به گزارش خبرنگار ایمنا، سردار عبدالرضا اظهار کرد: خودروی حامل این اموال از استان‌های شرقی وارد استان کرمان شده و قصد جاسازی این اموال عتیقه و گنج‌ها را در بار پسته شهرهای شمالی استان و ترانزیت آنها به خارج از کشور را داشته است که با هوشیاری پلیس شناسایی و دستگیر شد.
وی افزود: این اموال شامل ۴۴ قطعه شیء مفرق مربوط به دو هزار سال قبل از میلاد یعنی نزدیک به چهار هزار سال پیش می‌باشند که ارزش ریالی آنها به گفته کارشناسان میراث فرهنگی ما ۵۰ میلیارد ریال است.
ناظری ادامه داد: در این جریان یک نفر دستگیر، خودرو توقیف و پرونده برای رسیدگی و ریشه‌یابی جزئیات مسئله تحویل مراجع قضائی داده شده است.
راز سه زن که فاش شد
با تلاش پلیس آگاهی گلستان باند سرقت از کیف بانوان که چندین ماه در سطح استان گلستان اقدام به سرقت طلا، تلفن همراه، کارت عابربانک و اشیا قیمتی می‌کردند شناسایی و دستگیر شدند. اعضای این باند که سه خانم و یک آقا بودند توسط اداره سرقت پلیس آگاهی گلستان شناسایی و در عملیات هماهنگ دستگیر شدند.
محمدسعید فاضل دادگر فرمانده انتظامی گلستان اظهار کرد: در ابتدای گزارش‌های متعدد سرقت مشخص شد که چند خانم به عنوان سارق اقدام به سرقت می‌کنند.
وی افزود: در شناسایی‌های انجام شده مشخص شد یک خانم از خارج استان وارد استان گلستان شده و با تشکیل باند در گرگان اقدام به سرقت در مناطق پر تردد شهر می‌کردند. عمده لوازمی که زنان سارق سرقت می‌کردند تلفن همراه، کارت عابربانک، طلا و اقلام قیمتی بوده است.
فرمانده انتظامی گلستان تصریح کرد: تاکنون ۳۶ فقره سرقت را اعتراف کردند و اقلام سرقتی کشف و در پلیس آگاهی موجود است و از کسانی که با این روش مورد سرقت قرار گرفتند به پلیس آگاهی مراجعه و نسبت به دریافت اموال سرقتی و شناسایی سارقان اقدام کنند. پیش‌بینی می‌شود تعداد سرقت‌های احتمالی که توسط اعضای این باند انجام شده باشد بیش از ۵۰۰ فقره است.
رگبار بستن جوان ۳۷ ساله در راسک
سرهنگ محمدرضا خارکوهی فرمانده انتظامی شهرستان راسک اظهار کرد: ساعت ۲۲ شب گذشته با تماس شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ و اعلام یک مورد تیراندازی منجر به مجروحیت یک شهروند در روستای غریب آباد بخش پیشین راسک بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان به محل اعزام شدند.
وی افزود: با حضور مأموران در محل و تحقیقات میدانی از شاهدان عینی، مشخص شد دو نفر ترک‌نشین مسلح و ناشناس یک دستگاه موتورسیکلت با سر و صورتی پوشیده با اسلحه کلاش به سمت جوانی ۳۷ ساله که رو به روی یک سوپرمارکت ایستاده بود شلیک و به سرعت از محل فرار کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان راسک تصریح کرد: جوان مذکور از ناحیه شکم مجروح و بلافاصله توسط اهالی به مراکز درمانی منتقل که متأسفانه در مسیر بر اثر شدن جراحات وارده فوت می‌کند. تحقیقات تخصصی پلیس در خصوص شناسایی و دستگیری عاملان این قتل آغاز که به محض حصول نتیجه اطلاع رسانی خواهد شد.
