به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ اکبر راشدنیا فرمانده پایگاه دریابانی بندر ماهشهر اظهار کرد: مأموران پایگاه دریابانی بندر ماهشهر در راستای تحقق منویات رهبر معظم انقلاب در مبارزه قاطعانه با مخلان اقتصادی، تمام تلاش خود را برای مقابله با پدیده شوم قاچاق، استمرار امنیت پایدار و پاسداری از قلمرو سرزمینی ایران اسلامی به کار گرفتهاند.
وی ادامه داد: در این راستا و در یک ماه گذشته، مأموران پایگاه دریابانی بندر ماهشهر با رصد دقیق و اشراف اطلاعاتی، موفق به کشف ۱۰۰ هزار و ۹۹۰ لیتر گازوئیل قاچاق شدند.
فرمانده پایگاه دریابانی بندر ماهشهر با اشاره به دستگیری ۲۷ نفر و توقیف ۹ شناور در این رابطه، گفت: متهمان پس از تشکیل پرونده به دستگاه قضائی تحویل داده شدند.
وی افزود: سودجویان و مخلان اقتصاد کشور بدانند امروز همبستگی و تعامل مرزبانان و مرزنشینان در حفظ و حراست از مرزهای جمهوری اسلامی ایران در این خطه بیش از هر زمان است و به کمک خداوند عرصه را بر سودجویان و قاچاقچیان در خشکی و کرانههای دریا تنگ خواهیم کرد.
انتشار عکس و فیلم محرمانه زن صیغهای
سرهنگ علی محمدپور رئیس پلیس فتا خراسان جنوبی اظهار کرد: خانم جوانی با مراجعه به پلیس فتا شهرستان قاین اظهار کرد: فردی ناشناس در شبکه اجتماعی واتساپ و تلگرام اقدام به توهین، تهدید و با انتشار تصاویر و فیلمهای خصوصی او در فضای مجازی موجب سلب آسایش وی و خانوادهاش شده است.
وی افزود: شاکیه در ادامه اظهاراتش عنوان داشت مدتی پیش با فردی ازدواج موقت انجام دادم اما به دلیل اینکه ایشان تعادل روحی و روانی نداشت و همچنین به من دروغ گفته بود که مجرد هست تقاضای فسخ صیغهنامه دادهام و نمیخواستم رابطه با ایشان را ادامه دهم، که اخیرأ متوجه انتشار تصاویر و فیلمهای خصوصی ام در فضای مجازی شدهام.
رئیس پلیس فتا خراسان جنوبی ادامه داد: افسران سایبری پلیس فتا شهرستان قاین اقدامات خود را آغاز کردند و پس از مطالعه اظهارات شاکی و بررسی همه جوانب پرونده با بهرهگیری از روشهای تخصصی و پلیسی موفق شدند ردپای مجرم را در فضای مجازی شناسایی کنند.
وی تصریح کرد: با به دست آمدن اطلاعات هویتی متهم و ضمن هماهنگی با مرجع قضائی و تعامل و همکاری پلیس اطلاعات و امنیت عمومی، طی عملیات غافلگیرانه متهم دستگیر و در بازرسی از منزل نامبرده تعدادی تلفن همراه و تبلت کشف و ضبط گردید.
سرهنگ محمد پور گفت: متهم در برابر مدارک و مستندات موجود به جرم ارتکابی خود اعتراف کرده و انگیزه خود را انتقامجویی بیان نمود در نهایت پرونده به همراه متهم جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی ارسال گردید.
وی به کاربران توصیه کرد: متأسفانه امروز شاهدیم برخی کاربران شبکههای اجتماعی را بستری برای انتقامجویی وایجاد مزاحمت برای شهروندان انتخاب میکنند که این اقدام جرم میباشد و بر اساس قانون مجازات لازم تعیین گردیده است. شهروندان در صورت مواجهه با هرنوع مشکلی میتوانند با مراجعه به پلیس فتا از مشاورهها و راهنماییهای کارشناسان این پلیس در جهت رفع مشکلات احتمالی استفاده کنند و با مراجعه به سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir درخواست خود را ثبت کنند.
سربریدن زن جوان بخاطر عشق
دو سال قبل مردی با مأموران تماس گرفت و گفت برادرش مرتکب قتل شده است. این فرد از مأموران خواست خود را به محل برسانند. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند با جسد خونین زن جوانی به نام نازنین مواجه شدند. مردی به نام جمعه در محل بود که خود را عامل قتل معرفی کرد و بازداشت شد. برادر جمعه که با پلیس تماس گرفته بود گفت نمیداند چه اتفاقی بین برادر و همسر برادرش افتاده است.
