به گزارش خبرنگار ایمنا، این نیرو با توان بالا، قدرت و سرعت مثالزدنی همه معادلات دشمن در زمینگیر کردن ارتش را بر هم زد. امیر سرتیپ دوم حسین خلیلی، جوانترین عضو تیم عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس بود که اکنون دهه هفتم زندگی خود را سپری میکند، با ۱۲ ساعت گشت هوایی مستمر در یکروز صاحب یک رکورد جهانی است. با او که هماکنون به عنوان پژوهشگر مرکز مطالعات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند، به مناسبت فرا رسیدن هفته ارتش به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
از آغازین روزهای جنگ، صحبت را شروع کنید؟
هنگام شروع جنگ، در شهریور ۱۳۵۹ با درجه ستوان یکم در پایگاه شکاری تبریز خدمت میکردم. آن روز شاهد تجاوز شش فروند جنگنده سوخوی ۲۰ عراقی بر فراز پایگاه هوایی تبریز بودم. هواپیماهای عراقی ظرف چند ثانیه بمبهای خود را رها کردند و رفتند. بمبها به همراه چترهای مخصوص در آسمان رها شدند، عدهای فکر میکردند عراق روی پایگاه هوایی تبریز چترباز پیاده کرده است، اما ثانیههای بعد با به گوش رسیدن صدای انفجار بمبها، به اشتباه خود پی بردند. آن روز بهقدری خشمگین بودم که میخواستم با سنگ هواپیماهای عراقی را سرنگون کنم. ساعتی بعد متوجه شدیم، عراق همزمان ۱۵ پایگاه دیگر را نیز بمباران کرده است که مهمترین آنها پایگاه هوایی اهواز بود.
چه زمانی به پایگاه هشتم شکاری اصفهان آمدید؟
بعد از انقلاب و شهادت شهید فکوری، فرماندهان اغلب پایگاهها تعویض شدند؛ از جمله شهید بابایی که با گرفتن ارتقای درجه از سروانی به سرهنگ دومی به عنوان فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان انتخاب شد. با توجه به اینکه درصد بسیاری از پرسنل نیروی هوایی قبل از انقلاب از مستشاران آمریکایی بودند، با خارج شدن آنها از کشور عملاً مشکلاتی در زمینه آموزش پیش آمده بود، شهید بابایی مبحث آموزش را از همان آغاز فرماندهی شروع کرد و اواخر سال ۱۳۶۰ از نیروهای انقلابی، مؤمن و کارآمد نیروی هوایی از جمله خلبان شهید علیرضا بیطرف، شهید محمدرضا شادنژاد و امیرمهدی بادکوبهای دعوت کرد تا برای بحث آموزش هواپیمایی F14 به اصفهان بروند که من هم در میان این دعوتشدگان بودم. تمام نیروها بدون تلفات و خسارت، دوره آموزش را به پایان رساندند.
از فرماندهی شهید بابایی در پایگاه هشتم شکاری بگویید؟
فرماندهای مانند شهید بابایی سراغ ندارم، این شهید بزرگوار درایت و بصیرت فرماندهی را با اخلاق چنان درهم آمیخته بود که از او یک چهره متمایز در میان فرماندهان ساخته بود. تصمیماتی که او میگرفت، بسیار پخته و سرنوشتساز بود، تصمیماتی بر اساس موازین نظامی و علمی؛ به طوری که هیچکس نمیتواند تصور کند، شهید بابایی اصلاً هیچ دوره جنگ و دوره فرمانده گردانی ندیده است و همه اینها به خاطر همان زهد و تقوایی بود که در جان شهید ریشه دوانیده بود.
از ماموریتهایتان که به دستور شهید بابایی انجام دادید بگویید؟
در یکی از این مأموریتها و در عملیات فتحالمبین و پس از متوقف کردن پروازهای آموزشی در حالی که هواپیما را تست میکردیم، از طریق رادار به ما اعلام شد که آسمان پر از هواپیماهای عراقی شده است و بعثیها قصد حمله دارند؛ در اینجا شهید بابایی دستور پرواز داد و ما بدون هیچگونه سلاح و تجهیزات موشکی با هواپیمای F14 به سمت هدف رفتیم و شروع به هدفگذاری کردیم. به محض رسیدن به هدف، نیروهای عراقی متوجه شدند که هواپیمای F14 در حال نزدیک شدن به آنها است، ولی نمیدانستند این هواپیما هیچگونه سلاح و تجهیزات موشکی ندارد. به محض نزدیک شدن به برد موشکی، هواپیماهای عراقی به سرعت بمبهای خود را تخلیه و منطقه را ترک کردند؛ در این حمله هوایی بدون اینکه موشکی شلیک کنیم، دشمن را ناکام کردیم که این موفقیت حاصل درایت و ذکاوت شهید بابایی بود.
در طول دوران دفاع مقدس چه تعداد مأموریت انجام دادید؟
من در دورانی که با هواپیمای F5 و F14 پرواز میکردم بیش از ۲۰۰۰ ساعت در خاک عراق مأموریت اجرا کردم.
نیروی هوایی چه نقشی در آزادسازی مناطق اشغال شده از سوی دشمن داشت؟
نیروی هوایی با توانی بیش از ظرفیت خود فرصتهای زیادی را از دشمن گرفت تا آن که یگانهای زرهی خودی از مسافتهای دور و نزدیک خود را به صحنه جنگ رساندند و کفه نابرابر جنگ در جنوب تا حدود زیادی متعادل شد. ازخودگذشتگی کارکنان نیروی هوایی در این مقطع موجب تغییر فرآیندهای طراحی شده شد و دشمن را مجبور کرد تا در مواضع ناخواستهای متوقف شود و در نهایت موتور جنگی عراق نتواند از توان خود بهره بگیرد و به اهداف شوم خود دست یابد.
نظر شما