به گزارش ایمنا، مروئه وامقی در اولین کنگره ملی «رصد اجتماعی کووید ۱۹»، اظهار کرد: در شروع همهگیری کرونا، در مورد کودکان همه معتقد بودند که کرونا روی کودکان تأثیر ندارد و بچهها مبتلا نمیشوند، و شواهدی هم از کشورهای چین و آمریکا نشان داد که ابتلاء و مرگ کودکان ۱۰ تا ۲۰ برابر کمتر از میانسالان و ۲۵ تا ۱۰۰ برابر کمتر از سالمندانی است که مبتلا و بستری میشدند.
وی افزود: منتها بعد از مدتی متوجه شدند که این شرایط بستگی به این دارد که کودک در کجا زندگی میکند و چه بستری برای زندگی دارد و چه آسیب پذیری دارد، و آمار و ارقام نیز نشان داد که اگر کل مبتلایان زیر ۲۰ سال جهان را در حدود ۱۱ درصد داشته باشیم، این رقم در کشورهای پر درآمد، حدود هفت درصد است.
این عضو هیئت علمی دپارتمان مدیریت رفاه اجتماعی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تصریح کرد: در ابتدا، ابتلاء و مرگ و میر کودکان را به آسیب پذیری، بیماریهای کودکان، تغذیه، نداشتن فرهنگ بیماریهای عفونی همزمان، چاقی، مربوط میدانستند، و بعد متوجه شدند که میزان ابتلاء، حتی در بزرگسالان نیز که در کشورهای پیشرفته زندگی میکنند، دست خوش نابرابریهای اجتماعی و کمبود درآمد است.
وی گفت: پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم در این ارتباط وجود دارد، به طوری که فاصله گذاری و قرنطینه در دوران کرونا اثرات کوتاه مدت برای کودکان دارد و اثرات درازمدت آن نیز به دلیل دوران رشد کودکان، وقتی آثار شرایط کرونایی در یک دوره از زندگی آنان اتفاق میافتد، میتواند تا آخر عمر اثر خودش را باقی بگذارد.
وامقی با اشاره به اینکه پیامدهای اجتماعی کووید در کودکان را در چهار حوزه دستهبندی کردند، اظهار کرد: در حوزه "سلامت"، و نه فقط دوران کرونا و همهگیری، بلکه نداشتن غذای کافی، مشکلات سلامت روان نمونههایی از مشکلات سلامت کودکان است و مشکلات مربوط به " آموزش کودکان " و آموزش مجازی و آموزشهایی که در دوران کرونا در دسترس بسیاری از کودکان در جهان و از جمله در ایران قرار نگرفته است، و پیامدهای ناشی از "مشکلات اقتصادی خانوادهها"، که کودکان را درگیر میکنند، و مسائل مربوط به " ایمنی کودکان " که چه در درون خانواده و چه در فضای مجازی، خشونتهای بیشتر، قطع یا کاهش خدمات حمایتی مربوط به کودکان و خانوادهها که آسیبهای کوتاه مدت و بلندمدت ایجاد میکند که رفتن به سمت اشتغال کودکان و یا ازدواجهای زودرس کودکان، از جمله پیامدهای آسیبرسان به کودکان است.
وی تاکید کرد: بنابراین، کودکان نه تنها از کرونا آسیب میبینند، بلکه این آسیبها میتواند بسیار شدید و بسیار درازمدت باشد و به شکل نابرابری در جوامع دیده شوند، بطوری که کشورهای توسعه یافته تلاش میکنند تا وضعیت اقتصادی خودشان را به وضعیت قبل برگردانند ولی کشورهای در حال توسعه، با مسائل مربوط به کاهش درآمدها دست به گریبان هستند و توزیع نابرابر واکسن وجود دارد، ضمن آنکه نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی در کشورهای مختلف نیز مشاهده میشود.
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: در کشور ما مطالعه زیادی در این ارتباط صورت نگرفته، بلکه یک مطالعه ملی که افراد زیر ۱۸ سال را نیز در این مطالعه مورد بررسی قرار داده، وجود دارد که بر اساس این مطالعه با ۱۳ هزار نمونه، سهم گروه زیر ۱۸ سال، ۹.۶ درصد از کل مبتلایان است، و سهم فوت شدگان یک دهم درصد از کل مبتلایان را شامل شده، ضمن آنکه به لحاظ آموزشی، در کل کشور و در اواخر سال ۹۹، به میزان ۹.۸ درصد برای ادامه تحصیل ثبت نام کرده بودند و دلیل بازماندگان از تحصیل به دلیل مشکلات مربوط به آموزشهای مجازی بود.
وی با ارائه نتایج مطالعه دیگری در همین زمینه که برای کودکان خانوادههای آسیب پذیر در شهر تهران انجام شد، تاکید کرد: همه مطالعات تاکنون نشان میدهند که کودکان در دوران کرونا در چهار حوزه «آموزشی، سلامت، شرایط اقتصادی و ایمنی» دچار مشکل شدند.
