حضور در لیگ MLS آرزوی مربیان اروپایی و ایرانی است/در ذوب‌آهن انتظار معجزه داشتند

امید نمازی از حضورش در آمریکا تا روزهایی که سرمربی ذوب‌آهن بود، همچنین بازگشت احتمالی خود به ایران می‌گوید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، پس از انتشار دو بخش از گفت‌وگو با امید نمازی، مربی تیم فوتبال هیوستون دینامو در لیگ MLS آمریکا درخصوص دربی فوتبال اصفهان و لیگ‌برتر و مسائل روز و مهم فوتبال ایران، بخش سوم این گفت‌وگو را در رابطه با مربیگری‌اش در لیگ آمریکا، تجربه روزهای سرمربیگری ذوب‌آهن، سطح باشگاه‌های ایران و بازگشت احتمالی خود به‌عنوان سرمربی به لیگ‌برتر فوتبال کشورمان را در ادامه می‌خوانید:

از تیم فعلی خود بگویید؛ هیوستون دینامو در لیگ MLS آمریکا

یک سال‌ونیم است که در هیوستون دینامو مشغول به مربیگری هستم. این تیم در سه فصل قبلی در انتهای جدول بود، اما با وجود اینکه در لیگ MLS تیم‌ها سقوط نمی‌کنند اما این تیم را به شرایط بهتری رسانده‌ایم. هنوز به مرحله مدنظر نرسیدیم و همچنان به‌دنبال ایجاد شرایط بهتری هستیم.

قراردادها در آمریکا به چه صورت است؟

در اینجا مدت قراردادها دو تا چهار فصل بسته می‌شود و برای هماهنگی تیم و بازیکنان به مربیان زمان می‌دهند؛ ضمن اینکه جایی که فعالیت می‌کنم از لحاظ شرایط مالی روزبه‌روز در حال پیشرفت است. پرداخت قرارداد هیچ‌یک از اعضای تیم حتی یک‌روز هم عقب نمی‌افتد؛ درحالی‌که پرداخت دستمزدها مسئله‌ای است که در ایران همیشه اعضای یک تیم با آن روبه‌رو هستند.

در چند سال گذشته همیشه از سطح بالای لیگ MLS آمریکا گفته‌اند تاجایی‌که چهره‌های شاخص نیز از علاقه‌شان به حضور در لیگ خبر داده‌اند؛ نظرتان چیست؟

سطح این لیگ تا حدی شده که مربیان طراز اول اروپایی به‌دنبال مربیگری در MLS هستند و همین موضوع باعث شده رقابت در بین مربیان زیاد شود. حتی خیلی از مربیان لیگ‌برتر ایران آرزوی این را دارند که روزی در لیگ MLS آمریکا فعالیت کنند؛ استعدادش را هم دارند. خوشبختانه این فرصت برای من ایجاد شده که اینجا به کارم ادامه دهم و امیدوارم روزی بتوانم سرمربی‌گری یک تیمی در لیگ‌برتر آمریکا را به عهده بگیرم.

به‌مدت نیم‌فصل در ذوب‌آهن سرمربی بودید؛ آن روزها چگونه بود؟

اصفهان شهر پدری من است و همیشه هم تصور می‌کردم ذوب‌آهن از لحاظ ساختاری یکی از بهترین‌های ایران است؛ به همین دلیل وقتی پیشنهاد سرمربی‌گری آمد قبول کردم، البته پیش از آن دو سه سالی بود که سعید آذری به‌دنبال این بود تا من به ذوب‌آهن بیایم. قراردادم در آمریکا رو به اتمام بود و قبول کردم که هدایت ذوب‌آهن را به عهده بگیرم. اما حضور در ذوب‌آهن به آن شکل، تجربه خوبی نبود زیرا فکر می‌کردم راه خوبی را پیش می‌رفتیم و آمارها نیز نشان می‌دهد یکی از تیم‌هایی بودیم که بهترین فوتبال را در ایران ارائه می‌کردیم؛ اما کمبود گلزن داشتیم و کسی را نداشتیم فرصت‌هایی که ایجاد می‌کنیم را تبدیل به گل کند.

