به گزارش خبرنگار ایمنا، شورای بینالمللی موزهها (ایکوم) تعاریف مختلفی درباره موزه ارائه کرده است که بر اساس آخرین تعریف این شورای جهانی، «موزه مؤسسهای است دائمی، بدون اهداف مادی، در خدمت جامعه و پیشرفت آن که به روی همگان گشوده است. هدف موزهها، گردآوری، حفاظت، پژوهش، ارتباط و نمایش میراث ملموس و غیرملموس بشریت و محیط او، بهمنظور اهداف آموزشی، مطالعه و بهرهمندی از لذت است.» در این میان، موزهها در گونههای مختلفی طبقهبندی شدهاند که در این تقسیمبندیها خانه موزههای تاریخی نیز سهم بسزایی دارند.
تعداد ۳۲ انجمن تحت نظارت شورای بینالمللی موزهها وجود دارند که درباره معیارهای حرفهای موزه، آگاهیهای علمی مشترک و برقراری ارتباط با دیگر سازمانها فعالیت میکنند و یکی از آنها انجمن بینالمللی خانه موزههای تاریخی است و بر این نکته تأکید دارد که کانون توجه در خانه موزهها فقط اشیا به نمایش درآمده نیست، بلکه به لحاظ بار تاریخی فرهنگی حاکم در این بناها، فضا نیز در زمان و امکان خود تفسیر و معرفی میشود.
خانههای تاریخی برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ میلادی در شهر جنوا در ایتالیا مورد توجه واقع شدند؛ ماهیت و ارزش آنها بررسی شد و تعریفی از خانه موزههای تاریخی ارائه شد که نشان میداد خانهموزههای تاریخی باید به روی عموم باز باشند و اثاثیه و مجموعههای مختلفی که در خود جای دادهاند، در معرض نمایش قرار گیرد. این خانهها حتی اگر نه بهصورت دائمی بلکه به مناسبتهای مختلف باز باشند، از دیدگاه موزه شناسی، طبقهبندی ویژهای را به خود اختصاص میدهند که خانهموزههای تاریخی نام دارد و پیوند ناگسستنی میان ساختمان و محتویات آنها وجود دارد که البته این محتویات میتواند ملموس و ناملموس باشد.
یک سال بعد یعنی سال ۱۹۹۸ انجمن بینالمللی خانهموزههای تاریخی بهعنوان یکی از انجمنهای وابسته به شورای بینالمللی موزهها بنیان نهاده شد؛ انجمنی با اساسنامهای مشخص که مکانی برای ارائه مشکلات خانهموزهها و ارائه راهکارها برای حفاظت و مدیریت این نوع از موزهها است و دارای ویژگیهای مختلف هنری، فرهنگی و اجتماعی است. ایجاد اصول طبقهبندیشده برای انواع متعدد خانه موزهها هدف اساسی این انجمن بهشمار میرود. خانههایی که به لحاظ معماری و همچنین با توجه به ویژگی داراییهای فرهنگی، هنری و اجتماعی خود، تدابیر خاصی را بهمنظور رفتار با تغییرات خاص در فضاهای حفاظتی و مرمتی، ایمنی، آموزش و ارتباطات مطالبه میکند.
فعالیت این انجمن با برگزاری کنفرانسهایی قوت گرفت که با هدف بررسی و بهبود معیارهای حفاظت، مرمت و امنیت خانهموزهها و توسعه ارتباط با بازدیدکنندگان برگزار میشد و اولین کنفرانس با عنوان "خانهموزههای تاریخی، با مردم سخن میگویند"، بهخوبی این اهداف را آشکار ساخت تا آنجا که برگزاری چنین کنفرانسهایی درباره خانهموزههای تاریخی همچنان ادامه دارد.
انجمن بینالمللی خانهموزههای تاریخی در توصیف این خانهها چنین آورده است که «تمام کاخها و خانههای مربوط به همه دورهها در صورتیکه به موزه تبدیل شده باشند، خانه موزه نامیده میشوند. خانهموزهها، مفاهیم تاریخی، معماری، فرهنگی، هنری و آگاهیهای اجتماعی را در بر میگیرند. در خانه موزههای تاریخی، نوع خاصی از پژوهشخواهی و مراجعه احساس میشود، به این معنا که بازدید از یک خانه موزه، نهتنها به لحاظ داشتن اشیای جاذب، بلکه به دلیل وجود محیط محسوس، تجربهای متفاوت و مدهوش کننده ایجاد میکند.»
در سال ۲۰۰۷ انجمن بینالمللی خانه موزههای تاریخی در ۱۱ گروه شامل خانه شخصیتها، خانههای مجموعه، خانههای زیبا، خانههای رویدادهای تاریخی، جامعههای محلی، خانههای اجدادی، خانههای قدرت، خانههای مقام روحانیت، عوام و خانههای روزگار و خانهها برای موزهها طبقهبندی شدند.
