احسان کاظمی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: اتفاقی که در شهر اهواز رخ داد، جزو دسته جنایتهای ناموسی قرار میگیرد که فرد با تصور اینکه ناموس، اعتبار، خانواده و قومش به خطر افتاده است این رفتار را برای خود توجیه میکند یعنی حق خود میداند که دست به چنین اقدامی بزند.
وی درباره علنی شدن جنایت در ملأعام افزود: باید در درجه نخست از دیدگاه آسیبشناسی روانی به موضوع نگاه کنیم یعنی اینکه فرد تا چه حد و چطور میتواند یک رفتار نادرست و جنایتکارانه را علنی کند.
این مشاور و مدرس آموزش خانواده جنایت قتل یک زن در اهواز را دارای دو جنبه دانست و گفت: جنبه نخست، بررسی فردی این موضوع است یعنی فردی که مرتکب جنایت شده و جنبه دیگر تأثیرات روانی است که میتواند بر روی جامعه بگذارد اما از این نکته غافل نشویم که وقتی عملی این چنینی در یک جامعه شهری رخ میدهد، انتشار تصاویر آن در فضای مجازی، ابعاد هولناکتری دارد.
فضای مجازی و رقم خوردن فاجعه هولناک
وی افزود: تا پیش از رواج استفاده از فضای مجازی، هرازگاهی خبرهایی از گوشه و کنار کشور درباره چنین جنایتهایی میشنیدیم اما آن را نمیدیدیم، شاید عده محدودی که در همان خیابان و محله زندگی میکردند، چنین صحنههایی را میدیدند و قدرت انتشار و بازگویی این مطلب بسیار محدود بود و چه بسا افراد زیادی آن را باور نمیکردند اما از وقتی که فضای مجازی آمد و فکر کردیم که هر چیزی که دیدیم، میتواند جالب و قابل انتشار باشد، فاجعه هولناک رقم خورد.
کاظمی اتفاق رخ داده در اهواز را یک مسئله پلیسی، جنایی و قضائی خواند و ادامه داد: بررسی این موضوع به عهده پلیس و نیروی امنیتی است اما مسئله مهم دیگر این است که چطور جامعه برای خودش انتشار آن را مجاز میداند و شاید حتی یک لذت مازوخیستی و سادیستی یعنی خودآزارانه و دیگرآزارانه از انتشار چنین تصاویر هولناکی در فضای مجازی میبرد.
وی درباره زنجیره جنایت رخ داده، توضیح داد: حلقه نخست این است که فردی با هر توجیهی، خطایی را مرتکب شده است و در حلقه بعدی، دو نفر او را به قتل رساندهاند، خطای سوم این است که تصاویر این جنایت در سطح جامعه علنی شده و حلقه چهارم آسیب این است که عدهای از صحنه جنایت، فیلمبرداری و آن را منتشر کردند، در حلقه پنجم دیگران نیز تصاویر را دیدهاند و دست به بازنشر آن زدند و حلقه ششم این است که رسانهها با عجله میخواهند درباره این موضوع صحبت کنند و همه این حلقهها به بازنشر بیشتر جنایت کمک میکند.
بازنشر چنین تصاویری حساسیت افراد نسبت به آن را از بین میبرد
این مشاور خانواده با اشاره به تکرار جنایتهای ناموسی در سالهای اخیر و فراموشی آنها پس از مدتی، افزود: بارها اتفاقاتی از این دست رخ داده و درباره آن روانشناسان و جامعهشناسانی سخن گفتهاند، در حالی که معتقدم باید جلوی تکرار این حلقهها را گرفت یعنی جامعه را به شیوه دیگری نه فقط آگاه کنیم بلکه مهارت هم بیاموزیم چون آگاهسازی بدون مهارتآموزی خطرناک است.
