۲ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۶:۵۱
کودکی زیر سقف کبود آرزوها

از دست‌فروشی گرفته تا پاک کردن شیشه خودروهای پشت چراغ قرمز، جمع کردن ضایعات، کارگری در مشاغل کاذب یا واقعی و حتی افتادن به دام سارقان و توزیع‌کنندگان موادمخدر؛ سیل بی‌امان آسیب‌هایی است که کودکان و نوجوانان کار در برابرشان بی‌دفاع مانده‌اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کودکان کار فرزندانی هستند که بار اعتیاد یا فقر اقتصادی خانواده خود را به دوش می‌کشند و درآمد قابل توجهی که هر روز از ترحم شهروندان کسب می‌کنند، به جیب دلال‌ها و باندهای مختلف سرازیر می‌شود تا رؤیای بازگشت به مدرسه و داشتن آینده‌ای بهتر را برای آن‌ها دور از دسترس کند. پدیده کودکان خیابانی و کار، یکی از معضل‌های گریبانگیر بیشتر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است.

نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اکثر کودکان کار و خیابان، مهاجر و از خانواده‌های دارای میزان درآمد پایین یا دارای والدین معتادی هستند که بیشتر آن‌ها درآمدشان را از راه دست‌فروشی و شغل‌های کاذب به دست می‌آورند. تحقیقات نشان می‌دهد که اکثر کودکان خیابانی به کارهای انحرافی دست زده‌اند، توسط پلیس دستگیر شده و حتی عده‌ای نیز به زندان رفته‌اند. این کودکان و نوجوانان از یک سو به دلیل شرایط خانوادگی و از سوی دیگر به سبب زندگی در خیابان، بیشتر در خطر مرگ‌ومیر و ابتلاء به بیماری قرار دارند و شیوع بیماری‌های مختلف در آن‌ها نسبت به همسالانشان بیشتر است.

برابر برآورد سازمان جهانی «دفاع از حقوق بشر»، حدود ۱۰۰ میلیون کودک در سراسر جهان در خیابان کار و زندگی می‌کنند و برای زنده ماندن به کارهای گوناگون از جمله گدایی، فروشندگی (سیگار، گل و روزنامه) و بزهکاری مشغول هستند. بر اساس کنوانسیون جهانی حقوق کودک، تمام کشورهایی که آن را امضا کرده‌اند، وظیفه دارند سلامت فیزیکی، روانی، اخلاقی و اجتماعی کودکان را تضمین کنند.

بر اساس قوانین «جمهوری اسلامی ایران»، کودک خیابانی، فرد کمتر از ۱۸ سال تمام است که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می‌برد؛ چه کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است یا کودکی که خیابان را خانه خود می‌داند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده است. ویژگی دیگر این کودکان، گذراندن وقت زیاد در خیابان است؛ چون خیابان منبع اولیه برای معاش این گروه به شمار می‌آید و این امر نشان می‌دهد که به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگسالان نگه‌داری نمی‌شوند.

خانواده‌هایی که به حاشیه رانده می‌شوند

ولی‌الله نصراصفهانی؛ مدیرکل بهزیستی استان اصفهان درباره روند رو به‌ رشد جمعیت کودکان کار در اصفهان به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: بررسی مسائل و مشکلات کودکان خیابانی، تخصص و ادبیات خاص خود را دارد و باید برای ساماندهی این کودکان، به جای واژه‌های نامناسبی مانند جمع‌آوری از شناسایی و جذب آن‌ها استفاده کرد.

وی مسائل اقتصادی، مشکلات معیشتی خانواده‌ها، کم‌آبی شرق اصفهان، مشکلات اشتغال را موجب عقب راندن برخی خانواده‌ها به مناطق حاشیه‌ای و سکونت‌گاه‌های غیررسمی کلان‌شهر اصفهان می‌داند و می‌افزاید: در چنین محله‌هایی، قیمت مسکن ارزان‌تر است و برای برخی از خانواده‌ها این امکان را فراهم می‌کند که گاهی فرزندان خود را به دلیل مشکلات معیشتی، به شکل تکی یا گروهی به مناطق مرفه‌نشین شهر بفرستند و به پدیده‌ای به نام کودکان خیابانی دامن بزنند.

