به گزارش خبرنگار ایمنا، اصفهان با بناهای شگفتانگیز خود، همواره یکی از تحسینبرانگیزترین نشانههای دورههای تاریخی مختلف بهشمار میرود. از اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی کشور یاد میشود اما نصف جهانِ ما، نقطه ضعفی هم در صنعت گردشگری خود دارد، همه، اصفهان را تنها با میدان نقش جهان، سیوسه پل و پل خواجویِ آن میشناسند!
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر به اصفهان نگاهی فراتر از تکرار بیاندازیم، کمبود شناخت اکثر مردم ایران و حتی اصفهانیها از آثار جذاب و دیدنی این شهر است. مکانهایی که شاید مردم، آنها را دیده باشند اما از کنارشان به راحتی گذر کردهاند. به این ترتیب بر آن شدیم تا پنجشنبه هر هفته به مکانهایی در اصفهان نگاهی بیاندازیم که شاید شهرتی مانند سایر آثار نداشته نباشند ولی هر کدام شاهکاری از هنر ایرانی بهشمار میروند.
حکایتی از هنر دست معماران ایرانی
در زمان حکومت نادرشاه افشار، با افزایش مخارج لشکرکشیهای متعدد و کمبود بودجه در خزانه، مالیات بیشتری از مردم گرفته میشد. این روند در همه شهرهای ایران ادامه داشت و مردم اصفهان نیز باغ انگورستان یا انگورستان ملکالتجار کنونی را به عنوان مالیات به دولت پرداختند و به این ترتیب این باغ، به تصرف دولت درآمد. بعدها در زمان ناصرالدین شاه، انگورستان به مسئول امور مالی حکومت اصفهان پیشکش شد. اما این باغ همچنان به انگورستان ملک تبدیل نشده بود تا اینکه فرزند مسئول امور مالی اصفهان به نام حاج محمد ابراهیمخان که در دربار لقب ملکالتجار را داشت به فکر تأسیس بنا در این باغ خوش آب و هوا افتاد. ملکالتجار دست به کار شد و مسئولیت ساخت این بنا را به عهده فردی به نام استاد حسینچی واگذار کرد. او قصد داشت این مکان را به محلی برای برگزاری مراسم مذهبی و تعزیه تبدیل کند.
بنای انگورستان ملک با چنان ظرافت و هنری ساخته شده است که هنوز هم پس از چندین سال و بازسازیهای متعدد حکایتی از هنر دست معماران اصفهانی است.
در گذشته، خیابان ملک اصفهان خیابانی پر از درخت و نهرهای روان بود؛ تا اینکه در سال ۱۳۳۳ پس از طرح عریض سازی برای عبور و مرور وسایل نقلیه به شکل کنونی درآمد و در میان این ساخت و سازهای بی حساب و کتاب، بخش زیادی از عمارت انگورستان ملک از بین رفت و بعدها سعی شد تا قسمتی از این بنای شگفتانگیز مرمت و بازسازی شود. سپس در سال ۱۳۴۱ سازمان اوقاف حق مالکیت این عمارت را بر عهده گرفت.
بنای کنونی انگورستان ملک شامل چندین بخش است که از میان قسمتهای مختلف آن، شاه نشین تابستانه و حیاط اندرونی از همه خیره کنندهتر است.
شاه نشین تابستانه
شاه نشین تابستانه یا تالار، عمارتی بسیار زیبا در وسط باغ است. آنچه این قسمت را زیباتر میکند ارسی های آن است. ارسی به پنجرههایی گفته میشود که با گرهچینی ساخته شده است و تکههای کوچک چوب بدون میخ و چسب در کنار هم قرار گرفتهاند و اطراف آن را پنجرههای مشبک رنگی پوشانده است. وجود این شیشههای رنگی دلایل گوناگونی دارد؛ هر رنگ شیشه نماد فصلی از سال است. تأثیر روانشناسی رنگها، تعدیل کنندگی نور و شاد و گرم کردن فضای داخلی خانه از دیگر دلایل وجود این پنجرههای رنگارنگ در معماریهای قدیمی است.
ملکالتجار برای دختر و پسرهایی که بضاعت مالی نداشتند در این محل عروسی برگزار میکرد. میز و صندلیها به سفارش ملکالتجار از فرانسه و لوسترهای موجود در اتاق از ایتالیا آورده شده و نشانه شیر و خورشید نیز روی مبل حک شده است. این قسمت با مانعی چوبی به دو بخش تقسیم میشود که دو گروه اجتماعی مردم را از هم جدا میکرد. نقاشیهای کوچکی که به دیوار زده شده نقاشیِ عکسهایی است که ملکالتجار از خارج از میآورد و به نقاشان میداد تا آن را رسم کنند.
حیاط اندرونی
این حیاط توسط ملکالتجار مسقف شد و حوض و باغچه آن برداشته شد تا برای برگزاری تعزیه مورد استفاده قرار گیرد. سقف این مکان چوبی است و تزئیناتی دارد که به آن لمبه کوبی گفته میشود. دورتادور این بخش شعرهایی از محتشم کاشانی نوشته شده است. شرق و غرب حیاط اتاقهای سه دری دارند. سرستونهای این بخش از شاخصههای آن است. سرستونهای مقرنس کاری شده حیاط اندرونی، نمادی از سی و سه پل و رنگ سبزآبی آن نمادی از آب زایندهرود است.
نظر شما