به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، یکی از بارزترین معضلات زیست محیطی کلانشهرها، تولید مواد زائد خطرناک است که یکی از گزینههای آن، مدیریت پسماند الکترونیک است؛ بنابراین مدیریت و برنامهریزی برای ساماندهی پسماندهای الکترونیک شهری که بخشی از مدیریت شهری تعریف میشود، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
بررسی وضع موجود مدیریت پسماند الکترونیک، بر لزوم برنامهریزی و مدیریت صحیح این زمینه تأکید میکند و مدیران شهری به دنبال یافتن راه حلهای بهینه هستند؛ در همین زمینه و برای دستیابی به توسعه پایدار در اکثر کشورهای جهان، اقدام به تدوین خط مشی برای مدیریت پسماند الکترونیک کردند که با بهداشت، اقتصاد و محیط زیست منطبق باشد و هماهنگ با دیگر شرایط عمومی جامعه برنامهریزی شود.
وضعیت پسماند الکترونیک در ایران
در تئوری، هر جز استفاده شده در تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی میتواند دوباره استفاده یا بازیابی شود و در محصولات جدید استفاده شود؛ اما در عمل، بازیافت به بازیابی مواد خاص و ارزشمند اطلاق میشود که در رونق اقتصادی بسیار حائز اهمیت باشد و اساساً در مورد فلزات ارزشمند و فلزهای دیگر صدق میکند، البته ممکن است پلاستیک و شیشه را نیز شامل شود.
طبق تحقیقات انجام شده، ایران بزرگترین بازار مصرف قطعات رایانه در منطقه را دارد، اما به دلیل نبود فرهنگ بازیافت وجود این قطعات خطر بزرگی برای محیط زیست محسوب میشود؛ در برخی از کشورهای توسعه یافته به علت بالا بودن تعداد این زبالهها حضور بخش خصوصی و سودآوری بازیافت مقرون بهصرفه است، اما در ایران وسایل برقی و الکترونیک به زودی مستهلک نمیشود.
مردم نیز به دلیل عدم اطلاعرسانی دقیق و صحیح از دفع درست این زبالهها اطلاعی ندارند و این پسماندها را همراه با زبالههای شهری دور میاندازد؛ همین امر باعث ورود این پسماندها به زنجیره غذایی شده است و امنیت غذایی را تهدید میکند. بخش اعظم این پسماندها قابل بازیافت و حاوی مقادیر بسیار زیاد فلزات با ارزش مانند طلا و نقره است که میتوان با بازیافت آنها از این سرمایه ملی دوباره استفاده کرد.
مدیریت پسماند الکترونیک یک چالش پر اهمیت
از لحاظ محیط زیستی، مدیریت پسماند الکترونیکی یک چالش پر اهمیت برای کشور است؛ این چالش نگرانیها را نه تنها در مورد واردات، بلکه با افزایش تولید پسماند الکترونیکی در داخل افزایش داده است.
علیرغم این وضعیت، در سال ۱۳۹۰ آئیننامهای به تصویب دولت رسید که به مدیریت پسماند الکترونیک در داخل میپردازد، اما این قانون با چالشها و نقاط ضعف بسیاری همراه است.
قانون مدیریت پسماند با توجه به اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور حفظ محیط زیست کشور، تصویب شده است، اما به صراحت به پسماندهای الکترونیک اشاره نشده است. پسماندهای الکترونیک به نظر میرسد در دسته پنجم در چارچوب پسماندهای صنعتی قرار گیرد.
در این قانون، مدیریت پسماند، برنامهریزی، ساماندهی، مراقبت و عملیات اجرایی مربوط به تولید، جمع آوری، ذخیرهسازی، حمل و نقل، بازیافت و دفع پسماندها و آموزش آموزش و اطلاعرسانی در زمینه زبالههای الکترونیک تعریف شده است؛ از نقاط قوت این قانون تعهد به استفاده از مواد اولیه قابل بازیافت در چرخه تولید است تا تولید و افزایش پسماند کمتر از قبل شود و به حمایت از واردات محصولاتی میپردازد که بازیافت آن سادهتر است.
