به گزارش خبرنگار ایمنا، یک ورزشکار را تصور کنید که صورت مداوم ورزش می‌کند و در اتفاقی دچار شکستگی استخوان پا می‌شود و درد بسیار زیادی را تحمل می‌کند. طبق قاعده این شخص باید به پزشک مراجعه کند و خود را درمان کند که مجدد بتواند به مسیر قبل خود بازگردد. حال این شخص به پزشک مراجعه نمی‌کند و سعی بر خود درمانی دارد. بعد از مدتی این آسیب استخوان جوش می‌خورد اما نه به صورت صحیح و اصولی؛ ورزشکار بعد از مدتی متوجه می‌شود که با این آسیب نمی‌توان راه رفت.
راه حل چیست؟ این شخص باید به پزشک مراجعه کند و احتمال استخوان باید مجدد شکسته شود و در جای صحیح قرار بگیرد و کمی هم زمان بگذرد تا مجدد بتواند به مسیر قبلی خود بازگردد. احتمالاً درد زیادی را باید تحمل کند تا بتواند مجدد به مسیر قبلی بازگردد. حال مثال این ورزشکار را به اقتصاد کشور تعمیم می‌دهیم. فرض کنید مشکلی در سیستم تأمین مالی کشور وجود دارد و اگر اکنون مرتفع نشود این ممکن در آینده بسیار سخت خواهد شد.
به عنوان مثال نیروگاه‌های کشور با قیمت گذاری دستوری برای برق روبرو هستند. بخش خصوصی دیگر تمایلی به ساخت نیروگاه ندارد لذا در تابستان احتمال مشکل شدید برق وجود خواهد داشت و سال آینده هم وخیم‌تر می‌شود. حال اگر مسئولان تصمیم بر تعیین نرخ برق داشته باشند (به طوری که برای نیروگاه‌ها صرفه داشته باشد) قطعاً شاهد افزایش چند برابری قیمت آن خواهیم بود. این موضوع می‌تواند نرخ برق برای کارخانجات و مصرف کننده را به شدت افزایش دهد. اگر مثال برق برای شما ملموس نیست به بحث قیمت گذاری بنزین توجه کنید.
بنزین با نرخ ۳,۰۰۰ تومان نیز قاچاق می‌شود. برای جلوگیری از این اتفاق باید برای آن قیمتی تعیین شود که برای قاچاقچی صرفه نداشته باشد. حال در صورت افزایش قیمت بنزین به ۱۵,۰۰۰ تومان چه اتفاقی می‌افتد؟
نرخ بهره بالا به کسب و کارها آسیب می‌زند و فرد ترجیح می‌دهد که به جای سرمایه گذاری در تولید، در بانک سپرده و یک سود مشخص را دریافت کند. برای جلوگیری از این اتفاق باید نرخ بهره کاهش یابد اما در صورت کاهش نرخ بهره نقدینگی در کشور افزایش پیدا خواهد کرد و با سرایت به سایر بازارها، تعادل را در اقتصاد و بازارها به هم می‌زند. شاید هم یک تورم بسیار وحشتناک ایجاد کند.
همه‌ی مسئولان بر این باورند که ارز ۴۲۰۰ منجر به ایجاد رانت می‌شود؟ منجر به پیدایش افرادی می‌شود که این ارز را برای واردات کالای خاص دریافت کرده اما کالای دیگری به کشور وارد می‌کند یا در بازار آزاد ارز ۴۲۰۰ تومانی را به فروش می‌رساند. اما چرا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی دشوار است؟ چون با حذف این ارز قیمت دارو چند برابر می‌شود، قیمت نهاده‌های دامی افزایش پیدا می‌کند در نتیجه قیمت مرغ و گوشت افزایش می‌یابد.
ساختار و بخش‌های مختلف کشور مانند همان ورزشکاری شده که برای معالجه پای شکسته خود به جای مراجعه به پزشک خود درمانی می‌کند. وضعیت مسکن کشور جدایی از این داستان نیست. سال‌های زیادی تورم گریبان گیر اقتصاد بوده و مسکن هم بیشتر از سایر بخش‌ها دچار این تورم شده است. هر ماه در گزارش‌های مسکن حجم معاملات کاهش و قیمت‌ها افزایش می‌یابد. اما چه زمانی پای شکسته مسکن ترمیم خواهد شد؟
برای این امر نیازمند یک قانون مشخص برای نرخ اجاره بها میان مستأجر و مالک هستیم. مستأجران به شدت تحت فشار هستند و قیمت‌ها سالانه در حال افزایش می‌یابد اما حقوق سرپرستان خانوار کمتر از تورم افزایش می‌یابد؛ لذا هر چند سال یکبار سرپرست خانوار مجبور به اجاره یک منزل مسکونی دیگر با کیفیت پایین‌تر خواهد شد.
قیمت‌ها مجدد افزایش داشته است اما شاید برای عده‌ای از مردم دیگر تفاوت نداشته باشد. شخصی که موفق به خرید خانه متری ۳۰ میلیون تومان نشده، بدیهی است که با قیمت میانگین متری ۳۲ میلیون تومان هم موفق به خرید خانه نخواهد شد.
توزیع تعداد آپارتمان‌ها بر حسب سن ساخت
توزیع خرید واحدها به سمت ساختمان‌هایی با سن بالاتر حرکت کرده است. دلیل آن است که قیمت خانه‌های با سن بالا از سایر خانه‌ها کمتر است.
حجم و میانگین قیمت معاملات
رشد ۲۸۲ درصدی حجم معاملات و رشد ۲۱ درصدی قیمت نشان از افزایش شدید معاملات مسکن نیست بلکه در آذر ماه سال گذشته میزان معاملات کم بوده است وگرنه نسبت به ماه گذشته شاهد افزایش ۳۳ درصدی حجم معاملات هستیم.
توزیع فراوانی معاملات انجام شده برحسب متراژ
واحدهای بین ۵۰ تا ۶۰ متر بیشترین حجم را به خود اختصاص داده‌اند.
توزیع فراوانی معاملات انجام شده برحسب ارزش
واحدهای بین یک تا ۱.۵ میلیارد بیشترین ارزش معاملات را خود اختصاص داده‌اند.
توزیع فراوانی معاملات انجام شده برحسب قیمت
میانگین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان بیشترین سرانه معامله به خود اختصاص داده‌اند.
نظر شما