به گزارش خبرنگار ایمنا، امر به معروف و نهی از منکر از فریضههای دینی است که برای قانونمند و اجرایی کردن آن تلاشهای زیادی انجام شده است. اما تحقق این فریضه به سازوکارهایی نیاز دارد که مهمترین آنها همراهی مردم است. نیل به این مقصود مستلزم اولویتبندیهایی است که مقابله با فساد و رفع تبعیض از اهم آنها است.
برای بررسی مسائل پیرامون امر به معروف و نهی از منکر با حجتالاسلام احمد عبداللهینژاد، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر اصفهان به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به نظر شما آیا فضای مجازی به اصلاحاتی نیاز دارد؟ اگر پاسخ مثبت است چه اقداماتی را در این زمینه لازم میدانید؟
با نگاه به اطراف تصور میکنیم همه چیز همان است که میبینیم، در صورتی که نه همه مردم در فضای مجازی هستند و نه همه مردم دور از آن. دسترسیها به گونهای بوده که همه میتوانند از فضای مجازی استفاده کنند. فضای مجازی خوب آن است که در بین همه مردم رواج داشته باشد، اکنون شرایط به گونهای است که میتوانیم در همه فضاها از جمله فضای مجازی حضور داشته باشیم و به راحتی در این فضا به صحبت و گفتوگو بپردازیم.
معتقدم از جمله منکرات رایج در جامعه که بیشترین فراوانی را به لحاظ ظاهری دارد مسئله بیحجابی است، اما آن چیزی که از بیحجابی بدتر بوده و به جامعه آسیب میرساند، استاندارد دوگانهای است که در مقابله با منکرات وجود دارد.
نباید در حرف دو مسئول تناقض وجود داشته باشد، گاه شاهد هستیم یک مسئول حرفی میزند و دیگری و حرف دیگری میزند، اما در نهایت به گونهای دیگر عمل میشود. این استاندارد دوگانه ضربات بیشتری را به جامعه وارد میکند. برای مثال فضای توئیتر فیلتر میشود اما شاهد هستیم عده زیادی از مسئولان وارد این فضا میشوند، این دوگانگی در فضای جامعه تأثیر میگذارد.
برخی معتقدند به لحاظ شرعی استفاده از فیلترشکن از باب مقدمه حرام است یعنی اگر فیلترشکن برای مسائلی که حرام است مورد استفاده قرار بگیرد ایراد دارد و حرام است، در غیر این صورت حرام نیست.
برخی دیگر معتقدند هیچ قانونی نسبت به استفاده از فیلترشکن وجود ندارد، برخی هم نسبت به خرید و فروش فیلترشکن مباحثی را مطرح میکنند که خرید و فروش آن مسئله وضعی است نه تکلیفی؛ در این صورت از نظر وضعی یک حکم و از نظر تکلیفی حکم دیگری وجود دارد.
معتقدم تصور بقیه از فیلترشکن که یا حرام است یا خلاف قوانین و مقررات، نادرست است و باید این تفکر اصلاح شود.
با وجود این تعارض و دو گانگیها اساساً باید مردم را امر به معروف کنیم یا مسئولان را نهی از منکر؟
دیدگاه من این نیست که بگویم با قانونگذاری مسئولان بیشتر از بقیه مردم میفهمند اما اگر چنین دیدگاهی وجود دارد که چیزی که برای مسئولان مناسب و برای مردم نامناسب است، مورد لعنت خدا قرار خواهد گرفت، زیرا امیرالمومنین (ع) فرمودند: خدا لعنت کند کسی را که امر به معروف میکند اما خودش آن کار را ترک میکند و همان کار را مرتکب میشود.
به نظر میرسد برای تصویب قوانین در استفاده از فضای مجازی، دیدگاههای مختلفی وجود دارد، افرادی که برای فضاهای مختلف از جمله فضای مجازی تصمیمگیری میکنند خودشان در این فضا فعالیت ندارند و شناختی از آن ندارند. نمیشود در فضای مجازی نبود اما بر آن حکمرانی کرد، بلکه باید در فضای مجازی بود و بر آن حاکمیت کرد.
