به گزارش ایمنا و براساس یک مقاله، «زیستپذیری» به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی ساکنان آن توجه شده، اطلاق میشود و این کیفیت درباره فضاهای شهری مطلوب که غنای فرهنگی را انعکاس میدهند، نیز وجود دارد؛ در این میان اصول کلیدی که به این مفهوم استحکام میبخشد شامل برابری، عدالت، امنیت، مشارکت، تفرج و قدرت بخشیدن است.
زیستپذیری کیفیتی است که فقط منحصر به ویژگیهای محیطزیست نیست، بلکه به عملکردهای مبتنی بر رفتار و تعامل بین مشخصههای زیست محیطی و شخصی نیز مرتبط میشود. تعریف این مفهوم از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر یا از یک زمان به زمان دیگر متفاوت است و از آن جهت که یک مفهوم نسبی است، معنای جامع آن به مکان و زمان بستگی دارد. زیستپذیری را میتوان راهی برای رسیدن به توسعه پایدار دانست؛ زیرا میتوان از محلههای زیستپذیر به شهر زیستپذیر رسید.
مفهوم زیستپذیری در کنار پایداری و به عنوان یک شعار در گفتمان عمومی و برنامهریزی پدید آمده است. برنامهریزان و سیاستگذاران در رابطه با ایجاد و یا حفظ شهرها، به مفهوم زیستپذیری به عنوان یک اصل راهنما برای سرمایهگذاری و تصمیمگیری و شکل دادن به محیط اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و بیولوژیکی شهری استناد میکنند و زیستپذیری را استاندارد زندگی و مطلوبیت کلی زندگی مردم در یک سکونتگاه مانند شهر میدانند.
با توجه به تغییر دیدگاهها از استانداردگرایی صرف به دیدگاههای کیفی و مطرح شدن رویکرد و نظریه توسعه پایدار به جای دیدگاههای کلان اقتصادی و خرد کالبدی، موضوعات کیفیت زندگی و زیستپذیری شهر مورد توجه جدی قرارگرفتهاند. این موضوع یک مفهوم چندمنظوره است که با بسیاری از حوزههای محیط زندگی در مناطق شهری، شامل محیطهای فیزیکی و اجتماعی فرهنگی همراه است.
زیستپذیری؛ یکی از مباحث اساسی در پایداری شهری
زیستپذیری به عنوان یکی از مباحث اساسی در پایداری شهری، به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق میشود؛ این شهر نقطه اتصال بین گذشته و حال است. مدیریت پایدار در این شهر، از یکسو به نشانههای تاریخی احترام میگذارد و از سوی دیگر به آنچه تاکنون متولد نشده، توجه دارد.
از این رو حفظ ارزشها و کرامت انسانی، امنیت، پویایی و تحرک، سرزندگی و نشاط و به دنبال آن، مشارکت و تعلق به مکانی که تبلوری از آرمانهای خاص انسان در شکل دادن به محل زندگیاش بوده، همیشه و در همه جوامع شهری مدنظر بوده است. درنتیجه تقویت و ظرفیت زیستپذیری محلهها از اصول مهمی خواهد بود که شرایط زندگی مناسبتر را برای همه ساکنان یک محله فراهم میکند.
مفهوم زیستپذیری به طور خیلی واضح به مفهوم پایداری نیز نزدیک است، زیرا زیستپذیری به قابلیتهای یک مکان یا یک جامعه در پاسخگویی به نیازهای شهروندان فعلی خود بدون به خطر انداختن نیازهای نسلهای آینده نیز اشاره میکند. ایجاد یک شهر زیستپذیر، یک تعهد بزرگ و پیچیده است و برنامهریزان شهری نیاز دارند رفاه، امنیت و آسایش ساکنان شهری را با ایجاد مکان مطلوب مورد توجه قرار دهند.
هر انسانی در پی دستیابی به زندگی مطلوب و رضایتبخش است و طبیعتاً برای داشتن زندگی مطلوب، رضایتبخش و پر معنی، زمینهها و عواملی لازم است که انسان بتواند بر پایه آن آسایش و رفاه درازمدتی را برای خود و اجتماع فراهم کند.
کیفیت زندگی که توسط شهروندان یک شهر تجربه میشود با توانایی آنها برای دسترسی به زیرساختها؛ حملونقل، ارتباطات، آب و فاضلاب، غذا، هوای پاک، مسکن ارزان قیمت، اشتغال مؤثر، فضای سبز و پارکها گره خورده است. همچنین میزان زیستپذیری یک شهر با نحوه و میزان مشارکت ساکنان آن شهر در تصمیمگیری برای برآوردن نیازهای خود تعیین میشود.
نتیجهگیری
زیستپذیری به رفاه اقتصادی، اجتماعی، زیستی و کالبدی کمک میکند و سبب توسعه فردی همه ساکنان یک شهر یا منطقه میشود و اصول کلیدی آن مشتمل بر عدالت، کرامت، دسترسی، صمیمیت، مشارکت و توانمندسازی است. از سوی دیگر نبود طرح خدمات شهری، نبود آسفالت مناسب، فاضلابهای سطحی و روباز، توجه نکردن شهرداری به جمعآوری زبالهها، نبود آب آشامیدنی بهداشتی، متصل نبودن به سیستم حملونقل شهری، بیکاری، فراوانی شغل کاذب، دستفروشیهای کنار خیابان، انواع بیماری، سوءتغذیه و نارساییهای بهداشتی و آموزشی، گسترش آسیبهای اجتماعی، تبعیض اجتماعی و سیاسی و امنیت ناپایدار مهمترین مشکلات محلات با زیستپذیری پایین هستند.
بدون شک در نتیجهگیری این مقاله میتوان گفت که زیستپذیری به نظام شهری اشاره میکند که به رفاه فیزیکی، اجتماعی و روحی-روانی و رشد شخصی همه ساکنان آن کمک میکند. در پایان با توجه به اینکه زیستپذیری یک گفتمان جدید در عرصه برنامهریزی شهری است، بنابراین تلاش در جهت شناساندن ابعاد مختلف و روشهای نوین برای سنجش و ارزیابی آن، میتواند امری مهم و ضروری باشد.
نظر شما