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان، کودکان کار را یکی از معضلات غیرقابل انکار اصفهان معرفی می‌کند و ادامه می‌دهد: این پدیده، محدود و منحصر به ایران و اصفهان یا تهران نیست، بلکه در تمام کلان‌شهرهای دنیا با این معضل روبه‌رو هستیم؛ آنچه اهمیت دارد این است که بتوانیم چنین کودکان را شناسایی و جذب کنیم به عبارت درست‌تر اینکه کودکان کار را همراه با خانواده خود و مشکلات آن‌ها ببینیم؛ نه به عنوان یک فرد در معرض آسیب.

کودکی زیر سقف کبود آرزوها

خانواده‌های نیازمند، کارفرمایان متخلف

وی درباره راهکارهای ساماندهی کودکان کار می‌افزاید: برای توانمندسازی، حل مشکلات معیشتی و اقتصادی خانواده‌ها، همچنین جبران عقب‌ماندگی تحصیلی کودک باید با پرداخت وام‌های اشتغال یا حمایت از کارگاه‌ها و بنگاه‌هایی که می‌توانند این کودکان یا خانواده آن‌ها را توانمند کنند، از چرخه تولید کار کودک جلوگیری کنیم.

نصراصفهانی با اشاره به اینکه بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، کار کودک ممنوع است، می‌گوید: امروزه تعداد کمی از این کودکان را سر چهارراه‌ها می‌بینیم درحالی‌که تعداد بسیاری از این کودکان در کارگاه‌ها و مراکز صنعتی و تجاری مشغول هستند که هرگز دیده نمی‌شوند؛ بنابراین اداره کار موظف است که بر رعایت ممنوعیت کار کودکان و نوجوانان نظارت کند و با فعالیت بازرسان خود، زمینه مجازات یا اقدامات بازدارنده دیگر برای کارفرمایانی که کودکان را به کار می‌گیرند، فراهم سازد.

وی یکی از قوانین موجود در کشور و استان اصفهان برای جلوگیری از این پدیده را آئین‌نامه‌ای به نام ساماندهی کودکان خیابانی معرفی و تصریح می‌کند: مسئولیت اجرای این آئین‌نامه به عهده بهزیستی است؛ به همین دلیل از ابتدای سال تاکنون چندین جلسه در این باره برگزار شده است.

حذف کودکان کار ممکن نیست

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان با اشاره به عضویت بیش از ۱۰ دستگاه در کمیته ساماندهی کودکان کار، ادامه می‌دهد: کمیته‌های فرعی نیز تعیین شده‌اند تا بتوانیم به تمام وظایف تعیین شده در این زمینه رسیدگی کنیم، البته حذف این کودکان از جامعه در دستور کار قرار ندارد و ممکن نیست چون آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۹۰ درصد کودکان کار را اتباع بیگانه تشکیل می‌دهد.

وی اظهار می‌کند: کودکان اتباع پنج کشور مختلف در اصفهان مشغول کار یا جمع آوری زباله و دست‌فروشی هستند، ساماندهی این جمعیت نیازمند همکاری بین بهزیستی و بیش از ۱۰ ارگان دیگر است و برای به ثمر نشستن اقدامات نیز همه دستگاه‌های اجرایی باید به وظایف خود عمل کنند به عنوان نمونه، از دانشگاه علوم پزشکی انتظار داریم در درمان این کودکان، سازمان‌های بیمه‌ای در زمینه بیمه، اداره کار و امور اجتماعی و فنی حرفه‌ای برای حرفه‌آموزی و همچنین آموزش و پرورش در زمینه جبران عقب‌ماندگی تحصیلی آنها مشارکت کنند.

نصر اصفهانی جامع‌نگری را نخستین گام در حل مشکلات کودکان کار می‌داند و می‌افزاید: همه نیازهای این کودکان و خانواده‌های آنها باید تحت عنوان یک بسته کامل درنظر گرفته شود و همه دستگاه‌های متولی، وظیفه خود را به درستی انجام دهند تا آسیب‌های موجود برای این کودکان کاهش یابد اما حتی در این صورت هم به هیچ عنوان نمی‌توانیم به دنبال حذف کار کودک باشیم.