از اتفاقاتی که در آن مدت رقم خورد بگویید

از طرفی احساس می‌کنم هیچ حمایتی از طرف مدیریت نشد. خواسته‌هایی مانند خرید چند مهاجم داشتم حتی شخصاً با کمک یکی از دوستان ارسلان مطهری را که تقریباً گم شده بود از لیگ عمان پیدا کردم و به ذوب‌آهن آوردم، شش هفته با ما تمرین کرد اما در این مدت آقایان نتوانستند کارت بازی‌اش را بگیرند؛ اینکه از قصد چنین کاری کردند یا واقعاً مشکلی بود را نمی‌دانم. فقط هم یک بازی برای من در ذوب‌آهن کرد اما هنوز آمادگی بازی نداشت. پس از جدایی من نیز همین ارسلان مطهری تمام گل‌های سه‌امتیازی ذوب‌آهن را به‌ثمر رساند.

فکر می‌کنید مشکل ذوب‌آهن کجاست؟

ذوب‌آهن ساختار خوبی دارد اما باید از رئیس کارخانه گرفته تا هیئت مدیره به فکر ثبات بیشتری در تیم باشند باید به کادر مدیریتی و فنی زمان بدهند تا تفکراتشان را در تیم پیاده کنند.

عملکردتان در ذوب‌آهن قابل‌قبول بود، اما چرا از این تیم جدا شدید؟

در ذوب‌آهن به‌دنبال یک سبک جدید بودم، سبکی که نتیجه‌گرا نباشد؛ روشی که فشار زیادی هم روی بازیکنان و کادر فنی می‌گذارد و همین باعث می‌شود تیم‌ها به فوتبال جدید روی بیاورند و از فوتبال روز دنیا فاصله گرفته‌اند. یکی از اشکالات کار من نیز همین بود که به دنبال سبک جدیدی در فوتبال بودم؛ چراکه تصور می‌کردم از طرف مدیریت حمایت می‌شوم، درصورتی‌که من هم می‌توانستم روی به بازی مستقیم بیاورم و در مقابل تیم‌های مدعی‌تر فقط تیم را به دفاع ببرم و قطعاً نتایج بهتری هم کسب می‌کردیم. خیال کردم که ذوب‌آهن دارای بهترین شرایط برای فعالیت است اما پس از گذشت ۱۱ هفته انتظار داشتند که معجزه کنیم.

مهاجم نخست ذوب‌آهن در آن برهه از تیم جدا شد و به‌نظر در اصفهان اوضاع بر وفق شما نبود

مشکلات دیگری هم گریبان‌گیر تیم ما شد. مرتضی تبریزی در یکی از دیدارهای فصل در نیم‌فصل با ذوب‌آهن خداحافظی کرد و طی انتقالی که وزیر ورزش هم در آن دخیل بود به استقلال فروخته شد. بدشانسی‌های دیگری هم وجود داشت؛ مصدومان زیادی در تیم بودند و چند بازیکن مشکل سربازی داشتند، درحالی‌که فصل را خوب آغاز کرده بودیم پس از سه پیروزی با یک شکست روند نزولی آغاز شد و پس از اینکه تیم به رده نهم آمد از ذوب‌آهن جدا شدم.

شنیده شد که با محسن مسلمان در تیم به مشکل خورده بودید؛ داستان چه بود؟

با نظر مستقیم من محسن مسلمان به ذوب‌آهن پیوست؛ چراکه وقتی تیم را به‌دست گرفتم جای یک هافبک نفوذی را در تیم خالی دیدم و پس از اینکه برانکو عذرش را خواست او را آوردیم، اما بعد از گذشت سه چهار بازی متوجه شدم که تعهد لازم به کار تیمی را ندارد. بازیکن بااستعدادی بود اما در کار دفاعی شرکت نمی‌کرد، تیم ما هم به گونه‌ای بود که به اتحاد تمام بازیکنان نیاز داشت. به همین دلیل از باشگاه خواستم که مسلمان از تیم جدا شود، اما مدیریت با من مخالفت کرد و ماندن مسلمان در ذوب‌آهن اتفاق بدی بود؛ وقتی در زمین بود کارایی نداشت و زمانی‌که به او بازی نمی‌دادم در رختکن و روی بازیکنان جوان اثرات بدی می‌گذاشت. جو خوبی در آن اواخر وجود نداشت، بین من و هیئت مدیره نیز اختلاف زیادی در این خصوص به‌وجود آمده بود و در نهایت من از ذوب‌آهن جدا شدم.

