به گزارش خبرنگار ایمنا، اختلال شخصیت پارانوئید در روانشناسی همان شکاک بودن و بدبینی نسبت به چیزهای مختلف است، شخصی که به اختلال بدبینی (پارانویا) مبتلا است به هر چیزی که دچار شک میشود احساس بدبینی دارند، این نوع افراد اصولاً فکر میکنند که شک و بدگمانی آنها برخاسته از عشق بیش از حد است.
همسر شکاک شدید مستعد سوءبرداشت از رفتارهای دیگران است، چنین فردی حتی به عادیترین اتفاقات زندگی روزمره، مثلاً خرید رفتن همسرش، شک میکند و دائماً در تلاش است که با توهمات بیمارگونه خود، به همسرش اتهام ناپاکی و خیانت بزند. طرف مقابل معمولاً با مشاهده این قبیل بیاعتمادیها، احساس آزردگی و توهین میکند و در موارد حاد، تصمیم به طلاق و جدایی میگیرد.
نشانههای همسر شکاک
همواره، به ویژه در اوایل ازدواج نمیتوان به آسانی گفت که یک شوهر چه زمانی بیش از حد شکاک و بدبین شده است. بعضی کارها مانند پرسیدن سوالاتی از قبیل “با کی بیرون رفته بودی” یا “با کی داشتی حرف میزدی” گاهی اوقات به اشتباه به نگرانی عمیق و دلتنگی تعبیر میشود. در هر حال این شکاک بودن و بددلی در نهایت به رفتاری آزاردهنده و غیرقابل تحمل تبدیل میشود که حتی ممکن است به سوءاستفاده عاطفی و موجب خشونت فیزیکی شود.
فکرهای سرشار از بدبینی و بدگمانی
یک همسر شکاک به همه چیز بدبین است و هر چیزی را یک تهدید بالقوه به شمار میآورد. کافی است حرکتی را انجام دهید که به نظر شوهر شکاکتان خوشایند نباشد، تا او فکر کند که در حال توطئه علیه او هستید. رابطههای آمیخته با بدبینی یا سیاه است یا سفید، هیچ چیزی بین این دو در ناحیه خاکستری وجود ندارد، حتی نمیتوانید با همسر شکاکتان یک گفتگوی منطقی داشته باشید.
حسادت
شوهران بددل و شکاک دیوانهوار به همه حسادت میکنند، حرف زدن عادی با یک مرد از نظر یک همسر شکاک خیانت محسوب میشود. اما حسادت او بعد از مدتی و به کوچکترین بهانهای دوباره فوران میکند. در چنین رابطهای حق همیشه به جانب شوهرتان است و شما همیشه خطاکارید.
عقده آزار و اذیت
شوهران شکاک دائماً حس میکنند که همسرشان به آنها خیانت کرده است، این مردان بدبین همیشه ضعیف و آسیبپذیرند. مطمئناً شما در حال توطئه کردن علیه شریک زندگیتان نیستید، اما او فکر میکند که در این رابطه مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و این شما هستید که از او سوءاستفاده کردهاید. حتی اگر بهترین رفتار را با یک شوهر شکاک داشته باشید، او فکر میکند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در حقش ظلم شده است.
بیاعتمادی
شک و بدبینی در نهایت منجر به بیاعتمادی شدید میشود، مردان شکاک به هیچ فردی اعتماد ندارند و در هر محیطی به دنبال تهدیدهای بالقوه میگردند. این آمادهباش بودن برای یافتن خطرها و کشف توطئههایی که علیه آنها در جریان است، کار را برای اطرافیانشان پیچیده میکند و حتی امکان برقراری یک رابطهی پایدار را از بین میبرد. مردان شکاک به دلیل انزواطلبی و بددلیشان معمولاً دوستان بسیار کمی دارند.
خواندن فکر دیگران
حتماً برایتان پیش آمده که شوهر شکاکتان با نگاهی عجیب مدتی به شما خیره میشود، بدون اینکه شما دلیل این نگاه خیره را بدانید. واقعیت این است که همسر شکاکتان باور دارد که میتواند فکرتان را بخواند. یک شکلک ساده یا اخم کردن دریایی از سرنخهای جالب را در اختیار آنها میگذارد که نشان میدهد به او خیانت کردهاید.
زود قضاوت کردن
اگر همسرتان شکاک است، نمیتوانید یک بحث منطقی با او داشته باشید، چون او بلافاصله از بحث نتیجهگیری میکند و پرونده را با رأی به خیانت شما مختومه میکند. هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید تا موقعیتی را که از نظر او خیانت محسوب میشود، برایش توضیح بدهید. او همه چیز را از قبل درباره شما و طرز فکرتان میداند و هیچ چیزی نظرش را تغییر نمیدهد.