این قانون نقل و انتقال پسماند را تابع کنوانسیون بازل در سوئیس میداند که سوزانده پسماند را در محیط آزاد و در پسماند سوزهای غیر استاندارد، مغایر با ضوابط و شیوهنامههای مربوطه میداند و مسئولیت بخشی از هزینههای بازیافت را بر عهده تولید کننده قرار داده است، اما مشکل و ابهام در مکانیزمهای اجرایی مؤثر است که بتواند به این قانون قدرت الزامآوری ببخشد.
اثرات زیست محیطی
یکی از خطرات مربوط به دفع پسماند الکترونیک، تبخیر مواد خطرناک است که احتمال دارد تا سالها ادامه یابد؛ پسماند الکترونیک از لحاظ فیزیکی و شیمیایی از دیگر پسماندها متفاوت است.
ترکیب شیمیایی پسماند الکترونیک، با پیشرفت تکنولوژیهای جدید در حالت تغییر است و تحت فشار قرار گرفتن شرکتهای الکترونیک توسط سازمان محیط زیست باعث شده است تا برای مواد خطرناک در محیط زیست جانشینهایی پیدا شود؛ از طرفی هزینه تکنولوژی پردازش مجدد که مواد ارزشمند را با حداقل تأثیر محیطی بازیابی میکند، بالا خواهد بود.
تقریباً همه پسماندهای الکترونیک شامل بعضی از اجزای ارزشمند و یا ترکیباتی با اثرات منفی بر محیط زیست هستند و همین محرکی برای بازیافت است که بیشتر در کشورهای فقیر اتفاق میافتد، زیرا ممکن است سلامت بشر را به خطر بیندازد و موجب آلودگی هوا شود؛ از این رو کشورهای ثروتمند مقدار نامشخصی از پسماندهای الکترونیک را به کشورهای فقیر صادر میکند.
اقدامات انجام شده با هدف توسعه پایدار
بام سبز ایستگاه ثابت
بام سبز بامی است که بخش یا تمامی آن با پوشش گیاهی و خاک، یا با محیط کشت روینده پوشانده میشود. بامهای سبز مدرن از سیستم لایههای پیش ساخته تشکیل میشوند که این نوع بامها در دهه ۱۹۶۰ در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند و در حال حاضر مهمترین مراکز رونق بهکارگیری بامهای سبز در اروپا به شمار میروند.
فواید ایجاد بامهای سبز
از فواید این بامها میتوان به محافظت از پوسته بام، عایق صوتی، عایق حرارتی، کنترل آب باران و حفاظت از فاضلاب، سلامت روانی، فضای مطبوع و تفریحی، فواید اقتصادی، نیاز نداشتن به آبیاری و مراقبت زیاد، کاهش اثرات جزایر گرمایی شهرها پرورش گیاهی خوراکی و بهبود کیفیت هوا اشاره کرد.
نتیجهگیری
مدیریت یکپارچه پسماند، مدیریتی است کاملاً منطبق بر محورهای توسعه پایدار به گونهای که در منطقه به لحاظ کیفی بالاترین رتبه را به لحاظ رعایت استانداردهای مربوط دریافت کرده است و حداقل انتشار آلودگی در محیط را داشته است، به طور کاملاً یکپارچه عمل کرده و تمامی برنامهریزی و مدیریت پسماند پایدار به منظور کنترل پسماند الکترونیک است تا از اثرات زیست محیطی کاسته شود و منابع را تا حد امکان حفظ و نگهداری کند و فرصتهای اقتصادی را به حداکثر برساند.
در بیان نتایج پیشنهاد میتوان مطرح کرد که بازیگر اصلی در توسعه پایدار، انسان و اجتماعات هستند، لذا قدم به قدم با مشارکت مردم محل کیفیت زندگی در محله افزایش مییابد و بهرهوری بیشتر در ارائه خدمات شهری به محله و توسعه این خدمات در محله با مشارکت کامل مردم محله به وقوع میپیوندد.
نظر شما