بسیاری از مسئولان که برای فضای مجازی تصمیمگیری میکنند شاید حتی نتوانند از این ابزار استفاده کنند. مثلاً آیا یک مسئول با ۶۰ سال سن با این همه مشغله میتواند در فضای مجازی ورود کند و این فضا را بشناسد؟
معتقدم اگر قوانینی مثلاً در راستای فیلتر کردن فضای مجازی اجرا میشود افرادی برای آن تصمیم گرفتند که ناآگاه بوده و نسبت به مسائل دید درستی ندارند و برخی گزارشهای اشتباه به مسئولان میرسانند آنها هم میگویند اگر فضا اینگونه باشد پس باید فیلتر شود.
مسئولان مرجع تقلید نیستند که در مقام حکم قرار بگیرند بلکه مجری و سیاستگذار بوده و باید نسبت به مسائل آگاهی کافی داشته باشند و سپس تصمیم بگیرند.
فیلتر کردن فضای مجازی کاری عبث و بیهوده و غیرعقلانی است، اگر قرار باشد فضای مجازی به دلیل ضرر داشتن فیلتر شود معتقدم اینستاگرام ضرر بیشتری نسبت به تلگرام دارد. ضمن اینکه فیلتر کردن ضرر بیشتری از فیلتر نکردن دارد. چون وقتی فیلترینگ اعمال میشود، افراد با نصب نرمافزاری دیگر وارد آن فضاها میشوند و وقتی فیلترشکن نصب شود در فضاهای نامناسب دیگری هم ورود میشود یعنی ناخواسته و ندانسته ضررهای متعددی به جامعه وارد میشود.
به عقیده شما در جامعه اسلامی برخورد با بیحجابی چگونه باید باشد؟
معتقدم بحث سلب و ایجاب باید در کنار یکدیگر باشد یعنی مانند دو بال پرنده؛ پرنده هم بال سلبی میخواهد و هم بال ایجابی؛ از اینرو هریک از بالها بیشتر باشد پرنده دیگر پرواز نمیکند. اینکه میگوئیم سلبی و ایجابی باشد یعنی سلب برای یکی و ایجاب برای نفر دیگری باشد.
اساساً در شرایط فعلی هرگونه برخورد حاکمیت با مردم در زمینه بیحجابی بدون نتیجه بوده و غیرعاقلانه است؛ زیرا برای اینکه فردی، آنگونه که شریعت و قانون اساسی گفته است، بخواهد به خیابان بیاید باید مراحل مختلفی را طی کند، اما در حال حاضر میبینیم که اصولاً مراحل آخر در جامعه بروز میکند و دیگر مراحل نادیده گرفته میشود.
به طور مثال برخورد با تولیدکننده، طراح پارچه و لباس و افرادی که الگوها را به جامعه معرفی میکنند و همچنین در رویدادها و نمایشگاههای مد و لباس را رها کردیم، بعد که فرزندان ما اینگونه لباسها را خریداری میکنند قصد برخورد با آنها را داریم که هیچ منطقی در پس آن وجود ندارد. زمانی گفته میشد ۵۰ درصد از لباسهای ما ایرانی و اسلامی و ۵۰ درصد غیرمتعارف است. یک خانم برای خرید لباس متعارف باید همه وقت خود را بگذارد تا آن لباس را پیدا کند یعنی در بازار، لباس متعارف به سختی پیدا میشود و اکثر لباسها سبک نامتعارف دارد.
دختری که با تیپ ناهنجار به خیابان میآید چقدر باید در بازار به دنبال لباس متعارف بگردد تا بتواند خریداری کند، در حال حاضر با پدیده بیحجابی اجباری مواجه هستیم.
به عنوان فردی که از بیرون به حاکمیت نگاه میکند میگویم، در زبان، ادبیات و قانون حجاب اجباری است ولی در عمل بیحجابی اجباری است، از اینرو فعل و قول با یکدیگر تناقض دارد. به نظر من تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود، ارشاد فردی که لباس نامتعارف میپوشد، خلاف است.
اتاق اصناف و بازرسی آن، صنعت و معدن و تجارت و بازرسی آن، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمیته مد و لباس باید نسبت به عرضه لباسهایی که در بازار و مغازهها وجود دارد رسیدگی کنند.
نظر شما