به گزارش خبرنگار ایمنا، در این قسمت میخواهیم، از دیدگاهی دیگر موضوع «اقتباس از تاریخ» را با یک کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون، بررسی کنیم.
حوالی سال ۱۳۶۲ تلویزیون با سریال سربداران، نمونه فاخری از اقتباس فیلم و سریال از تاریخ نشان داد. سریالی که ظرافت در فیلمنامهنویسی، بازیگری، طراحی صحنه و طراحی لباسش، سبب شد تا تبدیل به یک شاهکار تلویزیونی بیمانند شود.
تعداد شاهکارهای سریالی در ژانر تاریخی که تلاش کردهاند تاریخ را مطابق با آنچه بوده به تصویر بکشانند، کم نیست و به نظر میرسد تلویزیون تاکنون در این مورد خاص عملکرد به نسبت خوبی داشته است. با این حال، باز هم این پرسش مطرح میشود که آیا فیلم یا سریالی میتواند هر طور که دل کارگردانش بخواهد از تاریخ اقتباس کند؟
امرالله احمدجو، نامی آشنا در صنعت و هنر فیلم و سریال سازی ایران است. کسی که در کنار هنر فیلمنامهنویسی بسیار پرقدرتش، با ساخت سریال تاریخی «روزیروزگاری» در یادها مانده است. از این کارگردان و نویسنده پر سابقه درباره اقتباس سینما و تلویزیون از وقایع تاریخی پرسیدهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
روح روایت تاریخی باید در فیلم یا سریال نمایان باشد
وی درباره چگونگی انتخاب وقایع و قهرمانان تاریخی برای روایتی تصویری در سینما و تلویزیون میگوید: تقریباً همه متون و نوشتههای تاریخی برای استخراج انواع فیلمنامه از استعداد بالقوهای برخوردارند اما نوع و نحوه انتخاب و پرداختن به هرکدامشان به این بستگی دارد که فیلمنامهنویس و کارگردان با چه نگاه و نیّت و در جستجوی کدام معنا و مضمونهایی سراغ متون تاریخی بروند. سپس نوبت تهیهکننده است که بتواند تا چه اندازه شرایط و امکانات لازم، مدتزمان و فرصت کافی برای اجرای بینقص یا دستکم قابلقبول فراهم کند.
این کارگردان اصفهانی، اظهار کرد: بسیاری از صاحبنظران، پس از انتشار هر فیلم و سریالی که مبتنی بر تاریخ باشد، همواره با نقد نوشتههای تند و مچگیریهای فراوان صدا به اعتراض بلند میکنند و فریاد «واتحریفا» سر میدهند که کی و کجا در کدام تاریخ رسمی و معتبر چنین چیزی ثبت شده است؟ غافل از اینکه اگر جز به جز فیلم یا سریالی دقیقاً برابر حقایق تاریخی باشد چنان بینمک، کسلکننده و در نتیجه مخاطبگریز از کار در میآید که در بهترین وضعیت فیلم آموزشی میشود و خیلی هنر کند میتواند به درد کلاس درس دانش آموزان یا معدودی از علاقهمندان به تاریخ بخورد، چراکه تاریخ هیچگاه قول نداده زنجیره وقایع، حادثه آفریدن، ظهور و اعمال قهرمانانش را بر اساس قواعد قصه، داستان یا افسانهسرایی (دراماتیک) تنظیم کند.
فیلمساز موظف به پایبند بودن به تاریخ نیست!
وی میافزاید: دیگر اینکه بهمنظور پر کردن حفرهها، گسست و ناپیوستگیهای مکرر در مسیر ماجراهای تاریخی، جرحوتعدیل، جابهجایی و افزودن فصل و صحنههای خیالی بر اساس شواهد مکتوب و موجود در متن منتخب، توسط فیلمنامهنویس، لاجرم و اجباری است. برای مثال همه قبول دارند اصل و اساس گفتوگوهای شخصیتها در فیلم و سریالهای تاریخی آنچنان مطابق واقعیت نیست چراکه گزارشها و متون رسمی و معتبر بهکلی ناموجودند و دیالوگها بیشتر بهصورت توضیحی و «نقل به مضمون» ثبتشدهاند و اگر هم چند جمله و عبارتشان عیناً همان کلامی باشد که قهرمانان و اشخاص اصلی یا فرعی به زبان آوردهاند، معلوم نیست در جایگاه گفتگوی نمایشی قابلاستفاده باشند.
به گفته احمدجو، منتقدان هم در این مورد خاص معمولاً دست و دلبازی نشان داده و عمده اعتراضشان به ناهمخوانی زبان گفتگوها با نثر آن دوره تاریخی بوده است. حتی گاهی سعی کردهاند تیغ نقد خود را غلاف کنند و دست به تحسین کارگردان برای انتخاب ذوقمندانه یا متکلفانه گفتوگوها و بگومگوها زدهاند.
وی ادامه میدهد: بهتر بود منتقدان ما این نکته واضح را میپذیرفتند که تاریخ در همه دورهها سفارشی و مطابق میل حاکمان نوشته شده و اعتبار هرگونه متنی، نسبی است و با هزار رقم برابر نهادن و تحلیل و تفسیر، بهزحمت بشود به متنی تقریباً معتبر دست یافت.
این کارگردان تلویزیون تصریح میکند: اگر هم که چنین گوهر کمیابی موجود و فراهم باشد، نه رویکرد فیلمنامهنویس معلمانه و مدرسانه است و نه مخاطبان فیلم و سریال، به نیت تاریخ آموختن سر کلاس و درس فیلمساز حاضر میشوند، تا بتوانند چیزی را به خاطر بسپارند.
