به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، افراد سیاهپوست و دیگر نژادهای غیر سفیدپوست در ایالات متحده آمریکا همواره با خشونت، سوظن و نظارت بی امان از سوی نیروهای امنیتی و حتی سایر مردم در فضاهای سبزی شهری مواجه بودهاند. همین رویداد بر رفتار بسیاری از آنها اثرات نامطلوبی به جای گذاشته چرا که بر حس ناامنی آنها در مکانهای بیرون از منزل افزوده است. البته این تصور که فضاهای سبز شهری تنها برای افراد سفیدپوست و ساکنان ثروتمند شهرها طراحی شده است ریشه در تاریخ فرهنگ آمریکا دارد و از زمانهای قدیم تا به امروز نسل به نسل تقویت شده است.
شیوع بیماری کووید -۱۹ بیش از گذشته نابرابری میان مردم جهان به ویژه شهرهای ایالات متحده آمریکا را در دسترسی به فضاهای سبز آشکار کرد و به مدیران نشان داد که برای رهایی از پاندمیها، افزایش حس برابری میان تمام ساکنان ضروری است. در ادامه به معرفی راهکارهایی پرداخته میشود که پیادهسازی آنها به مدیران کمک میکند، دسترسی تمام اعضا جامعه، خواه پیر یا جوان، سالم یا ناتوان جسمی، سفید یا سیاهپوست و غیره را به فضاهای سبز شهری افزایش دهند و شهرهایی قابل دسترسی برای همگان ایجاد کنند.
خودداری از آرمانگرایی در مورد طبیعت و فضاهای سبز
فضاهای سبز شهری از قابلیت ترویج سلامت جسمی و روانی میان شهروندان برخوردار است با این حال، بسیاری از مدیران شهری حسی آرمانگرایانه نسبت به آنها دارند و تصور میکنند که بهرهگیری از فضاهای سبز برای تمام مردم امکانپذیر است.
فضاهای سبز همچون سایر مکانهای عمومی شهری متأثر از عوامل نظاممند و اجتماعی متعددی است که ارتباط انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد. این در حالی است که فضاهای سبز در اغلب نقاط دنیا با نقصهای بسیاری در طراحی برخوردار است که بهرهگیری از آنها را برای عموم مردم با تواناییهای مختلف مشکل میکند. به عنوان مثال، بسیاری از افراد پیر به هنگام نزدیک شدن به این مکانها با پلکانهایی طولانی مواجه میشوند و از ادامه سفر خود جلوگیری میکنند و از سوی دیگر در بعضی از شهرهای جهان نیز زنان در هنگام حضور در فضاهای سبز شهری ایجاد مزاحمت از سوی جنس مخالف را تجربه میکنند و همین حس ناامنی آنها را به سوی منازلشان بازمیگرداند. بنابراین، مدیران شهری باید آرمانگرایی نسبت به فضاهای سبز شهری را کنار بگذارند و آنها را به گونهای بازطراحی کنند تا به معنای واقعی برای تمام ساکنان شهر با هر نژاد، جنسیت و توانایی قابل دسترسی باشد.
پرداختن به عوامل تعیین کننده ساختاری سلامت
عوامل تعیین کننده اجتماعی سلامت مولفههایی نظیر نژاد، توانایی، جنسیت و درآمد را شامل میشود حال آنکه عوامل ساختاری سلامت، عللی ریشهای را در بر میگیرد که افراد را تحت نابرابریهای سلامت و بهداشت قرار میدهد. عوامل تعیین کننده ساختاری شامل مسائلی مانند نژادپرستی، برتری سفیدپوستان، توانایی جسمی، طبقه اجتماعی، جنسیت و بیگانههراسی است. به عنوان مثال در شهرهایی نظیر تورنتو، مرکز استان انتاریو و پرجمعیتترین شهر کانادا، مناطق بر اساس نژاد و درآمد تقسیمبندی شده است و این روند همچنان نیز در طراحیهای جدید شهری ادامه دارد که این استراتژی، روابط میان شهرنشینان را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده است.
مدیران امروز باید نسبت به گذشته تدابیر طراحی شهری و به ویژه طراحی فضاهای سبز را بیشتر بر برابری و عدالت تکیه دهند و منابع را به طور یکسان میان تمام مردم تقسیم کنند.
ارتباط معنادار با افرادی از نژادهای مختلف
چنانچه برنامهریزان در طراحی فضاهای سبز و سایر مکانهای عمومی شهری، رویکرد ضد نژادپرستی را مورد تمرکز قرار دهند، آنگاه میتوان ادعا کرد که مناطق جدید برای همه طراحی شده است. فرآیندهای طراحی شهری امروزی و نوآوریهای پیشبرد سلامت در فضاهای سبز شهری باید تحت قوانین جدیدی انجام شود تا در نهایت، برابری اجتماعی و نژادی را برای شهرنشینان در پی داشته باشد.
شواهد نشان داده که کمیت و کیفیت فضاهای سبز برای افرادی از نژادهای غیر سفیدپوست به مراتب کمتر از کمیت و کیفیت همین فضاها برای افراد ثروتمند و سفید پوست است ضمن اینکه، نظارت و حمایت در فضاهای سبز مناطق ثروتمند و سفیدپوست نشین نیز در سطح بالاتری قرار دارد.
مدیران شهری میتوانند برای حل این مشکلات با افراد کمدرآمد و غیر سفیدپوست ارتباطات معنادار برقرار کنند و از مشکلات آنها در زمینه فضاهای سبز شهری باخبر شوند تا از این طریق به حل هر چه بیشتر چالشهای پیش روی این گروههای آسیبپذیر بپردازند.
بسط مفهوم دسترسی
اگرچه دسترسی فیزیکی به فضاهای سبز به عنوان مثال از طریق ایجاد سطوح شیبدار یا نصب علائم بسیار حائز اهمیت است با این حال، مفهوم دسترسی به این فضاها نیز باید بسط داده شود تا دسترسی اجتماعی را نیز در بر گیرد. در کشورهای غربی، ایدهها و قوانین زیادی وجود دارد که مشخص میکند یک فضای سبز متعلق به چه گروههایی است و چه کسانی در چنین مکانهایی، بیگانه تلقی میشوند. این قوانین و ایدههایی که اغلب بر اذهان مردم حاکم است، تجربه قشرهای مختلف جامعه را از فضاهای سبز و پارکها به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار میدهد. در این راستا، بسط مفهوم دسترسی میتواند بسیار اثربخش باشد و در توزیع برابر فضاهای عمومی و افزایش قابلیت آنها برای عموم مردم نقش مهمی ایفا کند.
نظر شما