نحوه درمان همسر شکاک
درمان اختلال شخصیت پارانوئید بیشتر بر روی روان درمانی متمرکز است، یک درمانگر میتواند به همسر شما کمک کند تا مهارتهایی برای ایجاد همدلی و اعتماد به نفس، بهبود ارتباطات و روابط و کنار آمدن بهتر با علائم اختلال بدگمانی ایجاد کند. از آنجا که حضور دیگران ممکن است به افکار پارانوئید و رفتار اضطرابآور دامن بزند، همسر شما بیشتر از درمان فردی و گروهی بهره مند میشود.
درمان رفتاری شناختی: این نوع از روان درمانی میتواند به کسی که دارای اختلال شخصیت پارانوئید است، کمک کند تا باورهای مخرب و الگوهای فکری خود را شناسایی کند.
با تغییر چگونگی تأثیر این باورها بر رفتار آنها، درمان رفتاری شناختی میتواند به کاهش پارانویا (بدگمانی) و تعامل همسر شما با دیگران کمک کند.
درمان رفتاری شناختی همچنین میتواند به او کمک کند تا روشهای بهتری برای کنار آمدن با احساسات خود، فراتر از برخورد صحیح با دیگران را بیاموزند.
ترفندهای کنار آمدن با همسر شکاک
۱. شما عامل بدگمانیهای همسرتان نیستید
قبل از هر چیزی، سعی کنید بپذیرید که شما علت شکاک بودن همسرتان نیستید یا اگر هم ربطی به این قضیه داشته باشید، نقشتان خیلی زیاد نیست. مثلاً شاید همسرتان عادت دارد که تماسهای تلفنی یا پیامهای تلگرامیتان را مدام چک کند، اما باید بدانید که شما عامل چنین رفتارهایی نیستید، بلکه بدگمانی همسرتان به علت طرز برداشت متفاوت اوست، به این معنی که نوع نگاهش به وقایع زندگی با نوع نگاه دیگران فرق دارد.
شوهری که آلوده به بدگمانی نیست، در صحبت کردن همسرش با همکاران مرد هیچ مشکل خاصی نمیبیند، اما شوهر بدگمان ممکن است از یک مکالمه کاری معمولی، به داستانپردازیهای عاشقانه و توهمات بیاساس برسد. بعید است که بتوانید به این قبیل افراد ثابت کنید برداشتشان غلط است و باید نوع نگاهشان را تغییر بدهند، پس چه بهتر که بدگمانیهای همسرتان را شخصی نکنید. در واقع، تمایل افراطی شکاکها به شک کردن، نشاندهندهی احساس ناامنی یا فقدان خویشتنداری است که باعث میشود دیگران را به چشم خطاکار و مقصر ببینند تا بتوانند شک و بیاعتمادی خود را توجیه کنند. درست است که بدگمانی همسرتان، حتی با اینکه شما عاملش نیستید، در نهایت متوجه خودِ شما خواهد بود، اما تا حد امکان بکوشید تا سوال و جوابهای دائمی همسرتان را به خود نگیرید و آزردهخاطر نشوید.
۲. حرفهای همسرتان را بشنوید
بهجای اینکه گوشتان را بر گلایههای همسرتان ببندید یا بیهوده بگومگو کنید، صبور باشد و وقتی همسرتان از چیزی گِله میکند و حسادتش شعلهور میشود، حرفش را بشنوید. بگذارید طرف مقابل بداند که میتواند احساساتش را نزد شما بازگو کند. ترسها و نگرانیهایش را بشنوید و سعی کنید بفهمید که این احساسات منفی از کجا آب میخورند. وقتی همسرتان ببیند که درکش میکنید و میتواند مشکلاتش را دوستانه با شما مطرح کند، ترغیب خواهد شد که احساسات منفی و دلهرههای بیموردش را کنار بگذارد.
۳. حالت تدافعی به خود نگیرید
وقتی همسرتان برای چندمینبار از شما میپرسد که مثلاً پای تلفن با چه کسی حرف میزدید و چه میگفتید، هر لحظه ممکن است کاسهی صبرتان لبریز شود، اما سعی کنید بهجای اینکه حالت تدافعی به خود بگیرید، با آرامش و خونسردی برخورد کنید. اگر با عصبانیت وسط حرف همسرتان بپرید یا بداخلاقی کنید و واکنشهای تندی از خودتان نشان بدهید، فقط اوضاع را وخیمتر میکنید و بدگمانیهای همسرتان را تشدید میکنید. در عوض، به احساس حسادت همسرتان اهمیت بدهید. جملاتی مانند «واااااای! خواهشا دوباره شروع نکن …» یا «واقعا حالت خرابه که اینجوری فکر میکنی …» فقط به سوءبرداشت طرف مقابل دامن میزنند و هیچ گِرهای از مشکلتان باز نمیکنند. بهجای این جملات تحریککننده، بگذارید همسرتان حرفش را بزند و فرصتِ شنیدهشدن داشته باشد. وقتی همهی حرفهای همسرتان را شنیدید، آنوقت میتوانید موضع خودتان را بیان کنید.
