به گزارش خبرنگار ایمنا، برخی از کارشناسان بر این باور هستند که پارک بانوان میتواند فرصتی باشد که زنان نیز در پارکها به راحتی به تفریح و یا ورزش بپردازند، این در حالی است که پس از گذشت چند سال باید دید که آیا پارکهای بانوان توانسته نیاز زنان جامعه را برای تفریح برطرف کند یا خیر.
درباره این چالش با مرتضی میرغلامی، دکترای طراحی شهری به گفتوگو نشستیم. وی، دکترای طراحی شهری خود را در دانشگاه ملبورن استرالیا طی کرده و هماکنون در همین رشته، دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز است. بیش از ۶۰ مقاله تخصصی، در کارنامه پژوهشی او به چشم میخورد. مطالعات حوزه زنان، از جمله تحقیقات و مطالعات وی است. مشروح این گفتوگو را ادامه میخوانید:
در مورد پدیده نسبتاً نوظهوری به نام «پارک بانوان» صحبت میکنیم؛ اما پیش از آن، سوالم این است که چرا پارکهای بانوان در شهرها ایجاد شد؟
وقتی از شهر صحبت میکنیم، باید اول سر این موضوع تفاهم داشته باشیم که از چه شهری صحبت میکنیم!؟ شهر سنتی؟ شهر مدرن؟ یا شهری که در حال گذار است؟ بر این اساس، طبیعتاً مواجهه ما با انسان (حالا یا مرد و یا زن) متفاوت خواهد بود. شهر سنتیِ پیش از تجدد، بر اساس یک سری باورها و ارزشهای قومی و طایفهای شکل میگیرد؛ حضور زنان در چنین شهری، محدود به اندرونی و بیرونی است. شهر در این دوره، وابسته به جنسیت، فضا و زمان، است. به این ترتیب که نحوه حضور زنان و مردان در شهر متفاوت است. شهر عمدتاً در اختیار نیروهای سیاسی و اقتصادی بود و حضور مردم، صرفاً جنبه رعیّتی داشت. با ظهور قاجار، اتفاقات جدیدی میافتد و مفهوم شهر دستخوش تغییراتی میشود. بخش عمدهای از این اتفاقات، به خاطر ارتباط خوب قاجار با غرب، تأثیرپذیری از مفاهیم مدرن و ورود نوگرایی به شهر است. قبلاً فقط قهوهخانه بود که محل اجتماع عمومی بود، آن هم که ویژه مردها بود. اما از این دوره به بعد، رفتهرفته، تماشاخانه و رستوران و بعدها سینما نیز وارد شهر میشود. به تناسب این نوگرایی، حضور زنان نیز در شهر نمود برجستهتری پیدا میکند. زنان به خاطر ویژگیهای خاصی که دارند، همواره آسیبپذیرتر هستند و حضورشان در بخشهای مختلف شهر، با چالش امنیت ارتباط دارد. به این ترتیب، بُعد «زنانگی شهر» به عنوان یک «مسئله» مطرح میشود و در شهرسازی ما مورد توجه قرار میگیرد.
شاید بتوان گفت، پدیده «پارک بانوان» پررنگترین نمود حضور زنان در عرصه عمومی شهر است. قدری در مورد پیشینه این پارکها توضیح بفرمائید. آیا «پارک بانوان» یک پدیده صرفاً ایرانی و اسلامی است؟
خیر، برخلاف تلقی عموم، نخستین پارک بانوان در سال ۱۹۱۳ میلادی در ایالت مونتانای آمریکا احداث شد و به مرور پارکهای بانوان دیگری نیز در جایجای آمریکا و غرب، توسعه یافت. اما هدف آنها از احداث پارک بانوان، طبیعتاً متفاوت از هدفی است که ما داریم. در آمریکا، هدف عمده از احداث پارک بانوان، بهبود کیفیت زندگی اجتماعی زنان است. در سال ۲۰۰۰ میلادی، پارک بانوان دیگری در شیکاگو افتتاح شد که مسیر پیچ در پیچی داشت و استعارهای از حرکت زنان از مرزهای پُرپیچوخم سنت بود. در سال ۲۰۱۰ میلادی، حدود ۲۰۰ بانوی مسلمان در آمریکا در نامهای، از فدراسیون ورزشی خواستند تا ساعتهایی را در روز در پارکها به آنها اختصاص دهند تا بتوانند به راحتی به تمرینات ورزشی خود بپردازند. پس از پیگیری بسیار، این موضوع محقق شد و هنوز هم یکی از این پارکها، در دیربون (Dearborn) در ایالت میشیگان در روزهای زوج، به ورزش بانوان مسلمان اختصاص دارد. در ایران، «پارک بانوان بروجرد» اولین پارک ویژه زنان در ایران است که در سال ۱۳۸۰ افتتاح شد. بعد از آن هم در تهران و تبریز و ارومیه پارکهایی احداث و تأسیس شد. اولین پارک بانوان تبریز نیز پارک بهار سال است که سال ۱۳۸۶ در خیابان بهار افتتاح شد.
