به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقالهای از «سولماز حسینیون»، دکترای تخصصی طراحی شهری از دانشگاه ملبورن استرالیا و متخصص تابآوری شهری، شهردار تهران، قصد هتلسازی در بوستانهای پایتخت را دارد. به نظر میرسد علیرغم اینکه شهرداران تهران همواره تحصیلات آکادمیک در سطوح عالی دکترا دارند و از اعضای هیئت علمی نیز هستند، در عمل در جهت مخالف اصول و روندهای علمی و سلامت و بهبود حال شهروندان بودهاند؛ درحالیکه از ابتدای شکلگیری رشته شهرسازی تاکنون، هدف غایی و دلیل پیدایش و گسترش آن در جهان، دغدغه سلامتی و بهروزی مردم بوده و است.
متأسفانه شهرداران تهران همواره به طرق مختلف به کماهمیت انگاشتن فضاهای باز و سبز شهری که ازهر جهت برای سلامت و نجات زندگی شهروندان ضروری است، دست یازیدهاند. امروزه در تمام جهان اهمیت توسعه و افزایش سرانه فضاهای باز و سبز شهری، سرلوحه تمام برنامههای مدیران شهری است؛ به ویژه با روند روزافزون بروز بحرانها از کرونا گرفته تا تغییرات اقلیمی، برنامه و اسناد شهرسازی در جهت افزایش سرانه واقعی فضای سبز و باز جهت ارتقای تابآوری و سلامت مردم و جامعه هستند.
شهردار تهران در جلسه شورای شهر درباره تصویب بودجه ۱۴۰۱ ساخت هتلهای پنج تا هفت ستاره در هشت بوستان تهران با جلب مشارکت بخش خصوصی را اعلام کرد و هدف را گرهگشایی از اقتصاد تهران خواند. باید از وی پرسید آیا هماکنون تمام هتلهای تهران با ظرفیت کامل کار میکنند و آیا این شهر خسته و پرترافیک و آلوده، کشش و جاذبه کافی برای جذب گردشگران ثروتمندی که بخواهند در چنین هتلهایی اقامت گزینند را دارا است؟ این تصمیم نشان دهنده مطالعه ناکافی برای چنین گام بزرگی است؛ هرچند با یک نگاه ساده نیز میتوان به سادگی فهمید، وضعیت اقتصادی اکثریت مردم ایران توان سفر عادی را هم نشان نمیدهد، چه رسد به اقامت در هتلهای گرانقیمت که هماکنون نیز اکثریت هتلهای ایران زیانده هستند. جذب گردشگر خارجی ملزومات متعددی را میطلبد که شهر تهران با آن فاصله زیادی دارد. با این همه، شهردار تهران از قوانین و مقررات ناراضی و خواستار آزادی بیشتر شهرداری توسط شورای شهر برای ساختوساز هتل در پارکهای تهران است.
یکی از ریشههای مهم این موضوع که کمتر به آن پرداخته میشود، روند واگذاری پارکهای جنگلی محدوده شهری به شهرداریها است که در دوره شهرداری قبل و به ویژه تلاشهای شهردار سابق یکی از مناطق تهران بوده است که متأسفانه جزو افتخارات این دوره از مدیریت شهری نیز محسوب شده است. با واگذاری اختیارات مدیریت پارک جنگلی سرخه حصار، تلو و مجموعاً ۱۵ پارک به شهرداری تهران عملاً شهرداری روی این پهنههای حفاظتی کنترل و امکان بارگذاری پیدا کرده است؛ زیرا هدف اصلی افزایش بهرهوری و بهرهبرداری از فضاهای شهری به نفع اقلیت کلان سرمایهداران و به ضرر اکثریت مردم است تا بتوان هزینههای گزاف شهرداری تهران را متقبل شد؛ در حالی که دلیل اصلی پرهزینه بودن شهرداری تهران بدنه سنگین و عریض و طویل آن و مزایای خاص منتسب به آن است. در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) بر بحث اقتصاد مقاومتی و انقباضی تاکید میفرمایند، شاید بهتر باشد به جای دستاندازی به سرمایههای تکرارناپذیر شهر تهران، شهرداری تهران از روشهای دیگری به جای توسل به درآمدهای ناپایدار کوتاهمدت مانند پارک و جنگلفروشی، برای کاهش هزینههای خود استفاده کند.
یکی از مهمترین نکات تابآوری شهری در برابر سوانح و بحرانها بحث ایجاد و گسترش فضاهای باز و نیمهباز شهری است. این فضاها ممکن است مالکیت عمومی یا خصوصی داشته باشد یا در فصل مشترک فضاهای دارای مالکیت عمومی و خصوصی قرار بگیرد. از بحرانهایی مانند زلزله (مهمترین تهدید همیشگی شهر تهران) که همواره نیاز به فضاهای تخلیه اضطراری، اسکان موقت و امدادرسانی دارد تا بحران جدی آلودگی هوا که سونامی بیماریهایی مانند سرطان ریه و بیماریهای پرهزینه برای شهروندان و در نتیجه کشور را به همراه دارد تا بحران کرونا، به ما نشان داد که شهرهای ما از وجه دسترسی به فضاهای باز و سبز تابآور نیستند.
