به گزارش خبرنگار ایمنا، فلات ایران به دلیل جایگاه ویژه تکتونیکی، منطقهای قابل انتظار برای رخداد زمین لرزههای متعدد است که به طور متوسط هر پنج سال یکبار، زلزله مخرب در آن روی میدهد و در این میان شمال غرب ایران محل تلاقی البرز و زاگرس بسیار حائز اهمیت است، زیرا بارها زمین لرزههای ویرانگری را تجربه کرده است.
زلزله اخیر تبریز طی دو روز متوالی اهالی منطقه، شهروندان تبریزی و مسئولان را با چالش و تکاپوی تازهای روبهرو کرد که شبهاتی از فعال شدن مجدد گسل پیر تبریز مطرح کرده است، این کلانشهر در طول تاریخ بارها بر اثر زمینلرزههای مهلک و ویرانگر نابود و از نو ساخته شده است.
نخستین زلزله مهلک و هولناکی که تاریخنویسان به آن اشاره کردهاند در سال ۸۵۸ میلادی (۲۴۴ هجری) اتفاق افتاد و آنطور که در کتابها و جراید تاریخی نیز به آن اشاره شده است، این شهر را با خاک یکسان کرد؛ دومین زمین لرزه در سال ۸۵۸، سومین زمینلرزه بزرگ در سال ۱۲۷۲ (۶۷۱ هجری) تبریز را لرزاند، چهارمین زمینلرزه سال ۱۶۴۱ (۱۰۵۰ هجری) روی داده، در سال ۱۶۵۰ (۱۰۶۰ هجری) پنجمین مورد آن در تاریخ تبریز بهوقوع پیوست.
ششمین زمینلرزه تاریخی تبریز در سال ۱۷۲۱ و مورد دیگر آن سال ۱۷۷۴ سراسر منطقه آذربایجان بهخصوص شهر تبریز را لرزاند و از شدت ویرانگری به «بلای وحشتناک» شهرت یافت، هشتمین زمینلرزه نیز در سال (۱۷۸۰) اتفاق افتاد.
با لحاظ کردن این تاریخچه در کنار اظهارات زمینشناسان مبنی بر فعالیت دورهای گسل تبریز و گذشت نزدیک به ۳۰۰ سال از آخرین فعالیت ثبت شده آن، احتمال فعال شدن مجدد آن وجود دارد؛ به منظور آگاهی بیشتر از شرایط فعلی گسل تبریز و تحلیل شرایط این کلانشهر، گفتوگویی با مهدی بهیاری، دکترای زمینشناسی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
با توجه به وجود شایعات بسیار در مورد فعال شدن گسل تبریز و احتمال وقوع زمین لرزههایی با ریشتر بالا در روزهای آینده، آیا وقوع چنین زلزلهای قابل پیشبینی است؟
پیشبینی با پیشگویی تفاوت دارد، در پیشبینی فقط احتمال وقوع بیان میشود، اما در پیشگویی همانند آنچه که در هواشناسی عنوان میشود، وقوع یک رخداد خبر داده میشود.
از سال ۸۵ تا سال ۲۰۲۰ که در پایاننامه دکترای خود با آلمانیها روی گسل تبریز کار کردهام، بر روی زلزلههای تبریز مطالعه میکنم. تبریز منطقهای پیچیده است و هیچکس نمیتواند زمان و مکان وقوع زلزله پیشبینی کند. هر آنچه در این زمینه گفته میشود فقط احتمالات بوده و هرگونه پیشبینی در این زمینه غیرممکن است.
چه تحلیلی از زلزله اخیر تبریز دارید؟
باید به این نکته توجه کنیم که منطقه ما محل تقاطع سه پهنه ساختاری و چند سیستم گسل است، بنابراین پیشبینی در مورد اتفاقات آینده سخت است و دیگر اینکه طبق تجربه ۱۵ سالهای که از از کار بر روی گسل تبریز دارم، ویژگی خاص این گسل «غافلگیر کننده» بودن آن است که به طور غالب با پیشلرزه همراه نیست.
حتی در صورت همراه بودن با پیشلرز، فاصله زیادی با زمین لرزه اصلی ندارد، به عنوان مثال در زمینلرزه ورزقان فاصله پیشلرز با زمینلرزه اصلی، حدود یک تا دو دقیقه بود، بنابراین تحلیل بنده از وقوع زلزله اخیر این است که زمین لرزه اصلی اتفاق افتاده است.
