به گزارش خبرنگار ایمنا، گرچه که پیدا کردنش میان آن همه بسیجی اصفهانی لشکر ١۴ امام حسین (ع) کار سختی بود اما نشانیها انگار مشخصات حسین خرازی بود؛ کلاه بافتنی سبز رنگ، لباس ساده بسیجی و آستین خالی دست راست او را از مابقی رزمندگان متمایز میکرد.
چه کسی فکرش را میکرد پسرک اذانگوی مسجد سید اصفهان در سالهای ابتدای شروع نهضت امام خمینی (ره)، زمانی فرمانده یکی از مهمترین لشکرهای او باشد؟ امامی که زمانی گفته بود سربازان من در گهوارهها هستند.
حسین خرازی موقع شروع نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ تنها شش سال داشت اما در همان سن به خوبی یاد گرفته بود که اگر میخواهد سرباز سیدالشهدا (ع) باشد باید مراقب مسجدش باشد که ترک نشود. حسین در سال ۵۵ پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت و پس از مدتی ارتش شاهنشاهی وی را به همراه عدهای دیگر به عملیات ظفار در کشور عمان فرستاد اما او این جنگ را معصیت میدانست و به همین دلیل تا آخرین روز حضورش در عمان نمازش را کامل میخواند.
سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانهها، به همراه برادرش از خدمت سربازی فرار کرد و در صف راهپیمایی مردم علیه رژیم شاهنشاهی قرار گرفت. حسین یک روز پس پیروزی انقلاب یعنی از بیستوسوم بهمن ۵۷ به کمیته دفاع شهری اصفهان پیوست.
با آغاز توطئه فداییان خلق در ترکمنصحرا ۱۰۰ نفر از پاسداران سپاه اصفهان به فرماندهی حسین خرازی برای خواباندن فتنه به شهرستان گنبد اعزام شدند و پس از گذشت چند هفته گروهک فداییان خلق شکست خورد و غائله جداییطلبی ترکمنصحرا خاتمه یافت.
با شروع درگیریها در کردستان حسین خرازی به همراه ۶۰ نفر از پاسداران سپاه اصفهان از جمله سرلشکر یحیی رحیم صفوی برای دفع شر گروهک دموکرات و کوموله عازم سنندج شدند. نهایتاً حسین خرازی با سازماندهی مردم محلی توانست سنندج را کنترل کند. پس از دفع فتنهها در غرب کشور و آغاز هجوم رژیم بعث عراق به ایران، خرازی و همراهانش به مناطق جنوبی کشور شتافتند.
حسین خرازی پس از اشغال خرمشهر و محاصره آبادان به مناطق جنوبی کشور رسید، او به همراه نیروهایش در دارخوئین یک کانال ۷۰ سانتیمتری آبیاری کشاورزی را حفاری کردند تا به موضع عملیاتی مناسبی دست یابند، حسین خرازی نهایتاً در خرداد سال ۶۰ با نقشآفرینی در عملیات فرمانده کل قوا توانست یک گام به آبادان نزدیک شود.
مهرماه سال ۶۰ با آغاز عملیات ثامنالائمه، حسین خرازی با ابتکار خود نیروهای دشمن را دور زد و توانست پلهای مارد و حفار را تسخیر کند؛ با این اقدام حصر یک ساله آبادان شکست شد. پس از عملیات ثامنالائمه حسین خرازی تیپ مستقلی را تحت عنوان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) راهاندازی کرد.
با فرماندهی مقتدرانه شهید خرازی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) تنها یک سال پس از تشکیل تا حدی مهارت عملیاتی کسب کرده بود که توانست در عملیات طریقالقدس با دور زدن دشمن در منطقه چزابه نیروهای بعثی را غافلگیر کند و موجب آزادسازی شهر بستان و ۷۰ روستای همجوار آن شود. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) به فرماندهی شهید خرازی در عملیات فتحالمبین در جاده عینخوش دشمن را حدود ۱۵ کیلومتر دور زد و نیروهای رژیم بعث را وادار به عقبنشینی کرد.
پس از عملیات فتحالمبین لشکر ۱۴ امام حسین (ع) به یکی از مهمترین لشکرهای ایران در جنگ دفاع مقدس تبدیل شده بود که نیروهای عراقی از این لشکر و به ویژه فرمانده آن واهمه داشتند.
با آغاز عملیات دشوار خیبر در آبگرفتیهای هورالهویزه حسین خرازی به عنوان فرمانده لشکر خطشکن در این عملیات نقشآفرینی کرد و در نهایت با فرود ترکش خمپاره به آستین حسین خرازی خالی شد و فرمانده جوان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) یک دست خود را از دست داد.
در عملیات والفجر ۸ لشکر امامحسین (ع) گارد جمهوری عراق در منطقه فاو زمینگیر کرد، همچنین حسین خرازی در عملیات کربلای ۵ آن قدر در قلب نیروهای عراقی پیش رفت که توانست منطقه دیدبانی لشکر عراق را تصرف کند، همان زمان بود که صدام با ترس از رسیدن خرازی به بصره دستور استفاده از بمب شیمیایی را صادر کرد.
روز جمعه، هشتم اسفندماه سال ۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۵، حاج حسین خرازی که در منطقه عملیاتی حضور داشت متوجه شد که خودروی غذای رزمندگان توسط بمباران دشمن منهدم شده است. او که شرایط را برای رساندن غذا به رزمندگان نامساعد دید خودش پیگیر ماجرا شد و در نهایت زمانی که مشغول بازرسی خودروی حمل تدارکات بود در اثر اصابت ترکش خمپاره به گردنش به شهادت رسید و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد. پس از اعلام خبر شهادت حسین خرازی عراقیها جشن گرفتند زیرا فرماندهان رژیم بعث او را یکی از کلیدیترین فرماندهان جنگ تلقی میکردند.
نظر شما