درآمد روزانه به اندازه یک ماه مستمری

وی ادامه می‌دهد: هر چند کار کردن این کودکان غیرقانونی است اما در برخی از موارد، منبع درآمد یک خانواده را تأمین می‌کنند؛ به ویژه آنکه دستگاه‌های حمایتی از جمله بهزیستی و کمیته امداد، آخرین مستمری که می‌توانند به مددجویان خود پرداخت کنند ماهیانه ۳۵۰ هزار تومان است، در حالی که این مبلغ می‌تواند یک روز درآمد یک کودک کار باشد و می‌بینیم که هیچ همخوانی بین درآمد آن‌ها در خیابان و مستمری نهادهای حمایتی وجود ندارد.

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان، اقدامات تشویقی و به‌کارگیری ابزارهای قانونی برای اشتغال این کودکان یا اعضای خانواده‌هایشان را ضروری می‌داند و اظهار می‌کند: با به‌کارگیری این ابزارها می‌توانیم از آسیب‌هایی که به کودکان کار می‌رسد جلوگیری کنیم؛ به ویژه سوءاستفاده‌هایی که از این کودکان در سر چهارراه‌ها می‌شود و ما به عنوان یک دستگاه مطالبه‌گر باید پیگیر حل آن باشیم.

وی که خواستار کمک و همراهی دستگاه‌های متولی در این زمینه به بهزیستی است، می‌گوید: بهزیستی، دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، دادستانی و دادگستری به شکل ویژه برای این کار به میدان آمده‌اند و امیدوارم همه دستگاه‌ها به وظیفه خود در این زمینه عمل کنند.

برآورد وجود هزار کودک کار در استان اصفهان

نصراصفهانی درباره برآورد آمار کودکان کار اظهار می‌کند: در استان اصفهان نزدیک به یک هزار کودک کار وجود دارد که برای ساماندهی آن‌ها، یک کار بین گروهی شکل گرفته است و امیدواریم که خروجی مناسبی داشته باشد.

وی درباره کنترل روند روبه‌رشد کودکان ادامه می‌دهد: وقتی مداخله به هنگام انجام شود به ویژه در زمینه خانواده اتباع که کودکان آن‌ها ۹۰ درصد کودکان کار را تشکیل می‌دهند، یعنی اگر با همکاری اداره اتباع، بهزیستی و فرمانداری‌ها با خانواده‌های اتباع برخورد جدی و از آن‌ها تعهد گرفته شود، می‌تواند در جلوگیری از روند افزایش جمعیت کودکان کار در اصفهان مؤثر واقع شود.

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان درباره درآمد قابل توجه کودکان کار که یکی از موانع جدی برای ساماندهی و توانمندسازی آن‌ها به شمار می‌آید نیز می‌گوید: بالا بودن درآمد یک روز کودک خیابانی می‌تواند کار را کمی سخت کند؛ از سوی دیگر با توجه به مشکلات معیشتی و اقتصادی، خشکسالی، و مشکلات تحریم کشورمان، نبود اشتغال و بیکاری خانواده‌ها، گران شدن رهن و اجاره مسکن و مشکلات دیگر، همگی باعث می‌شود که افراد به سمت مناطق ارزان‌تر و حاشیه‌نشین شهر روانه شوند. بنابراین تنها زمانی که این عوامل زیرساختی و مشکلات معیشتی مردم کم شود، انتظار می‌رود که پیشگیری و کاهش تعداد کودکان کار را داریم.

مشکلات اقتصادی عامل افزایش کودکار کار

علیرضا شریفی‌یزدی، روان‌شناس اجتماعی به خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: نخستین موضوعی که درباره این مشکل قابل اشاره است، اینکه نباید برای این قشر از نام «کودکان خیابانی» استفاده شود؛ زیرا این واژه، جنبه منفی دارد و به کار بردن آن می‌تواند این موضوع را به ذهن بیاورد که کودکانی که در خیابان مشغول کار هستند، مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.