وظیفه فیلمساز آموزش تاریخ نیست!
وی با بیان اینکه تاریخ را در کلاس درس، توسط معلم تاریخ و یا مطالعه کتابهایی که متأسفانه در قفسهها و گنجهها خاک میخورند خیلی آسانتر و بهتر میتوان آموخت، اظهار میکند: نیت فیلمنامهنویس و فیلمساز، آشکار کردن «روح تاریخ» است و بهطوریکه از دل آن بتواند قصه یا داستانی حماسی، حزنانگیز، عاشقانه یا اخلاقی استخراج کند.
کارگردان سریال روزیروزگاری تصریح میکند: یک مثال آشنا در فرهنگ خودمان آئین نمایشی «تعزیه» است که روح حماسه عاشورا و این قیام از هر زاویه یگانه و بیبدیل، در کل تاریخ را هدف گرفته و این واقعه را به زیبایی روایت میکند.
وی با اشاره به اینکه، این نمایشواره هم روایتگر واقعیت ماجراها و تاریخ واقعی قیام سیدالشهدا (ع) نیست بلکه بیانگر حزن و حماسهای است که در ضرباهنگ قلب تپنده عاشورا به گوش میرسد، میگوید: به این منظور هر جا که لازم باشد در تفاوت آشکار با گزارش تاریخ نویسان یا گفتههای شاهدان و ناظران حاضر در صحنه، عناصر خیالی دیگری چون شیر غران، اجنه و فرشتگان وارد میدان میشوند.
گسترش تولید آثار تاریخی، بهتر از رواج فیلمهای شبهه کمدی
احمدجو در پاسخ به این سوال که چرا بهتازگی آثار تولیدی در سینما و شبکه نمایش خانگی در ژانر تاریخی بیشتر شده، اظهار میکند: این پرسش میتواند مبدأ پژوهشی همهجانبه شود و راهگشای علتیابیهای حدس و گمانی و پیروی عجولانه از نظریه پردازیهای غیر کارشناسانهای که بارها و بارها ناکامیهای تلخ و پرضرر در پی داشتهاند باشد، در نتیجه هرگاه فیلمی با استقبال زیاد و سودآوری چشمگیر روبرو شده، بیش از هر عامل درونی و بیرونی معمولاً نوع آن را مهمترین یا تنها دلیل موفقیت آن برشمردهاند.
وی خاطر نشان میکند: برای این موضوع میتوان به این نمونه اشاره کرد که میگویند الان کمدی، اکشن یا عاشقانه فروش میکند و ناگهان سمت و سوی فضای فیلم و سریال ایران به همان ژانری که فروشها بیشتر بوده میگراید.
این کارگردان و مستندساز سینما و تلویزیون ادامه میدهد: در این زمان هجوم سفارش و سرمایه به سمت یک نوع فیلم یا سریال آغاز میشود و چنان شتاب میگیرد که گمان میکنیم بین آنها رقابتی تنگاتنگ شکل گرفته است.
وی با بیان اینکه برخاستن این موج و میدان دادن به فیلمهای تاریخی را به فال نیک میگیرد، اضافه میکند: تولید این نوع فیلم را هزار برابر به میدانداری فیلمهای شبه کمدی در سینما ترجیح میدهم، ضمن اینکه معتقدم فیلمهای تاریخی در مقایسه با فیلمهای شبه کمدی مضحک و مسخره، هرچقدر هم که ناشیانه و نامتبحرانه ساخته شوند، دستکم از وجه اشتراک و امتیاز مثبت «طرح موضوع» برخوردارند.
احمدجو تاکید میکند: این فیلمها علاوه بر یادآوری و بازخوانی مسائل تاریخی و توجه دادن به متولیان امور فرهنگی، میدانی برای اظهارنظر و انتشار مقالههای جدی را توسط کارشناسان تاریخی فراهم میکنند.
وی میگوید: نباید فراموش کنیم تاریخ ما بسیار دامنهدار است و از پیشدادیان تا زمان حاضر را در برمیگیرد و باید گفت، عبرت و معرفت آموزی از تعدد حوادث و رفتار قهرمانانش به دوره معاصر خلاصه نمیشود و ظرفیتش برای تولید بیشمار فیلم و سریالهای یک از یک جذابتر بیمنتها است.
تاریخ معاصر و تاریخ صدر اسلام، پیشرویان اقتباس در سینما و تلویزیون
این مستندساز درباره اینکه تولید فیلم و سریالهای تاریخی در پرداختن به دوره معاصر توانسته موفقتر عمل کند، میافزاید: تولید اینگونه فیلم و سریالها پیش از انقلاب محدود بود و تعدادشان از تعداد انگشتان یکدست هم کمتر است اما پس از انقلاب بهویژه تلویزیون همت عالی نشان داد و با تولید سریالهای پرهزینه و خوش ساخت مانند هزاردستان، سربداران، کوچک جنگلی، امام علی (ع) و چندین نمونه دیگر، ذائقه مخاطبان را با طعم فیلم تاریخی آشنا کرد.
وی خاطر نشان میکند: موضوع تولیدات تاریخی فیلم و سریالها غالباً از دوره صدر اسلام یا زمان قاجار که بیشتر به بعد از زمان ناصرالدینشاه اختصاص داشته، بوده است اما بیان این نکته همواره ضروری است که تاریخ ما ظرفیت بسیاری برای کار و پژوهش در صنعت سینما و سریال را دارد.
نظر شما