به گزارش خبرنگار ایمنا، شهید سیدمرتضی آوینی درباره خود میگوید: "من بچه شاه عبدالعظیم هستم و در خانهای به دنیا آمده و بزرگ شدهام که در هر سوراخش که سر میکردی به یک خانواده دیگر نیز برمیخوردی."
وی در دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود همواره در چرخش بین استانی بود و در زنجان، کرمان و تهران درس خواند و فوق لیسانس معماری را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفت.
آوینی مستندساز، فعال مطبوعات، نویسنده و فیلمسازی بود که عیار انقلابی بودنش بالاترین درجه را دارد. او در ۴۶ سالگیاش گفته است: "سعی کردم که خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آنچه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود او است. همه هنرها اینچنیناند. کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست، اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند آنگاه این خداست که در آثارِ ما جلوهگر میشود. حقیر اینچنین ادعایی ندارم اما سعیام بر این بوده است."
همچنین میگوید: "من فعالیت تجاری نداشتهام و آرشیتکت هستم و از سال ۵۸ و ۵۹ تاکنون بیش از یکصد فیلم ساختهام. مجموعهها و مستندهایی مانند خان گزیدهها، شش روز در ترکمن صحرا، فتح خون، حقیقت، گمگشتگان دیار فراموشی (بشاگرد)، مجموعه روایت فتح و مشاور هنری مجموعه «سراب» "
ترک تدریس در دانشگاه
آوینی یک ترم نیز در دانشکده سینما تدریس کرد اما به دلیل اینکه مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح درسهای دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس در دانشگاه صرف نظر کرد.
او در نویسندگی، سبک خود را داشت و آن را میتوان در متنهای مستند «روایت فتح» و نیز خاطرات، یادداشتها و قطعات ادبی دید که از او به یادگار مانده است. در همه این نوشتهها ذوق شعری حضوری پررنگ دارد و این نشانه دلبستگی و آشنایی آوینی با ادبیات است. او در کاربرد واژهها و تعبیرها دقت و ظرافت خاص خودش را دارد و بسیار خوب به این موضوع دقت میکرد که کلامش از معنای حقیقی خالی نباشد. مجموعه نوشتههای مستندهای «روایت فتح» را میتوان یک جریانسازی در ادبیات پایداری دانست؛ بهطوریکه بعدها بسیاری از نویسندگان از سبک و نوع نوشتن آوینی در این مجموعه تأثیر گرفتند. اغراق نکردهایم اگر بگوییم ادبیات پایداری با تلاش شهید آوینی بیش از پیش شناخته شد.
آوینی از همان سالهای ابتدای پیروزی انقلاب، فیلمسازی در روستاها و کار در جهاد سازندگی را پیش گرفت.
آتش آوینی بر حدیث نفس
آوینی با شروع انقلاب اسلامی تمام نوشتههای شامل تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه و اشعارش را میسوزاند و تصمیم میگیرد که دیگر چیزی که «حدیث نفس» باشد را ننویسد و از خودش سخنی به میان نیاورد.
او معتقد است: "هنرِ امروز حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان هستند. به فرموده خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز"
حالا میتوان گفت، آنچه آوینی را از دیگر هنرمندان همعصر خود متمایز کرد، تسلط او بر معارف اهلبیت (ع) و اسلام ناب است که در وجود او کاملاً شکوفا شده بود و در واقع در نوشتهها و بیانش میجوشید و آنگونه حرف میزد که در نوشتهها و بیانی که در روایت فتح داشت، خودش را نشان میداد.
سیدمرتضی آوینی، بیستم فروردینماه ۱۳۷۲ در فکه و در حال ساخت مجموعه مستند روایت فتح، بر اثر برخورد با مینهای باقیمانده از زمان جنگ به شهادت رسید. پیکر این شهید هنرمند بیستودوم فروردینماه با حضور مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و بسیاری از هنرمندان و نویسندگان تشییع و در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
نظر شما