او اظهار کرد: خانواده برادرم به خانه من آمدند و برادرم از من خواست فرزندانش را بیرون ببرم و گفت میخواهد خصوصی با همسرش صحبت کند. من هم نمیدانستم ماجرا چیست. قبول کردم. من و همسرم به همراه بچههای برادرم و بچههای خودم به پارک رفتیم و وقتی برگشتیم برادرم گفت همسرش را کشته و از من خواست بچهها را داخل نبرم بعد هم توضیح داد که چه شده است.
وقتی جمعه مورد بازجویی قرار گرفت گفت همسرش عاشق جوانی ایرانی شده بود و چارهای به جز قتل نداشته است. این مرد اظهار کرد: مدتی بود که از رفتار همسرم فهمیده بودم او وارد یک رابطه شده است. یک روز وقتی که داشت فیلمی تماشا میکرد بالای سرش رفتم و از او خواستم که گوشی را به من بدهد، همسرم به من گفت اگر نزدیک شوم خودکشی میکند و بعد هم رگ دستش را زد. من همسرم را به بیمارستان رساندم و بعد هم کج دار و مریز با همسرم رفتار میکردم و منتظر بودم تا مچ او را بگیرم. تا اینکه یک روز دیدم همسرم به همراه جوانی ایرانی در پارک نشسته است.
وی ادامه داد: نزدیک که شدم پسر جوان فرار کرد. من و همسرم با هم دعوا کردیم. وقتی به خانه رفتیم از نازنین توضیح خواستم اما او جواب سربالا به من داد. بعد از آن بود که متوجه شدم رابطه آنها جدی است و حتی همسرم گفت میخواهد من را ترک کند و با آن پسر زندگی کند. دلیل قتل همین بود و من هم روز حادثه همسرم را در خانه برادرم و به دور از چشم بچههایم به قتل رساندم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و هرچند قیم بچهها اعلام گذشت کرد و برای آنها دیه خواست، اما پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند.
پدر نازنین اظهار کرد: جمعه دخترم را از افغانستان به ایران آورد و مدعی بود برای او زندگی بهتری درست میکند اما او را به قتل رساند. آنها مدتی بود که با هم اختلاف داشتند و من متوجه شده بودم دلیل این اختلاف تصمیم جمعه برای مهاجرت به ترکیه است. دخترم میخواست در ایران بماند چون رفتوآمد به افغانستان برایش راحتتر بود، اما شوهرش قبول نمیکرد و حالا جمعه دختر من را کشته چون به حرف او گوش نکرده است. خیانتی در کار نیست و این مرد دروغ میگوید، اگر خیانتی در کار بود حتماً مدرکی هم وجود داشت. او بدون مدرک به دختر من تهمت میزند.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من ضایعات جمع میکردم و درآمد خوبی داشتم، با اینکه شغل سختی داشتم اما میتوانستم زندگی آبرومندی را برای خانوادهام درست کنم. در این سالها نگذاشتم زنم حتی ذرهای مشکل احساس کند تا اینکه متوجه شدم او به من خیانت میکند. همسرم با ارتباط با یک جوان ایرانی به من خیانت کرد و چون آن جوان ایرانی بود میخواست من را ترک کند و با او برود.
وی افزود: او حتی به بچههایش هم توجهی نداشت. من زنم را دوست داشتم و نمیخواستم به او آسیبی برسد؛ اما او به من خیانت کرد. روز حادثه همراه همسر و فرزندانم به خانه برادرم رفتم تا شاید فرصتی باشد با همسرم صحبت کنم. از برادرم خواستم بچههای من را بیرون ببرد، وقتی در خانه تنها شدیم از همسرم خواستم به رابطهاش با جوان ایرانی پایان دهد و از او خواستم همه چیز را تمام کند، اما او با جسارت زیاد گفت به من ربطی ندارد و از من خواست در زندگی او دخالت نکنم. این موضوع من را خیلی ناراحت کرد.
متهم گفت: هرکسی مثل من مچ نازنین را گرفته بود و زندگیاش اینطور خراب میشد، حتماً واکنش نشان میداد. من میخواستم همسرم به زندگی با من برگردد اما او گفت که موضوع به من ربطی ندارد. من که از شدت ناراحتی نتوانستم خودم را کنترل کنم، ابتدا با تسمه او را کشتم و بعد سر از تنش جدا کردم. از قتل همسرم پشیمان نیستم و هرکسی جای من بود این کار را میکرد، چون آن زن به من خیانت کرد و سزای فردی که خیانت میکند، همین است.