بگفته وامقی، مشکلات آموزشی به دلیل مشکلات آموزش مجازی، کمبود امکانات ارتباطی از راه دور و یا نبود این امکانات در مناطق دور افتاده و یا عدم امکان پرداخت هزینه اینترنت و استفاده اشتراکی در خانوادهها از این امکانات و مشکلات کودکان خانواده در این ارتباط و یا پهنای کوتاه اینترنت در برخی از مناطق که اجازه اتصال آنان به شبکه آموزشی شاد (اصلیترین شبکه آموزشی) را فراهم نمیکند، کودکان و خانوادههای آنان را در دوران کرونا درگیر کرده است.
وی افزود: دانش آموزانی که میتوانند به شبکه آموزشی وصل شوند هم، از سختی کار با این شبکه و یادگیری از این منبع آموزشی، گلایهمند هستند، چرا که برخی از معلمان آمادگی برای آموزش مجازی نداشتند و مهارت آموزش مجازی ندارند و لذا محتوای این آموزشها برای دانش آموزان قابل استفاده نیست و یا ضعیف است.
این محقق و استاد دانشگاه همچنین گفت: ناکافی بودن پاسخگویی به مشکلات درسی، از عمده شکایتهای دانش آموزان بود، ارزیابی حضور دانش آموزان در کلاس و ارزیابی تحصیلی آنان به دلیل آموزشهای مجازی، یکی از نگرانیها و پر استرسترین مسائلی است که دانش آموزان به آنها اشاره کردند.
وی افزود: اینترنت ضعیف و شرایط نامناسب برای دانش آموزان نیز یکی از مواردی بوده که باعث سرزنش اولیا مدارس نسبت به دانشآموزان شده است و درگیری خانوادهها با موضوع آموزش کودکان را به دنبال داشته است.
این استاد و محقق علوم اجتماعی تصریح کرد: شاید گفته شود که همه دانش آموزان این مشکلات را داشتند، اما این طور نبوده است، چرا که در خانوادههای با درآمد خوب و مرفه، علاوه بر داشتن اینترنت پرسرعت، سامانههای مختلف برای یادگیری و آموزش دروس به کار گرفته میشود، در صورتی که برای دانش آموزان خانوادههای کم درآمد این امکان وجود ندارد و یا کلاً امکانات ارتباطی ندارند و یا از امکانات ضعیف برخوردارند.
وی تاکید کرد: با توجه به شرایطی که بیان شد، میتوان گفت که آموزش و تحصیل دانش آموزان در دوران کرونا بسیار صدمه دید.
این استاد و محقق دانشگاه در مورد مشکل سلامت کودکان در دوران کرونا نیز گفت: به دلیل همهگیری و جلوگیری از انتقال بیماری، کودکان در جمعهای خودشان، مدارس و اماکن عمومی حضور نیافتند و نگرانیهای متعدد آنان از شرایط و امکاناتی که آیا میتواند با نیازهای آموزشی آنان همراهی کند، سبب تأثیر بر سلامت روانی کودکان داشته است.
وامقی با اشاره به لزوم توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران به وضعیت سلامتی کودکان دارای معلولیت نیز اظهار کرد: خانوادههای این کودکان از ابتدا با تعطیلی بسیاری از مراکز توانبخشی مواجه شدند و یا برای تردد به مراکز، مجبور به استفاده از وسایل نقلیه عمومی مانند مترو بودند، که در برخی خانوادهها که وسیله شخصی نداشته و امکان هزینه کردن هم نداشتند، مشکلاتی را در بر داشت.
وی تصریح کرد: در دوران کرونا، بیکاری برخی خانوادهها، نداشتن درآمد کافی، فقری که برخی خانوادهها گزارش میکردند، بسیار دردناک بود، و در این شرایط مسلماً وقتی کودک در یخچال را باز میکند و میبیند چیزی در یخچال نیست، فشار مضاعفی را باید تحمل کند، علاوه بر اینکه بحث "روابط درون خانواده" که خشونت، یکی از تأثیرات آن برای کودکان بود.
وی در پایان سخنرانی خود و در جمعبندی مطالب بیان شده، افزود: کودک بودن، به خودی خود، آسیب پذیر است، و در خانواده کم درآمد بودن، آسیبپذیری مضاعف دارد. چرا که مسائل کودکان دیگر، برای این خانوادهها تشدید میشود و اگر کودکی باشد که کم درآمد باشد و جزو خانوادههای افغانی و یا دارای مادر سرپرست خانواده باشد که در دوره کرونا، شغل خود را هم از دست داده باشد، سبب خواهد شد که شرایط برای کودکان بسیار دشوار شود، و لذا، باید هر چه سریعتر به فکر کودکان خانوادههای کم درآمد بود، چون میتواند پیامدهای جبران ناپذیری برای نسل آینده داشته باشد.
نظر شما