به گزارش خبرنگار ایمنا، امید ذاکریکیش، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ابتدای وبینار بزرگداشت بزرگ علوی که _چهارشنبه سیزدهم بهمنماه_ از سوی انجمن ادبیات دانشگاه اصفهان و با همکاری انجمن علمی شهید بهشتی برگزار شد، اظهار کرد: «سیدمجتبی آقابزرگعلوی» نویسنده و فعال اجتماعی بود که در سال ۱۲۸۲ در تهران در خانوادهای سطح بالا و روشنفکر متولد شد. او در جوانی برای تحصیل به آلمان رفت و از دانشگاه «مونیخ» در رشته علوم تربیتی و روانشناسی فارغالتحصیل شد و نوشتن داستان را بهطورجدی آغاز کرد. بزرگعلوی با انتشار آثارش، در کنار نویسندگانی مانند صادق هدایت و صادق چوبک، فضای داستانهای فارسی را متحول کرد که بعدها بهعنوان «پدران داستاننویسی نوین ایران» شناخته شدند.
وی افزود: بزرگعلوی همواره در سراسر زندگیاش با نوشتن، وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه را به تصویر میکشید و بارها برای شرکت در جریانات سیاسی به زندان افتاد. در اردیبهشت سال ۱۳۱۶ به دلیل توجه و پیروی از کمونیسم محاکمه شد و حدود هفت سال را در زندان در کنار سایر روشنفکران و افراد متمول جامعه سپری کرد. او علاوه بر نوشتن آثار تأثیرگذار و ماندگارش، چند اثر بینالمللی را نیز به فارسی ترجمه کرد. بزرگ علوی در ۲۸ بهمن سال ۱۳۷۵ به علت سکته قلبی در برلین درگذشت.
نقد سیاسی؛ بنیان نوشتههای بزرگ علوی
در ادامه این وبینار، عسگر عسگری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی درباره نقد سیاسی از دیدگاه بزرگعلوی گفت: بزرگعلوی نویسندهای است که سیاست را اساس نوشتههای خود قرار داده است؛ اما اول باید این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که نقد سیاسی چیست؟ زمانی که از نقد سیاسی حرف میزنیم، منظور ما اشارههای جستهوگریخته به حکومتها در تاریخ نیست؛ بلکه منظور از نقد سیاسی، نقد آگاهانه مسائل جامعه بهوسیله ادبیات است. هدف از ادبیات نیز بیان مشکلات جامعه و سعی در تغییر آنها است.
وی بابیان اینکه بزرگعلوی در اوج نهضت مشروطه به ادبیات وارد شد و همراه با نویسندگان مشروطهخواه سعی کرد به فساد درون جامعه بپردازد، ادامه داد: نسلی در مشروطه متولد میشوند که سردمدار ادبیات نوین ایران هستند؛ افرادی مانند محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، حسن مقدم، نیما یوشیج و مرتضی مشفقکاظمی کسانی هستند که عمدتاً خواستگاه اجتماعی بالایی دارند و در خانوادههای صاحب نفوذ بزرگ شدهاند. علوی نیز یکی از همین آدمها است؛ اما با وجود اشرافیت، دغدغهمندی و ملیگرایی نیز در وجود او نهفته است. او داستان «دیو! دیو!» را از شوق ملیگرایی خود مینویسد.
ادبیات متعهد در آثار بزرگعلوی
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بزرگ علوی در سال ۱۳۱۶ به دلیل پیروی از حزب کمونیسم دستگیر و به همراه ۵۲ نفر دیگر راهی زندان قصر شده، پس از سپری کردن هفت سال در شرایط سخت و شکنجه زندان قصر بلافاصله پس از کنارهگیری رضاشاه آزاد میشود. او در ۱۳۲۰ تحت تأثیر فضای زندان، داستانهایی مینویسند که با بزرگنمایی و افزودن احساس، بیشتر شبیه نوشتههای روزنامهای هستند تا داستان. علوی، پس از سالها مجبور میشود دوباره به آلمان برگردد و در شرایط روحی نامناسبی قرار میگیرد و در آن دوره داستانهایی مینویسد که شاید از لحاظ تکنیک کمی ضعیف هستند؛ چراکه علوی نه ساختار داستاننویسی غربی را بهطور کامل الگو قرار داده و نه قلم محمدعلی جمالزاده را دارد تا با کنایه به داستانهایش قوت ببخشد.
محمد راغب، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز اظهار کرد: عنصری که به وضوح در آثار بزرگعلوی دیده میشود، ادبیات متعهد است که خیلی با آن موافق نیستم.
وی افزود: فکر میکنم عنصر موجود در آثار بزرگعلوی، تعهد رمان را از شکل میاندازد و روایتشناسی کلاسیک ابزارهای لازم را در اختیار نمیگذارد.
نظر شما