وی کودکان کار را دانش‌آموزانی تعریف کرد که در سن تعلیم، در سطح شهر مشغول به کار هستند و ادامه می‌دهد: از دست‌فروشی گرفته تا زباله‌گردی و مشاغل دیگر برای کودکان کار درآمدزا است؛ چون مشکلات اقتصادی که طی چهار پنج سال اخیر در کشورمان اتفاق افتاده باعث شده است بخش زیادی از خانواده‌ها امکان تأمین معاش عادی اعضای خانواده خود را نداشته باشند.

باندهای دلالی؛ پشت کودکان متکدی و دست‌فروش

این روان‌شناس با اشاره به استفاده از کودکان در خانواده‌های فرودست برای تأمین معیشت، ادامه می‌دهد: یکی از راه‌های درآمدزایی با کودکان این است که فرزند یک خانواده به شکل مستقیم و دست‌فروشی در کنار خیابان، فال‌فروشی سر چهارراه، تمیز کردن شیشه خودرو یا زباله‌گردی، هزینه‌های زندگی خود را تأمین می‌کند؛ گروهی نیز اصلاً جذب مراکز تولیدی، کوره‌های آجرپزی می‌شوند یا در مزرعه کار می‌کنند برای اینکه بتوانند به تأمین نیازهای خانواده کمک کنند.

وی همه این فعالیت‌ها را بد اما تا اندازه‌ای قابل تحمل‌تر از فعالیت دلالان می‌داند و می‌گوید: برخی افراد در سطح جامعه پشت کودکان متکدی، فال‌فروش یا دست‌فروش قرار گرفته‌اند و پس از جمع‌آوری درآمد روزانه کودکان، این پول‌ها را در اختیار شخص بزرگ‌تری قرار می‌دهند که فرزندان خانواده‌های محروم را اجاره کرده است و بابت هر روز، مبلغی به سرپرست کودک می‌پردازد و این بدان معنا است که چیزی به کودک کار نمی‌رسد.

شریفی‌یزدی، بخش زیادی از کودکان کار را در چنین شرایطی توصیف می‌کند و ادامه می‌دهد: این‌ها کودکان بدسرپرست یا تک‌سرپرستی هستند که والدشان توان تأمین معیشت خانواده را ندارد؛ مانند زنی که همسرش فوت کرده یا در زندان است؛ البته بسیاری از کودکان کار نیز هر دو والدشان دچار اعتیاد هستند و به همین دلیل، خانواده آسیب‌پذیر است.

کودکی زیر سقف کبود آرزوها

موقعیت برای برخورد با والدین متخلف فراهم است

وی درباره راهکارهای ساماندهی کودکان کار تصریح می‌کند: بخشی از کودکان کار در جامعه ما مهاجران کشورهای شرقی هستند که به شکل قانونی یا غیرقانونی وارد کشور شده‌اند و دست به این اقدامات می‌زنند. اما درباره اینکه چه باید کرد و چه برخوردی با این آسیب‌دیدگان اجتماعی درست است، این واقعیت را باید پذیرفت که گردآوری آن‌ها، تنها پاک کردن صورت مسئله است.

این مشاور خانواده، مهم‌ترین گام برای ساماندهی کودکان کار را شناسایی محل زندگی آن‌ها می‌داند و می‌گوید: اگر والدین این افراد صلاحیت سرپرستی از فرزند خود را دارند، لازم است که توجیه شوند و به سرپرستی از کودک خود ادامه دهند، چون طبیعی است که کانون خانواده برای کودکان، بهترین مکان است؛ اما اگر بدسرپرست هستند یعنی والدینی دارند که فرزندان را وادار به کار می‌کنند یا به دلیل فقر و نداری ناچار هستند برای تأمین نیازهای زندگی این کار را انجام دهند، ما خلأ قانونی در این زمینه نداریم.

وی با اشاره به اینکه از نظر حقوقی و قانونی، موقعیت و امکانات برای برخورد با والدین متخلف فراهم است، ادامه می‌دهد: سرپرستانی که به دلیل ناتوانی‌های اقتصادی یا فرهنگی، کودک خود را برای کار به خیابان می‌فرستند، باید تقویت شوند و بیاموزند که از فرزند خود به درستی نگه‌داری کنند؛ اما اگر والد بدسرپرستی باشد که نخواهد یا نتواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد، در این‌جا وظیفه دستگاه‌هایی مانند بهزیستی و نهادهای حمایتی دیگر مطرح می‌شود.

ساماندهی کودکان کار یک فعالیت فراسازمانی است

شریفی‌یزدی، واگذاری سرپرستی کودکان بدسرپرست به نهادهای حمایتی را آخرین راهکار برای پیشگیری از انواع آسیب‌ها در جامعه می‌داند و اظهار می‌کند: حضور کودکان در سطح شهر به این شکل که یک کودک پنج تا ۱۰ ساله در خیابان دست‌فروشی و تکدگری کند، از نظر جسمی، روحی و روانی آسیب‌های زیادی برای خود کودک و جامعه به همراه دارد که از آن جلوگیری کرد.

وی با بیان اینکه بخشی از این کودکان مورد انواع سوءاستفاده‌های مختلف قرار می‌گیرند می‌افزاید: برای اجرای قوانین مربوط به ساماندهی کودکان کار، نمی‌توان تنها به یک دستگاه و نهاد بسنده کرد. ساماندهی کودکان کار یک بحث فراسازمانی است؛ یعنی باید سازمان‌ها و دستگاه‌های مختلف شامل وزارت ارشاد، بهزیستی، کمیته امداد، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، قوه قضائیه و وزارت کشور و همگی به شکلی در این جریان به مسئولیت‌های خود عمل کنند.

این روان‌شناس توان مدیریت ساماندهی کودکان کار را یک فعالیت فراسازمانی توصیف می‌کند و می‌گوید: بهزیستی در بهترین حالت می‌تواند این موضوع را مدیریت کند اما دستگاه‌های دیگر هم باید همکاری کنند. براساس قوانین موجود، خلأ قانونی در این زمینه وجود ندارد؛ مهم‌ترین کمبود برای ساماندهی کودکان کار در زمینه اجرای قانون است.

زنگ هشدار نمودارهایی که رو به بالا می‌رود

وی درآمدهای کلان کودکان کار را یکی از موانع ساماندهی آن‌ها می‌داند و اظهار می‌کند: نخست اینکه چنین درآمدهایی در جیب کودکان نمی‌رود، بلکه در اختیار والدین معتاد یا سرپرستی که او را اجاره داده قرار می‌گیرد. به طور کلی تشکیلات سنگینی پشت این موضوع قرار دارد که پیدا کردن آن برای دستگاه‌های ذی‌ربط مانند نیروی انتظامی و قوه قضائیه کار پیچیده‌ای نیست. باید با باندها و دلالان به‌کارگیری کودکان کار برخورد شود؛ چون جای این کودکان در مدرسه و سر کلاس درس است.

شریفی‌یزدی درباره روند روبه‌رشد کودکان در معرض آسیب می‌گوید: شک نکنید اگر شرایط اقتصادی ما به همین شکل پیش برود، به همان نسبتی که آمار نشان می‌دهد تعداد کودکان کار از اوایل دهه ۹۰ تاکنون جهش یافته است، به طور حتم این روند ادامه خواهد داشت.

وی درباره لزوم کنترل این آسیب‌ها، می‌افزاید: بهترین جا برای شروع کار از نظر مدیریت موضوع، سازمان بهزیستی است که می‌تواند با دعوت از دستگاه‌های ذی‌ربط، به شکل فوری برای حل مشکل اقدام کند. فراموش نکنیم که ساماندهی کودکان کار از گردآوری آن‌ها مهم‌تر است؛ وگرنه سرنوشت این طرح نیز به جمع‌آوری معتادان متجاهر یا مهاجران غیرقانونی دچار می‌شود که چند روز پس از جمع‌آوری، دوباره در گوشه و کنار شهر دیده می‌شوند.

کد خبر 553687

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.