بر اساس این طبقهبندی، خانههای زیبا خانههایی هستند که اولین دلیل موزه شدنشان این است که آن خانه یک اثر هنری است، خانههای مجموعه یا خانه مجموعهداران، خانهای است که از آن برای نشان دادن یک مجموعه استفاده میشود. خانههای نقاشان، نویسندگان، موسیقیدانها، سیاستمداران، قهرمانان نظامی، ورزشکاران، پزشکان و سایر شخصیتها در زمینههای مختلف در گروه خانههای شخصیتها قرار میگیرند. خانههایی که با هدف پژوهش در فرهنگ جامعههای محلی ایجاد شدهاند خانههای جامعههای محلی نام دارند. صومعهها، خانههای روحانیون و راهبان و کلیساها و مساجد ویژه همراه بهعنوان خانههای مقام روحانیت شناخته میشوند. خانههای قدرت گویای کاخها و قلعههای بزرگاند. خانههایی که یادآوریکننده رویدادی است که در آن خانه رخ داده است، خانههای رویدادهای تاریخی نام گرفتهاند. خانههای اجدادی وابسته به دودمان یک خانواده گسترش یافتهاند. خانههای عوام ساختمانهای محلی هستند که شیوههای گذشته زندگی را نشان میدهند. خانههای روزگار، الهامبخش سبکهای دورانی متفاوت هستند و خانههایی که به مکانهایی برای مجموعههای متفاوت، بدون ارتباط با تاریخ خانه، تبدیل شده است در قالب گروه خانهها برای موزهها قرار گرفتهاند.
از نگاه انجمن بینالمللی خانه موزههای تاریخی، تمام ساختمانها در هر دورهای اگر به موزه تبدیل شده باشند در گروه خانه موزههای تاریخی قرار گرفتهاند. نکته قابل توجه این است که خانهموزهها سرشار از مباحث فرهنگی، هنری، تاریخی، معماری و آگاهیهای اجتماعی هستند و فقط به دلیل داشتن اشیای خاص و یا معماری جاذب، مورد توجه قرار نمیگیرند بلکه با توجه به داشتن وجود محیط محسوس، تجربهای متفاوت با دیگر با موزهها برای بازدیدکننده ایجاد میکنند. در خانه موزهها اشیای به نمایش درآمده، در مکان و زمان تاریخی و فرهنگی خود معرفی میشوند و احساس تعلق مجموعه به مالک و ساختمان و همچنین فضا در خدمت محتوا، ارتباط متقابل و قابلدرک بین مالک، مجموعه و ساختمان را آشکار میکند.
با همه این تعاریف، در خانهموزهها فضا در خدمت محتوا است و ارتباط متقابلی میان مالک، مجموعه و ساختمان وجود دارد که نشاندهنده احساس تعلق مجموعه به مالک و ساختمان است. بررسی ۱۱ گروه خانهموزههای تاریخی نشان میدهد که اگرچه بهراحتی میتوان همه انواع این خانههای تاریخی با چنین مضمونهایی را در اصفهان یافت اما با تأسف باید گفت که به دلیل بیتوجهیها به حال احتضار افتاده و یا تخریب شدهاند؛ خانه کتابی، خانه نایب اسدالله، خانه حاج مصورالملکی، خانه زاون، خانه عبدالحسین سپنتا، مدرسه حلبیان، خانه تاریخی امام جمعه، خانه نائل، کاخ سرهنگ، خانه نواب و خانه مشکی، خانه صمدیه لباف، خانههای تاریخی پشت میدان نقشجهان، خانه ناجی و بسیار خانه دیگر که چشمها به روی آنها بسته شده است و به ناگاه بانگ تخریب بر سرشان آوار میشود؛ اما بد نیست سرنوشت خانه گوته در دوسلدورف، خانههای بتهوون در بن آلمان و اتریش، خانه امیلی برونته در تورنتون، خانه و کارگاه رامبرانت در آمستردام، خانههای پوشکین در روسیه و اوکراین، خانه ویلیام شکسپیر در استرافورد انگلیس، خانه فردریک شوپن در لهستان، خانه پابلو پیکاسو در مالاگای اسپانیا، خانه ارنست همینگوی در کوبا، خانه کنستانتین استانیسلاوسکی در مسکو، خانههانس کریستین اندرسون در اودنس دانمارک، خانه لئوناردو داوینچی در شهر امبیوز فرانسه، خانه چارلز دیکنز در لندن، خانه موتسارت در زالتسبورگ استرالیا، خانه لوییجی پیراندلو در رم و بسیاری از خانههای تاریخی در سایر کشورها که به خانه موزههای فاخر و ارزشمند تبدیل شدهاند را جستوجو کنید و البته که نمونههای آن بازهم هستند و "ما کجاییم در این بحر تفکر! "
یادداشت از: شیرین مستغاثی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما