«کوچه نقاش‌ها» یادی از عملیات‌ کربلای ۸

در فروردین سال ۱۳۶۶ عملیات‌ کربلای هشت با رمز یا صاحب‌الزمان‌ (عج‌) و با هدف‌ تحکیم‌ مواضع‌ به‌دست‌آمده‌ در عملیات‌ کربلای پنج، به‌ مدت‌ پنج‌ روز در منطقه‌ عملیاتی شرق‌ بصره‌ انجام شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رزمندگان با عبور از میدان‌های مین، سیم‌های خاردار و با استفاده از غافلگیری و تاکتیک‌های رزمی، خطوط دفاعی دشمن را درهم می‌کوبند و گردان‌های یک، سه، چهار از تیپ ۴۱۷ و تیپ‌های ۱۰۶، ۴۱۶ و ۶۵ نیروی مخصوص و نیز تیپ‌های ۲۹ و ۱۱۷ از لشکر پنج، عراق را مورد هجوم قرار می‌دهند و این یگان‌ها را به میزان ۴۰ تا ۸۰ درصد منهدم می‌کنند.

همچنین ده‌ها تانک و نفربر دشمن به آتش کشیده می‌شود و چندین تانک نیز به غنیمت رزمندگان اسلام درمی‌آید. در این تهاجم، مواضع مستحکم عراق به عمق دو کیلومتر سقوط می‌کند و بیش از ۲۶۰۰ تن از نیروهای دشمن کشته یا زخمی و تعدادی اسیر می‌شوند.

کتاب‌های بسیاری با موضوع عملیات کربلای هشت نوشته شده‌اند. کتاب «کوچه نقاش‌ها» که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است، به وقایع و اتفاقات عملیات کربلای هشت می‌پردازد و یکی از این کتاب‌های خواندنی است.

«کوچه نقاش‌ها» نوشته «راحله صبوری» و شامل خاطرات و گفت‌وگوهایی با سیدابوالفضل کاظمی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس است که به ادعای خودش تنها نیروی داوطلب آزادی است که توانست فرماندهی گردان عملیاتی میثم را در عملیات کربلای پنج و هشت بر عهده بگیرد.

دوران جوانی کاظمی هم‌زمان با سال‌های مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعدازآن، هشت سال دفاع مقدس است. خاطرات هم‌رزمی او با شهید چمران از بخش‌های جالب این کتاب است. عنوان «کوچه نقاش‌ها» هم برمی‌گردد به نام کوچه‌ای که سیدابوالفضل کاظمی، کودکی‌اش را با بسیاری از هم‌رزمانش در آنجا سپری کرده است: «در محله گارد ماشین‌دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان در کوچه نقاش‌ها به دنیا آمدم.»

این کتاب در ۱۶ فصل یا گذر تدوین و بر اساس مصاحبه با سیدابوالفضل کاظمی نوشته شده است. حوادث جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی در این اثر به‌صورت خلاصه آمده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«صبح‌ها درس می‌خواندم و بعدازظهرها در قهوه‌خانه دایی سیدعلی کار می‌کردم. تازه الفبای لاتی را یاد گرفته بودم و برای زندگی‌ام تصمیم می‌گرفتم. قهوه‌خانه دایی سیدعلی، سر خیابان گارد ماشین‌دودی بود و صفای لب‌ِ خط را داشت. یک باغچه نسبتاً کوچک بود که چند تخت در اندرون و بیرونش در فضای باز گذاشته بودند.

روزی یک تومان مزد می‌گرفتم. سوگلی بودم و کارهای سخت انجام نمی‌دادم. دایی دو تا قهوه‌چی داشت که بیشتر کارها، روی دوش آن‌ها بود. دایی هم فقط پشت دخل می‌نشست و مایه می‌گرفت.

دم ظهر، چند طایفه، مشتری قهوه‌خانه بودند. لات‌ها و جاهل‌ها و دستمال به دست‌ها، کلاه‌مخملی‌ها و مشتی‌ها و عبا به دوش‌ها می‌آمدند برای گپ و صحبت و چای قندپهلو؛ فقیر و پولدار؛ هر کس از هر جا خصوصاً آن‌ها که از غرغر زن و بچه کلافه و خسته بودند، به قهوه‌خانه دایی پناه می‌آوردند تا نفسی بگیرند.

آن زمان، چای کلکته و لاهیجان مرسوم بود. قهوه‌چی، ۲۰ تا استکان کمر باریک چای را با خبرگی و مهارت از سر آرنج تا روی مچ و کف دست قطاری می‌چید و بعد بین مشتری‌ها پخش می‌کرد؛ استکانی ده شاهی.»

عملیات کربلای پنج یکی از نقاط عطف جنگ تحمیلی ایران و عراق بود و به قول کاظمی «آنجا فینال جنگ بود». در این عملیات سیدابوالفضل کاظمی معاونت فرماندهی عملیات گردان میثم را در دل آتش بر عهده داشت. خاطرات او از این عملیات لحظه به لحظه هستند. او جریان عملیات را طوری تعریف می‌کند که خواننده به‌راحتی فشار آتش عراقی‌ها را حس می‌کند.

کتاب «کوچه نقاش‌ها» نوشته «راحله صبوری» در سال ۱۳۸۹ در ۵۴۴ صفحه برای اولین‌بار توسط انتشارات سوره مهر راهی بازار کتاب‌فروشی‌ها شد.

کد خبر 566904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.