به گزارش خبرنگار ایمنا، نیم فصل اول لیگ برتر بیست و یکم روز پنجشنبه و با برگزاری هشت دیدار در یک روز به پایان رسید. نیم فصلی که میتوان آن را به عنوان یکی از بیرمقترین نیم فصلهای لیگ ادوار مسابقات نامید.
اگر قصد داشته باشیم از لحاظ فنی رقابتها را بررسی کنیم باید مواردی همچون نبود ثبات کافی در بار تاکتیکی تیمها و بازیکنان ناآماده یا بعضاً احتیاط بیش از حد مربیان اشاره کرد. نیم فصل نخست لیگ بیست و یکم با ۲۰۹ گل زده، کمگلترین نیم فصل مسابقاتی است که بعد از فرم جدید ۱۶ تیمی به ثبت میرسد. در واقع از دور سیزدهم بود که لیگ برتر فوتبال کشورمان با تصمیم سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال با ۱۶ تیم به کار خود ادامه داد و فرم جدیدی را تجربه کرد که البته در تعداد گل زده تأثیر به سزایی داشت و میانگین تعداد گل به طرز عجیبی افول کرد.
در این سالها جای هافبکهای بازیساز بیش از پیش در فوتبال ایران احساس میشود. جای تأسف دارد که لیگ ایران بازیکنی که بتواند در یک لحظه سرنوشت بازی را با پاسهای هوشمندانه و دقیقش تغییر دهد، ندارد. بازیکنانی همچون قاسم حدادیفر، محرم نویدکیا و مجتبی جباری افرادی بودند که با پاسهای حیاتی و موقعیتسازی فوقالعاده خود، بار فنی هر تیمی را به دوش میکشیدند، اما در سالهای اخیر فوتبال ما کمتر برای پرورش امثال آنها تلاش کرده است.
در واقع نبود اینگونه بازیکنان، تمایل نشان ندادن مربیان به بکارگیری بازیکنان خلاق و فانتزی و ترجیح به استفاده از بازیکنان فیزیکی و درگیرشونده، باعث شده تا بازیهایی یکنواخت، فاقد جذابیت و با تعداد موقعیتهای گل بسیار پایین ببینیم.
اکثر تیمهای لیگ در خلق موقعیت هدفمند و با برنامه، ناتوان هستند و گلهای آنها بدون کارهای تاکتیکی و با استفاده از ضربات کاشته، کرنرها یا اشتباهات حریف به ثمر میرسد. ضعف در بازیسازی و خلق موقعیت، در آمار نیز خود را نشان میدهد. در فوتبال فعلی از جمله هافبکهای بازیساز میتوان به سروش رفیعی و پاتوسی اشاره کرد؛ آنها تنها بازیکنانی هستند که به عنوان پست ۱۰ بازی میکنند و بقیه تیمها هیچ گونه هافبک تخصصی و ویژهای برای خلق موقعیت و چرخاندن بازی ندارند.
اگر به گذشته نه چندان دور بازگردیم و نگاهی به دو تیم پرطرفدار پایتخت بیندازیم، یکی از بزرگترین مشکلات استقلال خروج مهدی قایدی و فرشید اسماعیلی بود که بار خلاقیت تیم را بر دوش میکشیدند و در غیابشان بازیکنی خلاق و فانتزیباز وجود ندارد. آنها حالا در لیگهای قطر و امارات توپ میزنند و به عنوان لژیونر در تخصص خود هنوز هم خبره هستند. از طرفی پرسپولیس نیز تنها مهدی ترابی را به عنوان عامل پویا و خلاق در تیم خود دارد که اگر زمانی مصدوم باشد یا فرم خوبی نداشته باشد، کار برای قرمزپوشان گره میخورد.
اما این تمام ماجرا نیست و معضل بعدی، مهاجمان انگشت شماری است که در لیگ برتر فرصتطلب ظاهر شدهاند. آقای گل فعلی ۱۵ هفته ابتدایی لیگ برتر گادوین منشأ است که با هشت گل زده در صدر جدول گلزنان جای گرفته است، اما نکته جالب در خصوص منشأ هم این است که وی شش گل از هشت گل خود را از روی نقطه پنالتی برای مس رفسنجان به ثمر رسانده و در جریان مسابقه تنها دو گل وارد دروازه حریفان کرده است. رتبه بعدی گلزنان در اختیار لوسیانو پری را از تیم فولاد است که هفت گل زده دارد که سه گل آن از روی نقطه پنالتی است. در واقع اگر بخواهیم گلهای به ثمر رسیده در جریان بازی را برای تیمها به حساب بیاوریم که بعضاً حاصل بازیسازی و خلاقیت مقطعی تیمهاست، آقای گل لیگ برتر را باید همان پری را باتجربه با چهار گل زده به حساب آوریم.
در خصوص مهاجمان حاضر در کشورمان حتی باید این نکته را یادآور شویم که ترانسفر شدن برخی بازیکنان به لیگهای اروپایی و کاهش ترافیک مهاجمان در تیمها هم باعث نشد فرصت مناسبی برای نمایش و عرض اندام دیگر مهاجمان به وجود بیاید. کافی است نگاهی به ۱۵ هفته گذشته لیگ برتر بیاندازید تا متوجه نتایج اسفبار تیمها شوید. در هفته آخر نیم فصل اول لیگ بیست و یکم و در حالی که همراه با هفته چهارم رکورد عجیبی در نوع خود به ثبت رسیده چهار دیدار به تساوی ختم شده است که سه دیدار آن بدون گل بوده است.
در حالی که همه تماشاگران فوتبال انتظار دارند با گذشت هفتههای لیگ برتر شاهد رقابتهای جذاب باشیم، اما دیده میشود که مربیان به تساویهای محتاطانه رضایت میدهند تا از زیر بار منتقدان شانه خالی کنند، اما همین مربیان از نبود مهاجم خوب گلایه و اعتقاد دارند فوروارد خوب و آماده در لیگ برتر کم است، در حالی که به نظر میرسد هیچ تلاشی برای بهبود شرایط خط حمله تیمها نمیکنند و تمرکزها روی خط دفاعی قرار میگیرد تا توپها از دروازهها دور بمانند.
البته باید به نکته این اشاره کرد که در بین تیمهای لیگ برتر، سپاهان با هدایت محرم نویدکیا و البته تفکر او که ناشی از زمانه بازیگری اوست تا حدودی نسبت به دیگر تیمها نمایش بهتری دارد، اما گاه در نتیجهگیری موفق ظاهر نمیشود. این موارد نشان میدهد به جای همسو شدن با دانش فوتبال، روز به روز در حال فاصله گرفتن از آن هستیم، در حالی که کمتر از یکسال به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر باقی مانده و طبعاً باید شاهد رقابت بالایی بین بازیکنان برای گرفتن بلیط جام جهانی باشیم. همه این موارد باعث شده تا نیم فصل اول لیگ بیست و یکم طبق آمار و ارقام و به گواه کارشناسان یکی از دلنچسبترین ۱۵ هفته ادوار لیگ برتر باشد، لیگی که خروجی مستقیم آن برای تیم ملی است و به موفقیت آن به عنوان یکی از بهترین نسلهای فوتبال کشور دلخوش کردهایم!
یادداشت از: امیر شمس _ خبرگزاری ایمنا
نظر شما