به گزارش خبرنگار ایمنا، تجمع پرسپولیسیها در روزهای گذشته شاید همان قابی باشد که سالهای اخیر به دیدن آن به وفور عادت کردهایم و تا حدودی به نماد مطالبهگری مردمی در فوتبال و ورزش ایران تبدیل شده است. تصویری که اگر چه برایمان عادی است اما هزاران فرسخ با آنچه در فوتبال حرفهای جهان رایج است فاصله داشته و اساساً با روح صنعتی فوتبال که فاصله گرفتن از باشگاهداری دولتها و در عوض روی کار آمدن مالکانی خصوصی با ایدههای درآمدزا است، تضادی کامل دارد.
مشکلات سرخابیها در دو دهه اخیر اگر چه بیشمار بوده و به نظر لاینحل میرسد اما در عمل بیشتر وابسته به مالکیتی بوده که برند این دو باشگاه را به بند کشیده است و بدون ساختن هیچ پشتوانهای برای آینده آنها، با انتخابی مدیرانی اغلب کارنابلد و حتی کماطلاع از ورزش این دو باشگاه را در منجلاب بدهیها و پروندههای داخلی و خارجی رها کرده است. بسیاری از آنچه امروز برای استقلال و پرسپولیس دغدغه شده است را میتوان به راحتی با انتخاب مالکی خصوصی که به دنبال درآمدزایی اصولی از ورزش باشد، برطرف کرد اما دولتها سالها است واگذاری این دو را به امروز و فردا میافکنند و جالبتر آنکه هواداران پرسپولیس باز هم کلید حل این مشکل را از نهاد حاکمیتی دیگری یعنی مجلس شورای اسلامی طلب میکنند.
وقتی تنها درآمد صدا و سیما از پخش بازیهای استقلال و پرسپولیس مبلغی بیش از هزار میلیارد تخمین زده میشود اما در تمام این سالها حتی کوششی مستمر برای به دست آوردنش را از سوی مدیران گمارده شده وزارتی بر مسند استقلال و پرسپولیس ندیدهایم، یعنی برای علت و راه حل مشکلات این دو باشگاه همواره آدرس اشتباهی شنیدهایم.
درست است که قطعاً تا روزی که سرخابیها زیر نظر وزارت ورزش باشند، رعایت عدالت انتظار به حقی از سوی هواداران قرمز و آبی است ولی قطعاً ریشه معضلات سرخابیها نه دونده آبی است و نه وزیر پرسپولیسی! بلکه آن موانعی است که پرسپولیس و استقلال را به عنوان دو تیم از پرطرفدارترین تیمهای قاره کهن را از ریالی درآمد و سرمایهسازی برای آینده محروم کرده و خواهد کرد.
با حسابی سرانگشتی متوجه خواهیم شد که اگر سرخابیهای پایتختنشین به جای آنکه چشم خود را به یاریهای قطرهچکانی اسپانسرهای اغلب دولتی خود بسپارند تا فقط از شکایتهایشان جان سالم به در ببرند و به قولی صورت را با سیلی قرمز نگه دارند، میتوانند با کسب درآمد از اعتبار و محبوبیتشان نه تنها به راحتی بر بسیاری از این مشکلات فائق آیند بلکه حتی ایدههایی مثل ساخت استادیوم اختصاصی که شاید امروز خندهدار به نظر برسد را عملی کنند.
سوال مهمتر اما این است که نمایندگان مجلس واقعاً قرار است چه گرهای از مشکلات پرسپولیس را باز کنند؟ بر فرض درویش، مدیرعامل تازه وارد قرمزها را نیامده بردارند و مدیری دیگری را بگذارند؛ واقعاً فرقی خواهد کرد؟ آیا این معضلات را از چشم مدیرعاملی میبینید که امضا پای حکمش هنوز خشک نشده است؟ اصلاً خواستههای یحیی گلمحمدی هم برآورده شد و مطالبات همه به کف ۵۰ درصد هم رسید، چه کسی تضمین میکند فردا دوباره شکایتی از شرق و غرب عالم علیه پرسپولیس نرسد و پنجره این تیم را باز نشده، دوباره نبندد؟
واقعیت آن است که با سجادی یا سلطانیفر، درویش یا صدری و برانکو یا یحیی پرسپولیس، پرسپولیس ماند و با ۱۰ نفر اسم جدید هم قرار نیست تغییری در مشکلات واقعی ایجاد شود. آنچه امروز هواداران دخیلش را به تجمع دربهای وزارت ورزش و مجلس بستهاند، نه دوای درد بلکه مسکنی، تنها برای چند ماه آرامش ساختگی و موقت است که احتمالاً با طوفان بعدی فرو بریزد. کاش همه آن طرفداران که سرمای بهمن و گرمای مرداد را نه برای خودشان که برای تیم محبوبشان به جان میخرند، لااقل راه حلی را طلب کنند که مشکلات را به جای رفو، یک بار برطرف کند.
نظر شما