شهرهای ما در چند دهه اخیر فضاهای باز شهری زیادی را از دست دادهاند. از بارزترین نمونههای آن، بحث تجاری شدن فضاها و از بین بردن باغات و فضاهای سبز شهری و البته عرصههای عمومی خیابانها است که در حال حاضر علیرغم تلاشهایی برای تغییر قوانین تا حدی ادامه دارد زیرا در کل کشور به یک رویه تبدیل شده است.
فضاهای باز و سبز، بخشی از عرصههای عمومی هستند که شامل خیابانها، میدانها، بوستانها و سایر فضاهایی میشوند که برای استفاده آزاد، رایگان و برابر در اختیار همه شهروندان قرار دارند. دسترسی برای تمام گروههای جامعه از جمله مرد و زن، تمام سنین، افراد ناتوان یا کمتوان و البته همه گروههای درآمدی، امری تعیینکننده در فضاهای باز شهری به شمار میرود. در حال حاضر، اگرچه فضاهای محدودی در شهرهای ما موجود است، اما در برخی موارد وجود موانع فیزیکی (نظیر دسترسی نداشتن افراد پیاده به ویژه گروههای با نیازهای ویژه یا جزئیات یا مبلمان شهری مناسب) یا موانعی که موجب کاهش دسترسی برخی اقشار جامعه به آن فضا میشود، آنها را برای استفاده بسیاری افراد نامناسب کرده است.
متأسفانه چنان که باید و شاید، طی این سالها به اهمیت و توسعه کمی و کیفی این فضاها پرداخته نشده است. اکنون با افزایش اهمیت وجود این فضاها در زمان کرونا، میبینیم که اولین قربانی در عرصههای شهری، حق مردم به این فضاها است. بسیاری از نیازهای مردم که پیش از دوران کرونا در فضاهای بسته تأمین میشد مانند ورزش و تحرک یا ملاقاتها و تعاملها اکنون به ناچار باید در فضاهای باز صورت گیرد که در بسیاری موارد برای پیادگان مناسبسازی نشده است. دسترسی به بسیاری فضاهای مناسب ورزش یا پیادهروی در تمام نقاط شهر ممکن نیست و برای افرادی که امکان استفاده از خودروی شخصی ندارند، دشوار است.
به طور خاص در شرایط بروز بحرانها، چه طبیعی و چه مصنوع، از زلزله تا آلودگی حاد هوا تا شیوع بیماری کرونا، فضاهای باز و سبز شهری از جهات دیگری نیز اهمیت مییابند. برای مثال مهمترین اصلی که در دوران کرونا مطرح شد، فاصلهگذاری فیزیکی بود و از همین روی، در حال حاضر در بسیاری از شهرهای دنیا به بازنگری جدی شهرهایشان در جهت طراحی فضای شهری به سمت توسعه فضاهای باز و سبز و پارکها و عریضتر شدن پیادهروها پیش میرود تا امکان حضور با کیفیت افراد با رعایت فاصله فیزیکی فراهم بیاید.
در ایران کنفرانسها و مقالات زیادی با عنوان شهر پساکرونا برگزار میشود اما در عمل رویه اجرایی چیز دیگری را نشان میدهد. متأسفانه آمار فضاهای باز و به ویژه سبز تهران، وضعیت خوبی را نشان نمیدهند. مجموع مساحت فضای سبز درونشهری و برونشهری تهران ۵۶ هزار و ۷۸۴ هکتار است که از این رقم سرانه فضای سبز درون شهری تهران ۱۶.۳۳ مترمربع و سرانه فضای سبز برونشهری تهران ۵۰/۲۴ مترمربع است (منبع انصافنیوز بهمن ۱۴۰۰).
