به گزارش خبرنگار ایمنا، شنبهشب _۱۸ دیماه_ «مولوی امیرخان متقی» سرپرست وزارت امورخارجه هیئت حاکمه افغانستان در رأس یک هیئت اقتصادی و سیاسی، وارد تهران شد و با برخی مقامات ایرانی ازجمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و حسن کاظمیقمی، نماینده ویژه رئیسجمهور ایران در امور افغانستان، دیدار کرد. شاید این دیدارها از آن جهت واجد اهمیت باشد که تهران تلاش کرد تا طی سفر سرپرست وزارت امورخارجه طالبان، نقش «میانجیگر» را ایفا کند و فضا را برای دیدار امیرخانمتقی با دو تن از «رهبران مخالف» فراهم آورد. طی این گفتوگوها که روز دوشنبه در تهران برگزار شد و نخستین مذاکرات رسمی رهبران مخالف با طالبان طی پنج ماه گذشته بود، اسماعیلخان از رهبران جهادی و والی پیشین هرات و احمدمسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان با امیرخان متقی، وزیرخارجه طالبان دیدار کردند. آمادگیها برای برگزاری این گفتوگوها از ۱۰ روز پیش از ورود هیئت طالبان به تهران یعنی شنبه شروع شده بود.
اما روایتها از این گفتوگوهای بینالافغانی و نتایج آن متفاوت است. برخی میگویند نتیجه این نشستها، مثبت بوده و برخی آن را بدون هیچ نتیجه خاصی و بیحاصل ارزیابی کردهاند. همچنان که امیرخان متقی پس از بازگشت از تهران، در گفتوگویی با خبرنگاران در فرودگاه کابل تلاش کرد این مذاکرات را «کماهمیت» جلوه بدهد و گفت با این دو رهبر و دیگر افغانهای مقیم ایران، دیدار کرده و از آنها خواسته که به افغانستان برگردند و هیچ مشکلی ازجمله مشکل امنیتی برای آنها ایجاد نخواهد شد. سهشنبه شب نیز اعلامیه تازه جبهه مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود منتشر شد و در آن تاکید شده بود که نشست با طالبان «هیچ نتیجهای» در پی نداشته است. در عین حال دوشنبه _۲۰ دیماه_ صبغتالله احمدی، سخنگوی جبهه مقاومت ملی افغانستان، طی گفتوگویی تاکید کرد که طالبان «هیچ دستاورد» سیاسی از سفر خود به تهران نداشتند. به گفته آقای احمدی، مقامات طالبان با «عصبانیت» تهران را ترک کردند.
سخنگوی جبهه مقاومت ملی افغانستان معتقد است که دیدار در تهران به نوعی «راستیآزمایی» موضع طالبان در قبال حل معضلهای کشور و گفتوگو با مخالفان بود. به گفته وی، طالبان طی تلاش خود در تهران موفق نبودند و در دیدار تهران مخالفان «یکبار دیگر چهره اصلی دشمنان افغانستان را به مردم افغانستان نشان دادند.»
اما سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران نتایج این نشست را به شکل دیگری توصیف و روز دوشنبه در نشست مطبوعاتی تاکید کرد که «گفتوگوهای خوبی» بین این رهبران انجام شده و ابراز امیدواری کرد که نتیجه آن، آینده درخشانی برای مردم افغانستان باشد. وی افزود: «نگاه ایران به وضعیت مردم افغانستان نگاه کاملاً شمولگراست و فارغ از منطقه و قومیت بوده است و اینکه تمام اقوام در افغانستان صدایشان شنیده شود.»
برای بررسی نقش میانجیگری ایران در صلح افغانستان و طالبان با «پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان» به گفتوگو پرداختیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
نشست بینالافغان در تهران چگونه سپری شد؟
طالبان به دنبال تمرکز قدرت بوده که این تمرکز قدرت هم به لحاظ ایدئولوژیک و هم قومیت پشتون است؛ از طرفی مخالفان جبهه مقاومت احمد مسعود در پنجشیر و تشکیلات آن در دوشنبه تاجیکستان، معتقدند باید توزیع قدرت صورت بگیرد. درواقع آنها توزیع قدرت را به نوعی فدرالی میبینند. هرچند به صراحت بیان نمیکنند، اما مانند «پدرام» به گونهای مطرح میکردند که راهحل نهایی این است که افغانستان به کشور فدرال تبدیل شود و هر کدام بتوانند در قومیت خود پارلمان محلی داشته باشند و در حاکمیت در کابل هم سهم مشخصی را طبق قانون اساسی که تصویب میشود، داشته باشند.
