به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که جلال خوشچهره، کارشناس مسائل بینالملل در خصوص احیای مذاکرات برجام در اختیار خبرگزاری ایمنا، قرار داده است: آخرین دور معلق مانده مذاکرات برجامی در وین، برخی امیدواریها را در نزدیک شدن طرفها به توافق ایجاد کرد. این امید بلافاصله در بازار ارزهای خارجی ایران بازتاب یافت. با اینحال، این واقعیت را نمایان کرد که کاهش قیمتها در این بازار _و بلکه دیگر اقلام_ و نیز تحولات منطقه خلیج فارس با فرایند مذاکرات وین رابطه مستقیم دارد؛ اگرچه اتفاقات آینده هنوز در پرده ابهام است.
برخی بر این باورند که حالا توپ در زمین تهران است که باید میان یکی از گزینههای پیش رو را انتخاب کند. برخی دیگر، توپ را در زمین طرفهای بلوک غرب و خاصه واشنگتن دنبال میکنند اینکه آیا حاضرند در آخرین لحظات به چارچوب توافق موقت با تهران تن دهند؟
تردیدی نیست که طرفها در بهترین وضع باید به «توافق موقت» تن دهند. جز این و در این فرصت، امری محال خواهد بود؛ زیرا برای رسیدن به یک توافق جامع، فرصت بیشتری لازم است. این اتفاق در مجال کنونی ممکن نیست. اما ایده توافق موقت که به نظر میرسد همه طرفها با آن همسو هستند، چه مختصاتی دارد؟
تهران برای قبول یا رد آنچه که در دور هفتم مذاکرات پیشنهاد شده، فرصت خواسته است.
بر اساس گزارشها، اعضای حاضر در وین برای این فرصت که به نظر میرسد سقف آن ششم دیماه آینده باشد، از خود انعطاف نشان دادهاند. این انعطاف بهزعم مذاکرهکنندگان، نشانی از امید به توافقی است هرچند موقت اما راهگشا در آینده که میتواند گفتگوهایی کشدار ولی با دستور کار معلوم باشد.
صورت مساله تا اندازهای روشن است؛ اینکه همه اعضای مذاکره کننده مستقیم و غیر مستقیم با تهران در وین، موضعی مشترک را پیشروی تهران قرار دادهاند. در اینحال پیشنهادهای طرف ایرانی خود را نیز در این موضع لحاظ کردهاند.
اما بهرغم توجه گسترده رسانهها و سخنگویان مذاکرات وین، از جمله فعالترین آنان؛ یعنی «میخائیل اولیانف» نماینده ویژه روسیه در وین، کم و کیف پیشنهادها برای توافق موقت در پرده ابهام است. همه آنچه در این باره گفته میشود، کلی گویی توأم با لفاظیهای آمیخته به تهدید و تطمیع متقابل است.
اگر پذیرفته شود که مذاکره کنندگان با تهران در وین، از موضع مشترک و روشن برخوردارند، حالا این تهران است که باید دست به انتخاب بزند. هرچه هست، این انتخاب به اندازهای اهمیت دارد که طرف ایرانی برای تصمیم درباره قبول یا رد آن، مجال خواسته است.
پرسش این است: آیا دور هشتم مذاکرات در وین که ممکن است از امروز تا ششم دی آینده و پیش از پایان سال میلادی، برگزار شود، سقف انتخاب نهایی همه مذاکره کنندگان در وین است؟ و در واقع آخرین فرصت برای ماندگاری برجام؟ این سقف چه اندازه با ششمین دور از گفتوگوها که دستگاه دیپلماسی دولت «حسن روحانی» به نتیجه رساند، تفاوت دارد؟
آیا فرصت ایجاد شده برای تصمیمگیری در تهران، امکانی برای چانهزنی بیشتر در وین خواهد شد؟ یا به ترتیبی، حرف آخر به تهران است؟ ظرفیتهای طرفها در هضم پیامدهای قبول یا رد آن چه اندازه است؟ آیا توافق موقت را باید نخستین گام در تعدیل روابط خصمانه تهران و واشنگتن دانست؟ در این صورت آیا دو طرف پس از این و فارغ از واسطهها، به طور مستقیم به حل اختلافات و دشمنیهایشان خواهند پرداخت؟
سود برندگان و بازندگان توافق موقت چه طرفهایی خواهند بود؟ بازندگان چه تدابیری برای سنگاندازیهای خود مانند آنچه در پی توافق جامع مشترک هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵ میلادی به عمل آوردند، در دستور کار خود قرار خواهند داد؟ تدابیر توافقکنندگان برای خنثی کردن و ناکارآمد ساختن خرابکاریها چیست؟ آیا اینکار نیاز به همکاری مشترک دارد؟
وجه غالب همه آنچه در بالا گفته شد، رویکردی امیدوارانه در بستری از واقعگرایی در تعریف اوضاع جاری است، ولی نباید فراموش کرد که همه طرفها اکنون در برزخ انتخابی سخت قرار دارند. حالا زمانی است که ارادهها برای توافق یا رد آن، خود را به شکلی ملموس بروز خواهند داد.
نظر شما