به گزارش خبرنگار ایمنا، اوایل سال گذشته مرد جوانی که به شدت سوخته بود، در بیمارستان جان باخت. در ادامه تحقیقات همسر وی به مأموران گفت: همسرم از مدتها پیش با برادرش سعید اختلاف داشت. شوهرم وقتی در بیمارستان بود، گفت برادرش سعید او را آتش زده است و حالا هم از او شکایت دارم و حاضر به مصالحه هم نیستم.
با اظهارات همسر مقتول برادر شوهرش بازداشت شد و با انکار اتهام قتل اظهار کرد: پدرم مغازهای در شمال تهران داشت و برادرم سالها در آن کار میکرد. بعد از مدتی پدرم مغازه را از او گرفت و به من با مبلغ ۵۰۰ میلیون پول پیش و ۱۸ میلیون ماهانه اجاره داد و من آنجا را میوه فروشی کردم. صبح روز حادثه به میدان میوه و ترهبار رفته بودم و پس از اینکه برگشتم دیدم برادرم مغازه را باز کرده و در حال فروش میوه است.
وی افزود: وقتی به حضورش اعتراض کردم، گفت این مغازه حق من هم هست. اول برایش توضیح دادم که من مغازه را اجاره کردهام اما او توجهی نکرد و بین ما درگیری شد و او دبه بنزینی آورد و داخل مغازه ریخت که بخشی از آن روی خودش پاشید بعد هم که کبریت را روشن کرد خودش آتش گرفت. من نقشی در سوختن و مرگ او نداشتم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر مقتول اعلام گذشت کردند ولی همسر مقتول خواستار مجازات متهم شد و گفت: همسرم قبل از مرگ به من گفت که سعید او را سوزانده حتی گفت برای فرار از قانون دوربینهای مداربسته مغازه را هم تخریب کرد. ضمن اینکه چندین نفر هم این ماجرا را دیدهاند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم با هم اختلاف داشتیم اما من عامل مرگ برادرم نیستم. در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به شش سال حبس محکوم کردند، اما این حکم از سوی نماینده دادستان و همسر مقتول مورد اعتراض قرار گرفت و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و قضات دیوان پس از بررسی پرونده با وارد دانستن ایراداتی به حکم صادر شده آن را نقض کردند. در ادامه رسیدگی به پرونده و با برطرف شدن ایرادات پرونده، متهم بار دیگر به شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده متهم با تکرار اظهاراتش گفت: برادرم فرد پرخاشگری بود و من اشتباه کردم که آن روز با او درگیر شدم اگر وقتی جروبحث بینمان شروع شد، من چند ساعتی مغازه را ترک میکردم یا پدرم را واسطه قرار میدادم حالا به اتهام قتل محاکمه نمیشدم.
پس از پایان اظهارات متهم و وکیل مدافع او قضات برای صدور حکم وارد شور شدند و حکم بر شش سال حبس متهم را صادر کردند و این حکم در شعبه چهارم دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد.
معلول قلابی سارق حرفهای بود
سارق سابقهدار یک هفته پس از آزادی از زندان با ترفند تازهای سرقتهایش را از سر گرفت. او که دو عصا داشت وانمود میکرد معلول است اما در همین شرایط شیشه خودروها را میشکست و اموال با ارزش داخل آنها را سرقت میکرد. روز سه شنبه مأموران عملیات کلانتری ۱۱۰ شهدا هنگام گشت زنی در خیابان شکوفه پی بردند که چند نفر از شهروندان در تعقیب یک سارق هستند.
مردی که دو عصا در دست داشت با سرعت زیادی میدوید و چند نفر هم در تعقیبش بودند. آنطور که شهروندان میگفتند این مرد را دقایقی قبل هنگام سرقت از یک خودرو که کنار خیابان پارک شده بود دیده بودند. در این شرایط بود که مأموران سد راه سارق شدند و او را دستگیر کردند.
یکی از شهروندان در اینباره به مأموران گفت: این مرد دو عصا به دست داشت و لنگ لنگان راه میرفت اما ناگهان شیشه یک ماشین را شکست و قصد سرقت لوازم داخلش را داشت که مردم متوجه شدند و دنبالش کردند اما او ناگهان شروع به دویدن کرد.