سرانه فضای سبز تهران در مقایسه با استانداردهای جهانی، وضعیت چندان خوبی ندارد. ضمن اینکه متأسفانه همین سرانه نیز سطوح سبز مانند چمن از رفیوژ میان معابر تا لکههای سبز لبه پارکینگهای منازل را نیز برای نشان دادن سرانه مناسب جز فضای سبز محاسبه میکند در حالی که سرانه سبز واقعی باید شامل درختان باشد. "در مجموع آنچه از دیدگاه محیط اجتماعی در ارتباط با فضای سبز شهری اهمیت دارد، میزان فضای سبز عمومی است، یعنی فضای سبزی که رفت و آمد عموم مردم در آنها بدون مانع باشد، -یا به تعبیر دیگر فضای سبز اجتماعی -بنابراین مفهوم سرانه فضای سبز تنها میتواند برای آن نوع فضای سبز به کار رود که برای گذران اوقات فراغت، بازی و تفریح مهیا شده است" (شهرسازی آنلاین ۱۳۹۹)
سازمان محیط زیست سازمان ملل متحد برای سرانه فضای سبز شهری بین ۲۰ تا ۲۵ مترمربع برای هر نفر در نظر گرفته است. در وضعیت کنونی تهران و با احتساب بوستانهای بزرگی مانند جنگلی شیان، لویزان، نهجالبلاغه و چیتگر، باز هم سرانه فضای سبز شهری در تهران به ازای هر نفر در کمترین حالت، حدود ۱۰ متر مربع کاستی دارد و در حالت استاندارد، این کاستی به ۲۰ متر مربع میرسد و با احتساب دستکم ۱۰ میلیون نفر ساکن در شهر تهران، کمبود فضای سبز شهری در تهران بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون متر مربع (۱۰ تا ۲۰ هزار هکتار) محاسبه میشود. در این میان، ساخت هتلهایی که هر یک دستکم به ۵۰ هکتار تا ۱۰۰ هکتار عرصه نیاز دارند، آسیب بسیار زیادی به سرانه فضای سبز شهری تهران خواهد زد؛ هرچه بیشتر به کاستی سرانه فضای سبز تهران دامن میزند (منبع انصافنیوز بهمن ۱۴۰۰).
در چند دهه اخیر، فضاهای باز و نیمه بازی که بخشی مهم از کیفیت زندگی شهروندان بودهاند، به دلیل سلطه سودجویی اکثریت از دست رفتند. معماران نیز به عنوان پرچمداران این حوزه، هیچ مقاومتی نکردهاند و به راحتی میدان را برای ترجیحات بسازبفروشها و سلیقه کلان سرمایهداران، خالی کردهاند و هیچ مبارزهای در جهت ورود مسئولانه و تخصصی به بحث برای اقناع جامعه در حال تحول ایران نکردند و در بهترین حالت به عمال سازندگان سودجو تبدیل شدند.
انفعال در حوزه تخصصی در کشور ما موجب شده تا روندها و سنتهای اصیل اسلامی ایرانی و به تبع منابع تکرار نشدنی ارزشمند زیادی، توسط طرحها و تصمیمات اساتید و مدیران و کارشناسان تا حد زیادی از دست برود (که همین متخصصان همواره پس از نابودیها به مرثیهخوانی و فرافکنی میپردازند در حالی که خود چند دهه بخشی از این فرآیندها بوده و هستند).
فاجعه از میان رفتن فضاهای باز و سبز در شهر ما به همین جا ختم نمیشود، شهروندان ما با ساختوسازهای جدید رایج نه تنها در فضاهای منازلشان امکان استفاده از فضاهای سبز باز یا حتی نیمه باز را که برای سلامتی روحی و جسمیشان ضروری است، ندارند بلکه با تلاشهای استادان، کارشناسان، مدیران و متخصصان در چند دهه، اکثر فضاهای باز عمومی سبز را نیز از دست داده و میدهند. فروش باغها، پارکها و تبدیل آنها به مکانهای بسته به ظاهر درآمدزا بدون اینکه «حق شهروندان» به عناصر کیفی محیطی، تابش آفتاب، جریان هوا، درختان و فضاهای سبز و باز رعایت شود.
به این مرثیه اضافه کنید فرایند نوسازی / بازآفرینی بافتهای فرسوده که جایی برای تعریف فضاهای باز خصوصی یا تأمین عرصههای عمومی شهری و توسعه و احیا عرصههای سبز و طبیعی در نظر نگرفته است. دیگر حتی با خواست شهروندان نیز، امکان هیچ طرح تنفسی یا تأمین هیچ عرصه بازی برای این شهر خاکستری آلوده پر تراکم میسر نیست. کمی انصاف و دلسوزی یا برخورد علمی و حرفهای، نقصهای آشکار این روندها را برای همگان مستند خواهد کرد. متأسفانه زندگی مردم شهرهای ما به دست متخصصانی سپرده شده که قرار بوده بنا به ماهیت رشته شهرسازی دلسوز کیفیت زندگی آنها باشند، اما اکنون شاهد کیفیتهایی هستیم که در غفلت متخصصان برای همیشه از دست میروند.
http://www.ensafnews.com/330192/%d9%be%d8%a7%d8%b1%da%a9-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d9%87%d8%aa%d9%84-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%ac-%d8%aa%d8%a8%d8%af%db%8c%d9%84-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88
https://www.shahrsazionline.com/11177/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%81%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d8%a8%d8%b2-%d9%88-%d8%aa%d8%b9%d9%8a%d9%8a%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%81%d8%b6/
نظر شما