعی بدیهی است و با توجه به ابعاد فرهنگی-اجتماعی فضاهای شهری و تأثیرات مثبتی که در زندگی شهروندان ایفا میکند، میتوان با تمرکز بر کیفیتهای محیطی، کارایی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت تعاملات اجتماعی را به وجود آورد. در واقع میتوان مهمترین کارکرد فضاهای عمومی شهری را افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان در هر ساعت از شبانهروز دانست که این خود باعث افزایش رشد و خلاقیت شهروندان، امنیت، سلامت روحی و روانی، حس تعلق و دلبستگی میشود.
ایجاد روابط و تعاملات اجتماعی بین شهروندان رابطه مستقیمی با نوع برنامهریزی و طراحی فضاهای عمومی دارد؛ بنابراین باید موقعیت این فضاها نه به عنوان حد واسط شبکه ترافیکی، بلکه به عنوان مکان زندگی طرحریزی شوند. فضاهای عمومی شهری همچون حاشیه رودخانهها نیز با توجه به ویژگیهایی همچون خردهفروشیهای موجود در خیابان، کاربریهای جاذب جمعیت، اقشار رجوع کننده به خیابان، ظرفیت بالای تجاری و اجتماعی، تسلط عابر پیاده بر فضا و تنوع فعالیت میتواند عاملی برای حرکت و مکث عابر پیاده در بستر فضای عمومی باشند و به همین دلیل میتوانند سطح تعاملات را افزایش دهند.
تدوین یک چشمانداز مثبت برای زمان شب با همگرایی نظرات همه گروههای ذینفع و کمک گرفتن از سیاستهایی با رویکرد بلندمدت و کوتاهمدت، راهکاری در جهت ایجاد فضاهایی با حیات شبانه و استقبال و حمایت از رشد صنعت گذران اوقات فراغت در شب است. در این راستا، میتوان همکاری نهادهای مختلف مانند شهرداری، مدیریت اماکن، نیروهای امنیتی، سازمانهای فرهنگی و گردشگری و اصناف، چه در تنظیم قوانین و ضوابط مربوطه و چه در هماهنگی سیاستهای مدیریت و برنامهریزی شهری و صدور مجوزهای فعالیتی در زمان شب را از عوامل اصلی در رسیدن به هدف کلان که ایجاد فضای سرزنده و پویای شبانه شهری جهت ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان است، دانست.
نظر شما