به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدحسین دانایی، از بازماندگان خانواده جلال آلاحمد، وضعیت خانه پدری این نویسنده فقید را پس از ۱۲ سال "آینه دق" دانست و آن را ویرانهای آکنده از زباله توصیف کرد.
وی با نقد عملکرد در حفظ میراث فرهنگی کشور، برای اثبات این ادعا به شرح وضعیت خانه پدری جلال آلاحمد پرداخت و گفت: در ایام نوروز بنا به علاقه شخصی به چند بنای قدیمی که بهعنوان میراث فرهنگی کشور در فهرست آثار ملی ثبت شدهاند، سری زدم. یکی از آنها خانه پدری جلال و شمس آلاحمد است، خانهای قدیمی واقع در محله "پاچنار" تهران؛ اثری که هم نشاندهنده مقطعی از تاریخ ملی و گوشهای از زندگی درگذشتگان ما است و هم باشخصیتهای برجسته تاریخ کشور مرتبط است و هم نزد عامه مردم و عرف جامعه، آبرو و احترام دارد و موردتوجه خاص و عام است.
وی ادامه داد: آنچه در این خانه دیدم، سند متقنی از وجود یک جریان قوی برای حذف میراث فرهنگی کشور با عنوان فریبنده حفظ میراث فرهنگی است. آنچه دزدیدنی است، دزدیده شده، آنچه سوزاندنی است، سوزانده شده و آنچه هم که قابلتبدیل به احسن نبوده، دودستی به طبیعت تقدیم شده است تا مادر طبیعت به خدمت آن برسد.
دانایی به بررسی سابقه و سرنوشت این خانه بهعنوان یک نمونه از میراث فرهنگی کشور پرداخت و آن را «اندوهبار» توصیف کرد و افزود: مسئولان میراث فرهنگی کشور در سال ۱۳۸۳ تشخیص دادند که این خانه یکی از بناهای تاریخی شایسته حفاظت است و باید زیر نظر دولت قرار گیرد و محافظت شود. بنابراین ابتدا نام و نشان آن را در فهرست آثار ملی و بناهای تاریخی ثبت کردند و بعد به سراغ مالکانش آمدند تا آنان را راضی، اما در واقع مجبور کنند که خانه را به دولت واگذار کنند تا جلوی بهاصطلاح تخریبِ آن گرفته شود! برای موفقیت در این فاز هم از شیوههای سلبی و ایجابی متعددی استفاده کردند تا سرانجام در سال ۱۳۸۹ موفق شدند و خانه را تصاحب کردند. تنها کارشان هم انجام چند کار جزئی و سطحی در حد رنگآمیزی درودیوار، نصب یک تابلوی نامربوط، برگزاری یک مراسم تبلیغاتی متظاهرانه با حضور مقامات و سخنرانی و بریدن نوار و مانند اینها بود. بعد هم درِ خانه را بستند و رفتند، بدون دغدغه نسبت به گذشته و بدون اعتنا نسبت به آینده؛ آیندهای که تصویر حزنانگیزش از هماکنون قابلدیدن است و بیخبر از اینکه آثار ملی، نقطه تلاقی تاریخ بالیاقت آدمها هستند.
وی گفت: آنچه در این ۱۲ سال بر سر این خانه آمده یا آنچه بر سرش آوردهاند مصداق بارز همان وضعیتی است که بهعنوان فاجعه یا تراژدی تعریف شد. خانهای که در زمان حضور مالکان بیادعای قبلی، گرچه پیر و فرتوت شده بود، اما بازهم پاک و مطهر و محترم با نشانههایی از مسئولیت و دلسوزی و مراقبت و محافظت و نقطه امید مردم و اهل محل بود، اما اکنون به یک آینه دق و یک ویرانه بدل شده است، ویرانهای آکنده از زباله و نخاله و ننگ و نکبت.
به گزارش ایمنا، خانه آیتالله حاج سیداحمد طالقانی، پدر جلال و شمس آلاحمد در سال ۱۳۸۳ به ثبت ملی رسیده است و در سال ۱۳۹۱ به خانه باستانشناسان کشور تبدیل شد، اکنون بهجای باستانشناسان، پاتوقی برای معتادان شده است. با آن که این خانه از طریق صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی به مزایده گذاشته شد و سرمایهگذاری نیز برای آن پیدا شد، اما هنوز هیچ اقدام حفاظتی و مرمتی برای آن صورت نگرفته است؛ بهطوریکه محمدحسین دانایی، در دیماه سال ۱۴۰۰ هشدار داد که این خانه بار دیگر پاتوق خلافکاران و معتادان شده است.
نظر شما