به گزارش خبرنگار ایمنا، رشد انفجاری شهرنشینی در جهان، پس از انقلاب صنعتی و ابتدا در کشورهای اروپایی نمایان شد؛ شهرنشینی ارتباط بین جمعیت، اشتغال، مهاجرت، ساخت کالبدی و محیط انسانساخت است که توسعه آن در هر زمان و فضای جغرافیایی تحت تأثیر شرایط ملی و بینالمللی خواهد بود. از مهمترین پدیدههای جمعیتی حاصل از توسعه اقتصادی و صنعتی شدن کشورها، رشد سریع شهرها و افزایش جمعیت شهرنشین است.
پدیده شهرنشینی آثار و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بسیار گستردهای به همراه دارد که از مهمترین آنها میتوان به شتاب بخشیدن به روند کاهش منابع و ذخایر تجدید ناپذیر، انتشار آلایندهها، تغییر الگوی مصرف به طور عام و تغییر الگوی مصرف انرژی به طور خاص اشاره کرد.
شهرنشینی تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژی دارد که بنابراین، فرضیه مربوط به ارتباط مثبت و معنادار میان شهرنشینی و مصرف انرژی را نمیتوان رد کرد. دلیل اصلی افزایش مصرف انرژی به دنبال بروز پدیده شهرنشینی، تغییر الگوی مصرفی مردم، افزایش تقاضای کالاها و خدمات و در نتیجه افزایش مقیاس تولید و افزایش مصرف انرژی در بخش حملونقل به دنبال تولید خودروهای شخصی و تحول در سیستم حملونقل عمومی اعم از مسافربری و باربری است.
شهرها به واسطه تغییرات در توزیع فضایی جمعیت و منابع، منعکس کننده ارتباط متقابل نواحی شهری و روستایی، بخشهای اقتصادی، طبقات و گروههای اجتماعی هستند. از سال ۱۳۳۵ معیارهای مشخصی برای تبدیل روستا به شهر در کشور در نظر گرفته شد که از جمله آن، داشتن حداقل پنج هزار نفر جمعیت بود. این مقدار در سال ۱۳۶۵ به ۱۰ هزار نفر افزایش یافت تا اینکه با تغییر دوباره قانون در سال ۱۳۷۱، مقدار کمینه برداشته شد و هر نقطه دارای شهرداری، به عنوان شهر شناخته شد؛ این تغییر قانون در دوره ۱۰ ساله ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵، باعث زایش بیش از ۴۰۰ شهر شد و نقش مهمی در افزایش درصد شهرنشینی ایران به بیش از ۷۰ درصد داشته است.
شهرنشینی و چالشهای آن
محمدرضا رضایی، دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه یزد در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: در دهه ۱۳۴۰ و در زمان سرودن شعر "به باغ همسفران" توسط سهراب سپهری، شهر و شهرنشینی ایران دچار تغییراتی شد که اروپا در زمان انقلاب صنعتی به خود دیده بود.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر شاهد رشد شهرنشینی و شهرگرایی شتابانتر هستیم، به گونهای که در سال ۲۰۲۰، ۵۶.۲ درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکردند و پیشبینیشده است برای سال ۲۰۵۰ حدود ۷۰ درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند.
دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه یزد با اشاره به چالشهای افزایش بیرویه شهرنشینی، تصریح میکند: از جمله این چالشها میتوان به زندگی افراد در فقر، افزایش نابرابری در کشورها، نگرانی برای بیکاری و بهویژه بیکاری جوانان، تهدیدهای بهداشت جهانی، بلایای طبیعی شدید، تعارضات فزاینده، تروریسم، غارت منابع طبیعی و اثرات نامطلوب تخریب محیط زیست مانند بیابانزایی، خشکسالی، فرسایش زمین، کمبود آب شیرین و از بین رفتن تنوع زیستی در دریا و خشکی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه مشکلات محیط زیست، حاصل دخالت و بهرهوری نامعقول انسان از طبیعت است، میافزاید: در حال حاضر به دلیل گستردگی و وخامت شرایط، نگرانی همگان برای تنها کره مسکون برانگیخته است و دستاوردهای چند دهه اخیر علوم و تمدن، جوامع را در مسیر توسعه با تناقضی عجیب روبهرو کرده است.