به این ترتیب متهم به کلانتری منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ادعا میکرد بیگناه است اما وقتی تصاویر دوربینهای مداربسته محل حادثه بازبینی شد جای تردیدی در نیت متهم برای سرقت باقی نماند. او در اعترافاتش اظهار کرد: یک هفته قبل از زندان آزاد شدم و از همان زمان تصمیم به سرقت لوازم داخل خودرو گرفتم. برای اینکه هیچکس به من شک نکند دو عصا زیر بغلم میزدم و به خیابان میآمدم و با شکستن شیشه خودروهایی که لوازم باارزشی داخلشان بود آنها را سرقت میکردم.
سرهنگ رضا حیدری، رئیس کلانتری ۱۱۰ شهدا با اعلام جزئیات این پرونده اظهار کرد: متهم سه سال را به اتهام سرقت در زندان به سر میبرد و به تازگی آزاد شده و سرقتهایش را از سر گرفته است. هم اکنون متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات در اینباره ادامه دارد.
درخواست طلاق بهخاطر نداشتن پول عمل بینی
یک دختر جوان درباره علت درخواست طلاق خود، اظهار کرد: آرمین به من و زندگی مشترکمان اهمیت نمیدهد از همه بدتر اینکه مدام از من ایراد میگیرد. در این مدتی که ازدواج کردهایم خیلی اخلاق و رفتارش تغییر کرده است.
در حالی که دختر صحبت میکرد شوهرش حرف او را قطع کرد و گفت: آقای قاضی اجازه بدهید من توضیح بدهم. ما در یک آموزشگاه زبان با هم آشنا شدیم پس از دو ماه دوستی احساس کردم خیلی به او علاقه دارم دختر جذاب، زیبا، مؤدب و خوشپوشی بود حرفهایش به من انگیزه میداد وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم یک روز در کلاس و مقابل همه همکلاسیها از او خواستگاری کردم. غزاله هم که خیلی خوشحال شده بود همانجا پاسخ مثبت داد.
دو روز بعد با خانواده رفتیم خواستگاری و چند روز بعد هم رفتیم محضر و عقد کردیم. البته به خاطر بیماری کرونا جشن عروسی نگرفتیم و خیلی ساده زندگی مشترکمان را شروع کردیم در این چند ماه همه چی خوب بود تا اینکه آهنگ ناسازگاری را غزاله کوک کرد و شروع به بهانه گرفتن کرد.
غزاله پس از شنیدن این حرفها از آرمین با صدای بلند گفت: اعتراض دارم جناب قاضی من ناسازگاری نکردم در دوران عقد و نامزدی به او گفته بودم دلم میخواهد بینیام را عمل کنم خودش هم پذیرفت اما الان قولش را فراموش کرده و میگوید اجازه نمیدهم عمل زیبایی انجام دهی.
آرمین بلافاصله گفت: آقای قاضی من دانشجو هستم و پارهوقت در یک مؤسسه زبان درس میدهم درآمدم اجازه نمیدهد هزینه عمل جراحی زیبایی همسرم را که اصلاً هم ضروری نیست بپردازم. غزاله زیر لب گفت: پول نداشتی چرا ازدواج کردی وقتی نمیتوانی هزینههای زندگی را تأمین کنی چرا مسئولیت پذیرفتی؟
آرمین گفت: جناب قاضی مشکل اصلی من با این خانم موضوع دیگری است او بسیار دهن بین است هر کسی هر چه بگوید گوش میکند الان هم دوستانش بهش گفتن بینیات را عمل کن او هم اصرار بر این کار دارد. حرف دیگران برایش خیلی مهمتر از حرف همسرش است.
غزاله با عصبانیت و لحن تندی گفت: ما تازه ازدواج کردهایم اما همسرم حاضر نیست برای خوشحالی من کاری انجام دهد الان که این رفتار را دارد وای به حال چند سال دیگر حرف آخر من این است یا پول بدهد من بینیام را عمل کنم یا طلاق میگیرم. اصلاً چرا از پدرش پول نمیگیرد او وضع مالی خوبی دارد.