ممکن است به ایران بازگردید و دوباره در کشور فعالیت کنید؟

فعلاً کارم را در هیوستون دینامو ادامه می‌دهم. اگر در ایران شرایطی باشد که بتوانم ایده و فلسفه خودم را در تیم پیاده کنم، فوتبال مدرن مورد علاقه‌ام را در ایران باب کنم و حتی سایر تیم‌ها از این سبک الگوبرداری کنند و البته یک مدیر با ایجاد پروژه چند ساله کار اساسی انجام دهد، از این سبک حمایت کند و به‌دنبال این نباشد که همان فصل در بین سه تیم نخست جدول باشیم، مطمئناً علاقه بیشتری به فعالیت در ایران دارم.

در چه صورت به فعالیت خود در لیگ‌برتر ایران ادامه خواهید داد؟

در ایران باشگاه‌ها باید با یک استراتژی مناسب، روی تیم‌های پایه و بزرگسالان تمرکز کند تا در یک مدت مشخص آن تیم به یک قدرت در فوتبال ایران تبدیل شود. اگر چنین شرایطی باشد خیلی هم علاقه‌مندم که بیایم و در کشور خودم کار کنم؛ ولی درحال‌حاضر چنین شرایطی را در ایران نمی‌بینم.

درحال‌حاضر چه تیمی را به این ایده‌آل‌ها نزدیک می‌دانید؟

نزدیک‌ترین تیم با این شرایط سپاهان است؛ چراکه از لحاظ سخت‌افزاری و مدیریت بسیار فوق‌العاده است. اما وقتی باشگاه‌های دیگر را نگاه می‌کنید اکثرشان تقریباً از لحاظ مالی ورشکسته‌اند و حتی تیم‌های سرخابی پایتخت همیشه به‌دنبال یک زمین تمرین است؛ درحالی‌که با میلیون‌ها طرفدار بزرگ‌ترین تیم‌های ایران هستند و این واقعاً برای این اسم‌های بزرگ زشت است.

سطح فوتبال ایران و باشگاه‌هایی را که فعالیت می‌کنند چگونه می‌بینید؟ جای چه اقداماتی در باشگاه‌ها خالی است؟

شنیده‌ام که گل‌گهر و آلومینیوم سرمایه‌گذاری خوبی در فوتبال ایران انجام داده است، اما درخصوص مس رفسنجان اطلاع نداشتم. همیشه باید به تیم‌های پایه باشگاه‌ها توجه کرد. بارسلونا به‌این دلیل همیشه مطرح است که بازیکنان متعددی را برای خودش پرورش می‌دهد و به تمام نقاط دنیا هم صادر می‌کند. چنین اتفاقی باید در فوتبال ایران رقم بخورد و آکادمی‌های باشگاه‌ها سرمایه‌گذاری زیادی انجام دهند که نخواهند با خرج‌کردن میلیاردها تومان از سایر باشگاه‌ها بدون اینکه هیچ‌گونه برگشتی مالی داشته باشد، بازیکن بخرند. اگر یک باشگاه آکادمی خوبی تشکیل دهد و بازیکنان را به تیم بزرگسالان خود منتقل کند و حتی به لژیونر شدن و ملی‌پوش بازیکنان منجر شود علاوه‌بر بازیکن، آن آکادمی تا سال‌ها تأمین خواهد شد.

پیشنهادات جدی برای پیوستن به باشگاهی در ایران داشته‌اید؟

هیچ‌گاه تا حدی نرفته‌ام که مستقیماً با تیمی به مذاکره بپردازم. برخی مواقع با من تماس می‌گیرند و از شرایط تیم‌ها برای پیوستن من به آن تیم می‌گویند، اما پیشنهادات به‌طور رسمی نبوده است.

گفت‌وگو از: علی کریمی_ خبرنگار سرویس ورزش ایمنا

کد خبر 559450

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.