زن خائن همه چیز را باخت
زن ۲۹ ساله‌ای‌که برای اعلام شکایت از مدیر یک شرکت خصوصی وارد کلانتری آبکوه مشهد شده بود با بیان این که با یک تصمیم اشتباه زندگی‌ام را نابود کردم درباره ماجرای تأسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: ۱۰ سال قبل به اصرار خانواده‌ام مجبور شدم با پسرعمویم ازدواج کنم چرا که آنها این ازدواج فامیلی را به نفع من می‌دانستند، این در حالی بود که من علاقه‌ای به «حسن» نداشتم.
با وجود این پای سفره عقد نشستم و یک سال بعد زندگی مشترکم را در شهرستان سرخس آغاز کردم و با آنکه هیچ علاقه قلبی به همسرم نداشتم ولی باز هم به خواست خانواده‌ام باردار شدم تا شاید وجود یک کودک به زندگی سردم گرمای خاصی ببخشد و من به این زندگی دل ببندم، ولی با به دنیا آمدن دخترم نیز از شدت اختلافات ما کاسته نشد و درگیری و ناسازگاری‌های ما ادامه داشت تا این که هفت ماه قبل تصمیم گرفتم از حسن طلاق بگیرم و خودم فرزندم را بزرگ کنم.
زمانی که موضوع را با مادرم در میان گذاشتم او وحشت‌زده و گریه‌کنان دستانش را به سر و صورتش کوبید و فریاد زد می‌خواهی با گرفتن طلاق آبروریزی راه بیندازی؟ اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و بدون توجه به گریه‌های مادرم، همسر و فرزندم را رها کردم و با برداشتن طلاها و پس‌اندازم به مشهد آمدم.
بلافاصله سراغ یکی از دوستان دوران تحصیلم را گرفتم که می‌دانستم زندگی خوبی دارد. بعد از چند ساعت جست‌وجو بالاخره «ستاره» را پیدا کردم. او از دیدن من خیلی خوشحال شد و با روی باز به استقبالم آمد. همسر ستاره مهندس بود و در یک شرکت ساختمانی بزرگ کار می‌کرد. ماجرای زندگی‌ام را برای ستاره بازگو کردم و از او کمک خواستم.
روز بعد با حمایت و سفارش همسر ستاره به عنوان منشی مدیر در همان شرکت مشغول به کار شدم. چند روز بعد مدیر شرکت که مرد جوانی بود از من خواست تا در یکی از اتاق‌های شرکت زندگی کنم تا اجاره منزل ندهم. حالا دیگر محل کار و زندگی‌ام یکی شده بود و من از این که درآمد خوبی هم داشتم خیلی خوشحال بودم اما وقتی «رامین» (مدیر شرکت) در جریان اختلافات خانوادگی من قرار گرفت کمی نگران شد.
او می‌ترسید به دلیل کمک به من دچار دردسر شود. به او التماس کردم و گفتم کسی از محل کار و سکونتم اطلاعی ندارد، از سوی دیگر من خودم مسئولیت هر اتفاقی را به عهده می‌گیرم خلاصه ارتباط بین من و رامین آن قدر نزدیک و صمیمی شده بود که همه کارگران و کارمندان شرکت تصور می‌کردند من به عقد موقت او درآمده‌ام.
چند ماه به همین ترتیب سپری شد تا این که یک روز رامین به سراغم آمد و ادعا کرد دچار مشکل مالی شده و امکان دسترسی به سرمایه‌اش را نیز ندارد. من هم که در این مدت اعتماد زیادی به او داشتم همه طلاها و پس‌اندازم را به او دادم تا مشکلش را حل کند. او نیز با قدردانی از این که حتی رسید یا مدرکی از او نگرفته‌ام مدعی شد به زودی بدهی‌اش را به من باز می‌گرداند.
مدتی بعد وقتی فهمیدم رامین در شرکت حضور ندارد، نگران شدم و مدام با او تماس می‌گرفتم اما او تماس‌های تلفنی مرا بی‌پاسخ می‌گذاشت به ناچار نزد ستاره رفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم. او و همسرش در حالی که بسیار متعجب شده بودند به من گفتند که رامین شرکت را واگذار کرده و از کشور خارج شده است. با شنیدن این حرف‌ها اتاق دور سرم چرخید. سراسیمه و هراسان خودم را به کلانتری رساندم و آنجا متوجه شدم که او یک کلاهبردار حرفه‌ای بود و مالباختگان دیگری نیز از او شکایت کرده‌اند.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور رئیس کلانتری آبکوه، بررسی‌های تخصصی و اطلاعاتی برای ردیابی متهم به کلاهبرداری آغاز شد.