آرمین از روی ناراحتی خنده تلخی کرد و گفت: میبینید آقای قاضی چطور مرا قضاوت میکند؟ توجه نکردن به یک خواسته غیرمنطقی و غیرضروری آن هم به خاطر مشکلات اقتصادی را مبنای بیتوجهی من به خودش و زندگی مشترک میداند و با همین معیار کودکانه میخواهد زندگی عاشقانهای را که تازه شروع کردهایم نابود کند. آقای قاضی من همسرم را دوست دارم اما از پدرم پول نمیگیرم پدرم خیلی لطف کرده و برایمان خانه خریده است تا ما راحت زندگی کنیم و دغدغه اجاره خانه نداشته باشیم حالا بروم به او بگویم پول بده همسرم بینی عمل کند؟ هرگز این کار را نمیکنم. پدرم غیر از من دو فرزند دیگر هم دارد او مسئول تأمین خواستههای همسر من نیست اگر غزاله به این رفتارش ادامه دهد او را طلاق میدهم. حتی ممکن است به خاطر مهریه به زندان هم بیفتم اما مهم نیست زیر بار حرف زور نمیروم.
قاضی با نگاهی به غزاله و آرمین گفت: شما هدف اصلی زندگی را گم کردهاید و درگیر لجبازیهای کودکانه شدهاید فعلاً پیش مشاور بروید شاید مشکلتان حل شد اما اگر با هم توافق نکردید حکم طلاق را صادر میکنم.
زورگیری خشن سرنشینان تیبا در شهر صدرا با همدستی یک زن
سرهنگ فرج شجاعی فرمانده انتظامی شهرستان شیراز اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر درگیری و قدرتنمایی با سلاح سرد به قصد سرقت به عنف از یک مغازه در شهر صدرا، بلافاصله مأموران انتظامی برای بررسی موضوع به محل مورد نظر اعزام شدند.
وی افزود: سارقان که با مشاهده پلیس در سرقت خود ناکام شده بودند بدون توجه به هشدارهای مأموران انتظامی با یک سواری تیبا از محل متواری شدند. مأموران انتظامی کلانتری ۲۸ صدرا پس از طی مسافتی تعقیب و گریز موفق شدند سواری تیبا را توقیف و هر سه سرنشین خودرو که یکی از آنان خانمی جوان بود دستگیر کنند.
فرمانده انتظامی شیراز ادامه داد: در بازرسی از خودرو متهمان اموالی مسروقه شامل ۱۲ دستگاه ضبط خودرو، باطری، فن، آینه بغل و قفل پدال، یک دستگاه مبدل برق، ۱۱ عدد کیف دستی و زنانه، ۱۰ عدد عینک آفتابی، دو دستگاه DVR و DVD، ۹ دستگاه اسپیکر و باند کامپیوتر و دو قبضه سلاح سرد کشف شد.
سرهنگ شجاعی با بیان اینکه متهمان تاکنون به ۲۷ فقره سرقت درون خودرو و سه فقره زورگیری به عنف از شهروندان اقرار کردند، خاطرنشان کرد: این سارقان حرفهای برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شدهاند.
قتل، پایان درگیری چند جوان در پاکدشت
سرهنگ رضا علی بخشی فرمانده انتظامی پاکدشت اظهار کرد: در پی وقوع یک فقره قتل در نتیجه درگیری چند جوان در مورخ ۲۹ دی ماه سال جاری در یکی از محلات پاکدشت، موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.
وی افزود: کارآگاهان پلیس آگاهی با انجام اقدامات فنی و تخصصی و تحقیقات محلی و میدانی از شاهدان عینی، محل اختفای قاتل را شناسایی و پس از هماهنگیهای قضائی متهم را دستگیر کردند. متهم در تحقیقات پلیس به بزه انتسابی اعتراف کرد.
فرمانده انتظامی شهرستان پاکدشت با بیان اینکه متهم پس از تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی راهی مراجع قضائی شد، خاطرنشان کرد: نیروی انتظامی پاکدشت مصمم است تا کشف جرایم و دستگیری مجرمین از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکند.
کشف خمپاره جنگی در کرمانشاه
سرهنگ علیرضا دلیری فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه، اظهار کرد: پس از اطلاع پلیس از وجود یک قبضه خمپاره در شهرک مسکن کرمانشاه، رسیدگی به موضوع در دستور کار قرار گرفت.
وی افزود: مأموران کلانتری ۱۹ طاق بستان با دریافت این گزارش به سرعت در محل حاضر و به سرعت نسبت به پاکسازی و جلوگیری از هرگونه رفت و آمد تا شعاع ۱۰۰ متری اقدام کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه ادامه داد: با کشف این خمپاره جنگی متعلق به دوران دفاع مقدس، هماهنگیهای لازم با گروه چک و خنثی به عمل آمد و گلوله به جای امنی منتقل شد.
نظر شما