البته نباید غافل شد که شکل گسل تبریز به صورت خطی نیست، بلکه همانند یک شبکه مویرگی است، وقوع یک زلزله باعث نمیشود که تصور کنیم زلزله دیگری داخل این شبکه رخ نخواهد داد.
با توجه به اینکه زلزلههای تبریز در بازههای زمانی مشخص ۲۷۰ سال اتفاق افتاده، آیا زمان بیدار شدن گسل آن فرا رسیده است؟
سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که ما در مورد گسل تبریز چقدر داده در اختیار داریم؟ اطلاعات ما از تاریخ ۸۰۰ هجری قمری است و زلزلههای ۲۰۰۰ سال اخیر را بررسی میکند در حالی که این منطقه سابقه ۳۰ میلیون ساله دارد؛ چنین تحلیلی مانند این است که با شناخت دو روزه یک فرد، بخواهیم زندگی ۹۰ ساله و کل شخصیت و روحیات او را مورد قضاوت صحیح قرار دهیم.
بنابراین نمیتوان با قطعیت در مورد این گسلها سخن گفت، ضمن اینکه بعضی گسلهای فعال در طول زمان دچار مرگ شده و به اصطلاح «قفل» میشوند و حرکت آن بر روی گسلهای دیگر منتقل میشود. همه این موارد مباحث پژوهشی است که باید در دانشگاهها مورد بررسی قرار گیرد.
گفته میشود که پسلرزهها باید سیر نزولی داشته باشد در غیر این صورت «پیشلرزه» تلقی میشود و میتواند مقدمه یک زمینلرزه بزرگ باشد!
لرزهها بازه زمانی دارد، اگر پیشلرزه باشد باید با حرکت و لرزه اصلی فاصله زمانی کمتری داشته باشد، در غیر این صورت پسلرزه خواهد بود و بازهم تاکید میکنم که آنچه گفته میشود احتمالات است و هرگز نمیتوان با قاطعیت در این مورد اظهار نظر کرد.
در منطقه ما هر چند ماه یک بار زمینلرزههای کوچک با مقیاس حدود سه ریشتر اتفاق میافتد که قابل توجه نیست و چون آسیبی به همراه ندارد، راحت از کنار آن عبور میکنیم، اما در واقع این زلزلهها باعث تخلیه انرژی منطقه میشود.
اگر در مناطق باسمنج و فرودگاه زلزلهای رخ بدهد، وسعت تخریب تا چه حد خواهد بود؟
در این زمینه دو موضوع مطرح میشود که یکی بحث مهندسی سازه و دیگری جانمایی آن است؛ اگر سازهها طبق آئیننامه مهندسی احداث شود، باید در مقابل اینگونه زمینلرزهها صددرصد مقاومت کند، وقتی سکونتگاههایی ناامن و ناایمن یا معضل حاشیهنشینی داریم و جانمایی سکونتگاهها بعضاً بر پهنه گسلها انجام شده است، به سختی در مقابل زلزله دوام میآورند.
سازههای شهر تبریز در مقابل زلزلههای حداکثر چند ریشتری مقاوم هستند؟
در این مورد بحث سازهها مطرح میشود و مهندسان باید در مورد آن اظهار نظر کنند؛ اما آنچه پرواضح است، این است که وجود بافت فرسوده، قدیمی و آسیبپذیر در بخشی از شهر تبریز است که برای بازآفرینی و باز زندهسازی آن موضوع مدیریت، حمایت، و دخالت دولت مطرح میشود.
هنگام وقوع زلزله معمولاً ارگانهای مختلف پای کار میآیند، اما پس از پایان ماجرا موضوع کاملاً به فراموشی سپرده میشود و متولیان این امر مشخص نیستند، حتی در مورد دادههایی که ارائه میشود، اطمینان کامل وجود ندارد.
در این زمینه لزوم وجود یک مدیریت متمرکز که مسئولیت علمی، پژوهشی، امداد و مدیریت بحران را بر عهده بگیرد، کاملاً احساس میشود.
آیا این موضوع که گفته میشود زلزلههای سخت در فصل زمستان رخ میدهد، پایه علمی دارد؟
به هیچ عنوان میزان دما تأثیری در وقوع زمینلرزه ندارد و این موضوع کاملاً غیرعلمی است.
آیا وقوع زلزله در کشورهای همسایه همچون ترکیه و ارمنستان میتواند موجب بیداری یا تخلیه گسلها در کشور ما شود؟
به دلیل وجود فاصله زیاد و سامانه گسلی دیگر در این میان، ارتباطی میان زلزلههای ما با کشورهای دیگر وجود ندارد.
نظر شما