راز ناپدید شدن ۳ کولبر در مرز مشترک ایران و ترکیه
دو هفته قبل پسر ۱۸ ساله‌ای همراه دایی‌اش و یکی از اقوامشان از خانه خود در روستای باوان از توابع بخش سیلوانای ارومیه در استان آذربایجان غربی خارج شده و به روستایی در مرز مشترک با ترکیه رفتند. آنها بعد از چند روز و هنگام بازگشت در ارتفاعات منتهی به بینار منطقه مرگور ارومیه، ناپدید شدند.
فاخر مهینی، پسرعموی صادق، یکی از ناپدید شدگان درباره آخرین وضعیت عملیات جست‌وجو اظهار کرد: آنها کولبر بودند که در مسیر بازگشت به روستا ناپدید شدند. همراه اعضای خانواده، اهالی روستا و نیروهای امدادی به طور شبانه روز عملیات جست‌وجو در برف را شروع‌کردیم اما ردی از آنها به دست نیامد. جست‌وجوگران به ما گفتند به احتمال زیاد در مرز ترکیه گرفتار شده‌اند.
وی افزود: تیم‌های امدادی ترکیه هم جست‌وجوها را آغاز کردند اما تاکنون ردی از آنها پیدا نکردند. سردرگم مانده‌ایم و نمی‌دانیم در کدام بخش مرزی ناپدید و گرفتار حادثه شده‌اند. برف و کولاک در مرز آن قدر شدت دارد که عملیات جست‌وجو برای یافتن آنها را با سختی روبه‌رو کرده است. قرار بود عملیات جست‌وجو با پهپاد ادامه یابد که این کار انجام نشد. دو روز است به علت برف و کولاک شدید، عملیات جست‌وجو در ایران متوقف شده و در ترکیه هم این عملیات به‌سختی در حال انجام است.
کشف خیارهایی که با خوردن آنها پرواز می‌کردید
سرهنگ حسین دهقان پور فرمانده انتظامی مشهد، اظهار کرد: نیروهای گشت نامحسوس تجسس و اطلاعات کلانتری سپاد که برای پیشگیری از سرقت وارد عمل شده بودند، در حال گشت‌زنی مشترک، به یک دستگاه کامیون که بار خیار داشت، مشکوک شدند و به بررسی‌های تخصصی پرداختند.
وی افزود: تحقیقات از راننده کامیون و طرح سوالات روان شناختی، او را در مخمصه رفتاری گرفتار کرد و بدین ترتیب مأموران انتظامی با هماهنگی‌های قضائی، کامیون را به کلانتری انتقال دادند و به بازرسی دقیق از آن پرداختند تا این که ۱۰ کیلوگرم مواد مخدر (تریاک) از دل خیارها بیرون آمد و تحقیقات ریزبینانه پلیس مشهد برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با این پرونده آغاز شد.
فرمانده انتظامی مشهد تصریح کرد: راننده کامیون در بازجویی‌ها اظهار کرد با فردی پای بساط مواد مخدر آشنا شده و قرار بوده مقداری مواد مخدر را از یکی از شهرهای کرمان به مشهد بیاورد و تحویل فرد دیگری بدهد.
وی با اشاره به اعترافات متهم خاطرنشان کرد: پس از جمع‌آوری اطلاعات از قاچاقچیان، بی‌درنگ نیروهای کلانتری در پوشش تحویل مواد مخدر، به کمین سوداگران مرگ نشستند تا این که دو جوان سابقه‌دار را نیز در قرارهای صوری به دام انداختند. بررسی‌های ویژه نیروهای انتظامی برای ریشه‌یابی عوامل دیگر قاچاق مواد مخدر به مشهد همچنان ادامه دارد.
نظر شما