اگر شهید آوینی امروز بود خون گریه می‌کرد

یک نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، مدرس و منتقد گفت: هنر انقلاب در سال‌های اخیر با تفکر اشتباه و سیستم نفوذ از مسیر خود خارج شده است و دیگر جریان‌ساز نیست،اما می‌شود آن را با هدایت‌سازی احیا کرد.

‌به گزارش ایمنا، حسن وارسته با تشریح روند شکل‌گیری هنر انقلاب، گفت: در وهله اول باید بدانیم که منظورمان از هنر انقلاب چیست؟ من معتقدم مضامینی که به مکارم اخلاقی و دین توجه می‌کنند، هنر انقلابی به حساب می‌آیند زیرا ما در جریان شکل‌گیری انقلاب توجه ویژه‌ای به لزوم رعایت اخلاق داشتیم و داریم. در واقع هر اثر هنری، حاوی پیام‌های اخلاقی و انسانی است ولی متأسفانه ما دچار افراط و تفریط هستیم. گاهی فرم را رفته و محتوا را فراموش می‌کنیم و گاه دیگر آنقدر به محتوا می‌چسبیم که فرم را از دست می‌دهیم؛ این در صورتی است که فرم و محتوا نیاز به یک تعادل دارند و ما با برقراری این تعادل و رعایت چارچوب‌های مشخص شده می‌توانیم یک هنر بالنده اخلاق‌مدار داشته باشیم. متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد این بوده‌ایم که هنر به جای آنکه پیشرو باشد، از مردمش عقب می‌ماند.

ما در استفاده از مفاهیم عقب‌نشینی کردیم

وارسته افزود: ما در ادوار گذشته آثار عمیق هنری داشتیم. این آثار پیام‌هایی را به تماشاچیان منتقل می‌کردند و تماشاچیان پس از خروج از سالن‌های سینما و تئاتر دغدغه‌هایی را در خود احساس می‌کردند اما در سال‌های ایرانی تبدیل به کسب‌و کار و سرمایه شده است. این باعث می‌شود هنرمند به جای آنکه به فکر کار روی اثری باشد که تماشاگر را به چالش فکری بکشاند، به فکر این باشد که با چه حربه‌های غیر هنری وارد سالن سینما، موسیقی و تئاتر بکند.

وی ادامه داد: دو دهه است که تئاتر به سمت خصوصی سازی رفته است. پیش از این، دولت سوبسید قابل توجهی به هنرمندان تئاتر می‌داد اما اکنون هنرمندان تئاتر و تهیه کنندگان سینما به فکر این هستند که تماشاچیان را به شکلی پای اثرشان بکشانند و بعد تماشاچی متوجه می‌شود اثری که ساخته شده نه تنها مضمون و شاکله هنر ندارد بلکه به اثر دم دستی تبدیل شده است. این آثار برخی مواقع فروش‌های میلیاردی دارند اما هیچ مضمون اخلاقی و انسانی ندارند.

این نمایشنامه‌نویس اضافه کرد: در حقیقت از زمانی که تفکر سرمایه‌داری وارد عرصه هنر شد، ما در استفاده از مفاهیم عقب‌نشینی کردیم و به تدریج مفاهیم انقلابی و ارزشی را از دست می‌دهیم.

وارسته گفت: نظام باید برای آثار خوب و نیروهای دلسوز و گمنام هزینه کند. متأسفانه ما دایره بسته‌ای در هنرمندان داریم که باعث می‌شود هنرمندی که در یک کار تلخ ایفای نقش کرده در یک اثر کمدی بازی کند. این در صورتی است که به نظر من هر کاری تخصص خودش را دارد. در اینجا باید بگویم من با سانسور و سفارشی‌سازی مخالف هستم. در واقع ما همان‌قدر که به برنج و نفت فکر می‌کنیم باید به فرهنگ نیز فکر کنیم و برای آن هزینه کنیم زیرا فرهنگ تفکر ایجاد می‌کند و نسل آینده را می‌سازد.

وی ادامه داد: می‌شود هنر انقلاب را با هدایت‌سازی احیا کرد. هنر انقلاب در سال‌های اخیر با تفکر اشتباه و سیستم نفوذ از مسیر خودش خارج شده است و دیگر جریان‌ساز نیست. ما آدم‌هایی را داشتیم و داریم که در ظاهر افراد متعهدی بودند اما به عنوان مسئول یا هنرمند آگاهانه و ناآگاهانه سلیقه خودشان را به عرصه‌های هنر انقلاب آورده‌اند و می‌خواهند علوم انسانی را بر اساس الگوی آمریکا و اروپا بومی‌سازی کنند. این در صورتی است که فرهنگ ما با فرهنگ اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها متفاوت است. مشابه این موضوع در دوره قاجار نیز دیده شده است مثلاً ناصرالدین شاه در جریان سفر به کشورهای دیگر سالن‌های اپرا را دید و هوس کرد در ایران نیز سالن اپرایی احداث کند. او این سالن را در میدان ارگ احداث کرد اما مذهبیون به وجود آن اعتراض کردند و ناصرالدین شاه در پاسخ به اعتراض آنها گفت من قصد نداشتم سالن اپرا تأسیس کنم. خواستم تکیه‌ای درست کنم و بعدها نام آن سالن تکیه دولت شد. داستان تأسیس تکیه دولت نشان می‌دهد ما بیشتر از آنکه متفکر باشیم، مقلد هستیم و این تقلید کورکورانه گاه سهوی و گاه عمدی باعث شده است که از خودمان دور شویم.

وارسته گفت: ما در گذشته نظام آموزشی مکتب خانه‌ای داشتیم و باید آن را به روز می‌کردیم نه اینکه برویم سیستم آموزشی فرانسه را به ایران بیاوریم و به دلیل ورود نظام آموزشی فرانسوی به ایران نسل فعلی فقط مدرک می‌گیرند و عالم به حساب نمی‌آیند.

این فیلم‌نامه‌نویس گفت: کشور ژاپن سیستم آموزشی را بر اساس فرهنگ مردم خودش به روز کرد و امروز پیشرفت کرده است در صورتی که در کشور ما بچه‌ها استعدادیابی نمی‌شوند و بر اساس مدرکی که با استعدادشان تطابق ندارد به دنبال کار می‌گردند و متوجه می‌شوند که بازار کاری برایشان وجود ندارد زیرا از ابتدا مسیر را اشتباه رفته‌اند. در نتیجه تعداد زیادی از افراد را داریم که اگرچه مدرک دانشگاهی دریافت کرده‌اند اما بیکار هستند. این اتفاق در حوزه هنر انقلاب نیز رخ داده است. هنرمندانی باید در هنر انقلاب به کار گرفته شوند که تخصص و تعهد داشته باشند. امروزه افراد متعهدی وارد عرصه هنر انقلاب شده‌اند که صرفاً متعهد هستند و هیچ تخصصی ندارند. برای این افراد هیچ فرقی نمی‌کند که در عرصه هنر فعالیت کنند یا در عرصه‌های اقتصادی فعال شوند. در نگاه این افراد تولید یک اثر فرهنگی با تولید یک کیلو گندم برابر است.

وارسته اظهار کرد: اگر شهید آوینی امروز زنده بود، حالش بد بود و در یک جایی خون گریه می‌کرد زیرا او سید اهل قلم است و خیلی از جنس مردم بود. او و شهید سلیمانی ریاکارانه برخورد نکردند و مسیرشان مشخص بود.

منبع: ایرنا

کد خبر 565329

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.