رضایی اضافه میکند: واقعیتهای امروز جهان، حاکی از آن است که کشورها، نمیتوانند بدون توجه به مسائل توسعه پایدار به حیات سالم و بهینه خود ادامه دهند و در این بین زیرساخت سبز میتواند، دروازهای باز به سوی پایداری شهری باشد.
وی خاطرنشان میکند: زیرساخت سبز نقش بسیار مهمی دارد، زیرا شبکهای از فضاهای سبز و آبی را در بر میگیرد که برای ارائه انواع خدمات زیستبومی طراحی و مدیریت میشود.
لزوم برنامهریزی برای زیرساختهای سبز
منصوره یاراحمدی، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری با اشاره به زیرساخت سبز، میگوید: خدمات زیستبومی به ویژه زمانی که نوبت به برنامهریزی زیرساختهای سبز در مناطق شهری میرسد، به عنوان مزایای مستقیم یا غیرمستقیم انسان از عملکردهای زیستبوم توصیف میشود.
وی تصریح میکند: در صورتی که برنامهریزی زیرساختهای سبز را از سطح محله آغاز و گسترش دهیم، محله به عنوان واحد فضایی غالب در بافت شهری، پویایی جامعه و تعامل در آن بهطور ویژه قابل مشاهده است، اما پژوهشگران معتقد هستند رابطه مستقیمی بین زیرساخت سبز و رضایت شهروندان در محلههای مختلف وجود دارد.
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری با بیان اینکه پژوهشی در بین چند محله در حومه شهر پکن برای پاسخ به این سوال انجام شده است، میگوید: پژوهشگران برای این پژوهش، محلاتی که در چند دهه اخیر دچار چالشهای شهرنشینی سریع شدهاند را انتخاب و با بهرهگیری از مقیاسهایی همچون فاصله از مرکز شهر، قیمت خانه، مقیاس زمانی توسعه، تراکم جمعیت، مالکیت زمین و دسترسی به ایستگاههای اتوبوس و مترو به سه خوشه کلی تقسیم کردهاند.
وی در خصوص نتایج پژوهش بین چند محله در حومه شهر پکن، تصریح میکند: این پژوهش مشخص کرد بین خوشههای مختلف محلات که هریک نشانگر بافت شهری ویژهای است، بسته به نوع بافت شهری شاخصهای ساختار سبز و میزان رضایت ساکنان متفاوت است.
یاراحمدی با اشاره به بررسی نحوه ارتباط بین ساختار سبز و رضایت شهروندان در هر خوشه، میگوید: نتایج پژوهش نشان داد که در هر خوشه بین شاخصها ارتباط معنادار و دوسویهای برقرار است؛ بهطوریکه در خوشههای دارای زیرساخت مناسبتر، میزان رضایت شهروندان نیز بیشتر است.
وی خاطرنشان میکند: بهطوری کلی میتوان گفت بیعدالتی فضایی در توزیع زیرساخت سبز شهری میتواند مناطق و محلاتی از شهر و به دنبال آن عدهای از شهروندان را از این موهبت و منافع بیشمار محروم کرده است و موجب افت وضعیت زیستمحیطی، آسیبپذیری زیستبوم شهری و تخریب اکولوژی شهر شود.
دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری اضافه میکند: میتوان با استفاده از راهبردهای متناسب با هر نوع بافت شهری و محله، به سمت توسعه پایدار گام برداشت و در جهت کاهش آسیبهای ناشی از رشد فزاینده شهر و افزایش رضایت ساکنان تلاش کرد.
وی میافزاید: اگرچه اکنون عصر قاطعیت تردید است، اما میتوان گفت انتخاب استراتژی مناسب و متناسب با هر محله، لازمهای برای توسعه پایدار شهری است.
گزارش از: راضیه کشاورز- خبرنگار سرویس کلانشهرهای خبرگزاری ایمنا
نظر شما