با این توضیح، هدف از پارکهای بانوان، محدود به موضوعات شرعی نیست و در جهان دارای یک جنبه اجتماعی است؟
همین طور است. نیمی از جمعیت شهر را زنان تشکیل میدهد. بخشی از اهداف ایجاد این پارک، عبارت است از تسهیل در حضور اجتماعی بانوان. چنانچه اشاره کردم، زنان به سبب ویژگیهای خاص فیزیولوژیکی، آسیبپذیرتر هستند؛ هر چند که به لحاظ آماری و از نظر آمار خشونت در فضای شهری، مردان بیشتر از زنان آسیب میبینند، اما ترس و اضطراب در فضای شهری در بانوان بیشتر است. فضاهای خاص بانوان از جمله پارکهای ویژه زنان میتواند این چالش را به حداقل برساند. از سوی دیگر نقش پارک بانوان، در کشور ما به لحاظ فرهنگی و اعتقادی نیز قابلاهمیت است. بانوان به ویژه در ورزش، دوست دارند تحرک راحت و آزادانه داشته باشند. ورزش، از مطالبات مهم بانوان است و پارک بانوان میتواند این مطالبه را پاسخ دهد.
از مهمترین پژوهشهای شما، هدایت یکی از مقالات در مورد شماری از پارکهای بانوان در تبریز است. نتیجه و تحلیل چکیدهای از آن پژوهش، به خاطر دارید؟
بر اساس مطالعاتی که چند سال پیش، با تلاش یکی از دانشجویانم، در مورد چهار پارک بانوان (بهار، شمس تبریزی، مهر باغمیشه و آنا) انجام دادیم، بیشترین مخاطبان این پارکها، زنان خانهدار هستند و شمار زنان تحصیلکرده، نسبتاً پایین است. پارک بهار، با میانگین سنی ۲۷ سال، جوانپسندترین پارک بانوان تبریز است. بیش از ۸۰ درصد بانوان مراجعهکننده به پارک آنا، مسیر منتهی به پارک را پیاده طی میکنند. شمار مراجعهکنندگان هفتگی به این پارک، پنج بار است. این دو نکته، نشان میدهد مکانیابی این پارک، تا حدود زیادی موفقیتآمیز بوده است. از نظر میزان ورزش عمومی نیز، زنان بیشترین ورزش را در پارک بانوان شمس دارند. امنیت، راحتی، نزدیکی به طبیعت و دیدار آشنایان، مهمترین مزایای این پارکها برای بانوان است.
یکی از چالشهای اساسی در مورد مکانیابی و احداث پارکهای بانوان، معضل اِشراف محیط پیرامون است که حریم حضور افراد را مختل میکند و اغلب نیز مورد گلایه بانوان است. این نکته، چقدر در مورد پارکهای بانوان برجسته است؟
معضل اِشراف در همه جا هست. حتی در خانههای مسکونی و آپارتمانهای شخصی. شهرداری به راحتی مجوز بلندمرتبهسازی صادر میکند و حریم خصوصی افراد به خطر میافتد. از دیگر سو، یک بحث مهم این است که امروز در فضای شهری، حریم عمومی و خصوصی در حال پوستاندازی است. حریم خصوصی فقط یک فضای کالبدی نیست.
جهان اندروید و شبکههای مجازی کاری کرده که مرز حریم خصوصی نسبت به گذشته، جابهجا شدهاست. وقتی افراد، خودشان حریم خصوصیشان را در این فضای مجازی به اشتراک میگذارند، حریم خصوصی در فضای کالبدی هویت خود را تا حدودی از دست میدهد. امروز ما وقتی از شهر صحبت میکنیم، از یک فضای پستمدرن بحث میکنیم که مرزها و حریمهای آن نسبت به گذشته، تفاوت چشمگیر دارد. از این رو، به نظرم حریم خصوصی و عمومی در شهرهای امروز، نیازمند یک بازتعریف اساسی است.
با این تفاسیر، شاید مفهوم «پارک بانوان» از یک منظر دیگر آن توجیه سابق را ندارد. وقتی این مرز جابهجا شده، به نظر میرسد باید توسعه پارکهای بانوان را به سمت پارکهای خانواده سوق دهیم؛ چرا که از نظر برخی کارشناسان حقوق زن، پارکهای بانوان، فضایی برای جدا کردن زنان از جامعه هستند.
این نگاه هم میتواند از یک منظر صحیح باشد، اما معضل ما بیتوجهی به خواست و مطالبه شهروندان است. زنانگی شهر را باید به عنوان یک واقعیت اجتماعی بپذیریم. نباید صرفاً نگاه ایدئولوژیک داشته باشیم و در نقطه مقابل نباید اهمیت این پارکها را هم کلاً نادیده بگیریم. باید آنقدر به سمت مشارکتپذیری و مطالبهجویی از مردم برویم که به بهترین الگو دست بیابیم. این الگو ممکن است شهر به شهر و محلهبهمحله فرق کند. ما باید برای هر بخش برنامه داشته باشیم. شورای اسلامی شهر میتواند یک مرجع ارزشمند برای آگاهی از مطالبات واقعی مردم باشد؛ اما باید ببینیم شورای ما چقدر به خواستههای مردم نزدیک است.
گفتوگو از: فرشید باغشمال
نظر شما