وی درباره تأثیرات روانی این اتفاق ادامه داد: نخستین پیامد، ایجاد حساسیت و دوم عادی شدن حساسیت و سوم فروکش کردن حساسیت است چون در فضای مجازی، تصاویری از این دست زیاد دیده میشود، اما بهتر است بگوییم که مسئله مهم دیگر در این میان این است که بازنشر چنین تصاویری در جامعه، حساسیت افراد را نسبت به آن از بین میبرد.
خطر به هم ریختن قضاوتهای اخلاقی جامعه
کاظمی خطر دیگر را به هم ریختن قضاوتهای اخلاقی افراد جامعه درباره این حوادث دانست و گفت: اکنون ممکن است عدهای بگویند که زن خطاکار باید مجازات میشد و گروه دیگری بگویند قاتل حق داشته است در زندگی خودش هر تصمیمی بگیرد و خطر درست اینجاست که در جامعهای که قضاوتهای اخلاقی به هم بریزد، هر چیزی میتواند درست یا نادرست باشد ولی هیچگاه کسی نمیفهمد که چه کاری درست است و چه کاری درست نیست.
وی درباره ابزارهای قانونی برای جلوگیری از بازنشر چنین تصاویری در جامعه گفت: بزرگترین قانون، تربیت است نمونه این موضوع تصاویری است که برخی پدر و مادرها از اشتباهات فرزندانشان در کلاسهای آموزش مجازی منتشر میکنند و با این کار، فرزندان خود را مضحکه میکنند.
بررسی موردی جنایتهای ناموسی، راه به جایی نمیبرد
این مدرس آموزش خانواده با اشاره به اینکه بررسی موردی جنایتهای ناموسی، راه به جایی نمیبرد، افزود: برخی مشکلات اجتماعی، عوارض معضلات دیگر است مانند آبریزش بینی که خودش بیماری نیست بلکه عارضه سرماخوردگی است، بنابراین نباید به موردها توجه کرد، همانطور که اشاره شد بزرگترین قانون برای تکرار چنین مشکلاتی، تربیت است یعنی هر یک از ما این طور تربیت شویم که اصول بهداشت روانی را رعایت کنیم.
وی افزود: از مهمترین اصول بهداشت روانی این است که هر آنچه به سلامت و آرامش روان افراد ضربه وارد میکنند را نبینند، نشنوند، نگویند و حتی نخورند، باید به این موضوع بپردازیم که اتفاقی افتاده است و قانون باید با آن برخورد کند اما سوال اینجاست که چرا مردم دوست دارند این تصاویر را ببینند؟
خانواده در اولویت خانواده نیست
کاظمی نخستین نیاز افراد جامعه را آگاهیبخشی برای ندیدن و بازنشر نکردن تصاویر هولناک دانست و افزود: هنوز برخی مردم برای حل مشکلات خود به فالگیر مراجعه میکنند تا مشاور، طبیعی است که هنگام بازنشر تصاویر نیز کسی به این موضوع فکر نمیکند که همه گروههای سنی و افراد جامعه را در معرض آسیب قرار میدهد.
وی نمایش علنی کشتار و قتل یک زن را آسیبی جدی برای جامعه توصیف کرد و گفت: اگر بدانید در شهری زندگی میکنید که چنین جنایتهایی وجود دارد چه مرد باشید و چه زن و یا در هر گروه سنی، احساس ناامنی میکنید و حتی اگر در امنیت مطلق باشید، احساس ناخوشایندی خواهید داشت.
این مشاور خانواده بهترین راهکار برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی را تربیت معرفی کرد و ادامه داد: بسیاری از افراد برای زندگی کردن تربیت نشدهاند و در کشور ما هیچ ارگان یا سازمانی مسئول تربیت انسان نیست، در کشوری مانند ترکیه وزیر خانواده انتخاب میشود اما در جامعه ما بزرگترین معضل اینجاست که خانواده در اولویت خانواده نیست و به همین دلیل مشکل تربیت داریم و تا زمانی که افراد سالمی تربیت نکنیم هیچ اتفاق زیبایی در جامعه رخ نخواهد داد.
نظر شما