۴. مراقب رفتار و کردارتان باشید
شاید گاهی بدون اینکه حواستان باشد، طوری رفتار میکنید که بهانه دست همسرتان میدهید. مثلاً کسی که شبها دیروقت با تلفن صحبت میکند یا بیخبر از شهر خارج میشود، شاید علت بدگمانیهای همسرش فقط همین رفتارهای نامتعارف خودش باشد. ممکن است پیش خودتان فکر کنید که چنین رفتارهایی بهانه موجهی برای بدگمانی نیستند، اما این احتمال را نیز در نظر بگیرید که شاید طرف مقابل به چنین رفتارهایی بهعنوان نشانههای پنهانکاری نگاه میکند. برای اینکه چنین شک و شُبهههایی بهوجود نیایند، باید سعی کنید با صحبت کردن درباره دلیل رفتارهایتان، شکافهای ارتباطیتان را پُر و اعتماد همسرتان را جلب کنید.
۵. روحیه خود را نبازید
پذیرش اینکه هر روز مجبورید با بدگمانیهای همسرتان روبهرو شوید، کار آسانی نیست، اما اجازه ندهید که این بدگمانیهای بیمورد، روزتان را خراب کنند یا حالوحوصلهتان را بههم بریزند. یادتان باشد که شما فقط میتوانید احساسات خودتان را کنترل کنید و افسار احساسات دیگران در اختیار شما نیست. پس قدرتی را که میتوانید روی احساسات خودتان اِعمال کنید، نادیده نگیرید. فراموش نکنید که شما مسئول احساسات خودتان هستید و همسرتان نمیتواند بدون اینکه خودتان بخواهید، ناراحتتان کند یا باعث شود که حسوحال ناخوشایندی پیدا کنید.
۶. در دسترستر باشید
در صورتی که بدگمانیهای همسرتان ناشی از بیماریهای روانی حاد نباشد، میتوانید با در دسترستر بودن از شدت نگرانیهایش کم کنید. مثلاً وقتی با شما تماس میگیرد، تلفن را جواب بدهید و تماسش را تا حد امکان بیپاسخ نگذارید. یا مثلاً اگر قرار است اضافهکاری داشته باشید و بیشتر از زمان معمول در محل کار بمانید، بهتر است به همسرتان اطلاع بدهید تا بداند دیرتر به منزل برمیگردید. به عبارتی، سعی کنید در مورد برنامه روزانه خود شفاف باشید.
شاید پیش خودتان فکر کنید که با چنین رفتاری مجبورید مدام همه چیز را توضیح بدهید، اما اینطور نیست. وقتی همسرتان بداند کِی و کجا میتواند به شما دسترسی داشته باشد، اطمینان خاطر بیشتری در عشق احساس خواهد کرد و کمتر شکاک میشود. به همسرتان یادآوری کنید که عاشقانه دوستش دارید، همیشه کنارش خواهید بود و از هیچ تلاشی برای حل مشکلات زندگی مشترکتان فروگذار نمیکنید.
۷. درددل کنید
اگر تمام این راهکارها را امتحان کردید و در میزان بدگمانی همسرتان هیچ تغییری حاصل نشد، شاید لازم باشد که از راهکارهای مستقیمتری کمک بگیرید. در یک وقت مناسب، همسرتان را به گفتوگو دعوت کنید و برایش توضیح بدهید که چقدر از سوال و جوابهای دائمیِ او احساس ناراحتی و اندوه میکنید. اجازه بدهید همسرتان بداند که بدگمانیهایش دیگر باعث نمیشوند که برای جلب رضایت او و رفع سوءظنها تلاش کنید، بلکه با این کار از ادامهی تلاش دلسردتان میکند و بهانه دستتان میدهد که نسبت به حریم خصوصی خود، حالت تدافعی پیدا کنید. همچنین به همسرتان یادآور شوید که اگر اوضاع به همین ترتیب ادامه پیدا کند، ممکن است به علت ناامیدی زیاد قادر به ادامه این رابطه نباشید.
اما راهکار نهایی برای حفظ زندگی مشترکتان باقی میماند، مراجعه به یک مشاور یا درمانگر است. چنین فردی میتواند علت بدگمانی افراطی همسرتان را تشخیص بدهد و راهکارهایی را در اختیارتان بگذارد که بدانید چگونه باید با این بدگمانیها برخورد کنید. گاهی علت حسادت بیش از حد فقط احساس ناامنی نیست، بلکه شاید مربوط به اختلالات شخصیتی باشد که در این مورد باید حتماً از یک متخصص کمک بگیرید، چرا که خودتان و همسرتان به تنهایی قادر به حل این مشکل نخواهید بود.
نظر شما