وی درباره پیدا شدن جسد همسرش ادامه داد: وقتی با برادرم مواجه شدم، سراغ نازنین را گرفت و گفت کجاست، من هم جواب ندادم. بعد زن برادرم همه جای خانه را گشت و جسد را لای پتو پیدا کرد و بعد هم موضوع را به پلیس گزارش دادند.
بعد از گفتههای متهم، وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
زنده سوختن دانش آموز ۱۳ ساله در انفجار
سام غلامی مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری کوهدشت، اظهار کرد: بر اثر وقوع آتشسوزی منزل مسکونی در کوهدشت پارمیس دارابی دانشآموز ۱۳ ساله فوت کرد.
وی ادامه داد: نشت گاز در یک ساختمان مسکونی در ابتدای جاده اولادقباد کوچه شهید زمانی کوهدشت ضمن تخریب ساختمان باعث مرگ دانشآموز ۱۳ ساله کوهدشتی شد. بعد از اطفا کامل آتش جسد تحویل عوامل اورژانس شد.
شلیک مرموز با کلاشینکف به سینه یک زن
یک منبع آگاه اظهار کرد: در ساعت ۲۱:٠٠ جمعه ۱۹ آذرماه زنی ۳۳ ساله که از ناحیه دست راست مورد اصابت تیر کلاشینکف قرار گرفته بود به بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان مراجعه و اظهار کرده برای میهمانی به منزل برادرش در یکی از شهرهای اطراف آبادان رفته بود که افراد ناشناس باسلاح کلاشینکف به سمت در حیاط منزل برادرش تیراندازی کردند، وی که درون حیاط خانه بود مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و برای انجام مداوا توسط خانوادهاش به بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان انتقال داده میشود.
گفتنی است در پی استعلامات صورت گرفته شده هیچکس وقوع تیراندازی به این زن در شهری که وی مدعی شده بود در خانه برادرش مورد اصابت گلوله قرار گرفته است را تأیید نکرده است و ادعاهای ضد نقیض این زن جوان توسط پلیس آبادان در دست بررسی است.
شکارچیان پیرمرد پولدار
دو دختر و دو پسر عضو یکی از باندهای شناساییشده در طرح کاشف بودند که مدتی قبل نقشه سرقت از خانه پیرمردی پولدار را در تهران عملی کردند. یکی از آنها پس از این سرقت به دوبی گریخت اما سه متهم دیگر توسط پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند. یکی از دختران عضو این باند از جزئیات نقشه سرقت میگوید:
او مردی میانسال و پولدار بود که در یک خانه مجلل در حوالی غرب تهران زندگی میکرد. یکی از دوستانم به نام پرستو او را میشناخت و میگفت که خواستگارش است. پرستو یکبار به خانه مرد میانسال رفته بود و میگفت خیلی ثروتمند است و اموال قیمتی زیادی در خانهاش دارد. یک شب که به همراه پرستو و پسر مورد علاقهام دور هم نشسته بودیم و پرستو از مرد میانسال برایمان تعریف میکرد، نقشه سرقت از خانه او را کشیدیم. پس از آن پسری دیگر هم وارد باندمان شد و نقشه را اجرا کردیم.
پرستو با مرد پولدار تماس گرفت و قرار گذاشت اما به او گفت که تنها به خانهاش نمیرود و مرا هم با خودش میبرد. آن مرد قبول کرد و من و پرستو به خانهاش رفتیم. از قبل داروی خوابآور تهیه کرده بودیم. وقتی وارد آن خانه شدیم، به بهانه درستکردن نسکافه به آشپزخانه رفتم و داخل نسکافه صاحبخانه داروی بیهوشی ریختم. او پس از خوردن نسکافه دچار سرگیجه شد و من در را باز کردم و دو عضو دیگر باند وارد شدند. صاحبخانه که متوجه حضور پسران غریبه شده بود، به سمتشان هجوم برد اما آنها او را کتک زدند و وی از حال رفت. پس از آن هرچه اموال قیمتی در خانهاش بود مانند پول، دلار، سکه، تابلو فرش، مجسمههای عتیقه و… را سرقت کردیم.
پرستو به ما اطمینان داده بود که آن مرد چون همسر و فرزند دارد، از ترس آبرویش شکایت نمیکند. پرستو پس از سرقت، سهمش را گرفت و به دوبی رفت و برخلاف ادعای او، مالباخته شکایت کرد و بقیه ما دستگیر شدیم. حالا نمیدانم چه سرنوشتی در انتظارم است.
نظر شما