بنابراین این دو نگاه به سادگی نمیتواند با هم درآمیزد. براین اساس جبهه مقاومت خود را برای جنگ طولانیمدت با طالبان آماده میکند. این درحالی است که در کنار این موضوع، مذاکرات را رد نمیکنند و ترجیح میدهند از طریق مذاکره، مشکلها و نقصان را برطرف کنند و اگر از طریق مذاکره، موضوعها برطرف نشود، گزینه بعدی جنگ خواهد بود.
ایران، صلح و ثبات در افغانستان را بخشی از امنیت خود میداند؛ یعنی اگر افغانستان دچار بحران و جنگ داخلی شود شاهد مهاجرت سیلی از افغانها به ایران خواهیم بود. بنابراین امنیت و منافع ملی ایران ایجاب میکند که در افغانستان صلح و ثبات ایجاد شود.
اینکه چگونه میتوان صلح و ثبات را تأمین کرد، بستگی به شرایطی دارد که افغانستان در آن قرار دارد. اگر طالبان همچنان روی قدرت تمرکز داشته باشد و اجازه ندهد بقیه قومیتها سهم مناسبی از قدرت داشته باشند، در آن صورت جنگ داخلی اجتنابناپذیر خواهد بود و اگر جنگ داخلی در افغانستان دربرگیرد، به شکل طبیعی به جنگ نیابتی کشیده خواهد شد و همه کشورهایی که برای خود منافعی در افغانستان تعریف میکنند، به نوعی از یکی از طرفها حمایت خواهند کرد.
در دوران قبلی حکومت طالبان شاهد بودیم که جبهه مقاومت علیه طالبان، مورد حمایت ایران، هند و روسیه بود و از آن طرف طالبان مورد حمایت پاکستان، عربستانسعودی و امارات قرار داشت که این اتفاق ممکن است با شروع جنگ داخلی مجدد در افغانستان تکرار شود. در حقیقت طرفین بهدنبال جنگ در افغانستان نیستند و قصد دارند به یک راهحل سیاسی دست پیدا کنند؛ اما اینکه جبهه مقاومت ملی چگونه به مقاومت مدنی و مردمی در افغانستان تبدیل میشود به نظر مشکل اصلی خواهد بود.
چه میزان نقش میانجی گری به بحران افغانستان کمک میکند؟
یک راه حل برای کشورهای منطقه که از بحران افغانستان ضرر نکنند این است که هر کشوری تا جایی که میتواند در خصوص وضعیت فعلی افغانستان ورود کند، در این رابطه ایران در موقعیت مناسبتری نسبت به دیگر کشورهای منطقه قرار دارد به دلیل اینکه مردم افغانستان و ایران به لحاظ تاریخی اشتراکات بسیاری دارند و در گذشته یک کشور بودند هم به لحاظ فرهنگی افغانستان در حوزه تمدنی اسلامی و فرهنگی ایران قرار دارد که به موقعیت بهتر کمک میکند.
همچنین ایران مرز طولانی بالای ۹۰۰ کیلومتر با افغانستان دارد که جبر همسایگی ایجاب میکند که ایران فراتر از بقیه کشورها عمل کند، تاکنون ایران میانجیگری کرده است اما شرایط برای اینکه میانجیگری مؤثر صورت بگیرد هنوز آماده نیست.
آیا ایران میتواند نقش میانجی را در مذاکرات صلح بین الافغانی ایفا کند؟
بنده معتقدم یکی از کشورهایی که میتواند نقش محوری و مهمی در مذاکرات ایفا کند ایران است، اما به نظر نمیرسد به تنهایی این اقدام صورت بگیرد یعنی پاکستان، ترکیه، قطر، امارات، عربستان سعودی و هند لازم است در موضوع افغانستان نقش میانجیگری داشته باشند و به نوعی ابتکار منطقهای در جهت رفعل معضل افغانستان صورت گیرد.
ایران امکاناتی در اختیار دارد که میتواند طالبان را برای مذاکره جدی تا حدودی تشویق کند، در حال حاضر افغانستان از نظر مسائل اقتصادی از جمله سوخت و موادغذایی دچار مشکلات جدی است.
هم اکنون تعاملات تجاری ایران و افغانستان در دو منطقه دوغارون و بی رک فعال است، همچنین ایران مضاف بر تعاملات سیاسی به دلیل مرز مشترک گسترده تأمین کننده بخش اعظمی از امنیت مرزهای افغانستان است. گذشته از این افغانستان به شدت نیازمند دسترسی به آبهای بین المللی است زیرا این کشور در محاصره خشکی قرار دارد.
بنابراین ایران در شرایط مناسبی برای توسعه همکاری طالبان و تشویق طالبان به مصالحه قرار دارد، همچنین قبل از به قدرت رسیدن طالبان، ایرانیان ارتباطی با طالبان برقرار کرده بودند که میتواند اعتمادسازی بیشتری ایجاد کند تا ایران به محل اصلی مذاکرات مخالفان طالبان تبدیل شود.
نظر شما