پایان وحشت‌آفرینی پستچی مسلح

پایان وحشت‌آفرینی پستچی مسلح، اعمال شیطانی با دختر ۲۰ ساله و انتشار تصاویر سیاه در فضای مجازی، کشف بیش از ۱۴ تن مواد مخدر، کشتار خانوادگی، مرگ کودک ۵ ساله در اثر گازگرفتن سگ هار، مرگ غم‌انگیز نوعروس در بیمارستان را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ جلیل موقوفه‌ای رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ اظهار کرد: مأموران کلانتری ۱۱۵ رازی هنگام گشت‌زنی در سطح حوزه استحفاظی خود فردی را در حال فرار دیدند که شهروندان در تعقیب او بودند. مأموران کلانتری بلافاصله برای دستگیری این فرد وارد عمل شدند و پس از مسافت کوتاهی تعقیب و گریز متهم را دستگیر و در بررسی‌های بیشتر از او یک قبضه اسلحه جنگی با ۹ فشنگ کشف کردند.

وی افزود. مأموران کلانتری ۱۱۵ رازی سریعاً به محلی که متهم از آنجا متواری شده بود مراجعه و در جریان بررسی‌های پلیسی و اظهارات شاکی و شهود مشخص شد متهم ابتدا با عنوان پستچی و با در دست داشتن پاکت نامه به در منازلی که ظاهر مجلل و خوش تیپ داشته مراجعه و با به صدا درآوردن زنگ واحدها به ساکنین خود را پستچی معرفی و پس از باز کردن در توسط ساکنین وارد ساختمان شده است.

رئیس پلیس پیشگیری تهران تصریح کرد: این مرد تبهکار با مراجعه به در ورودی واحدهای مسکونی با استفاده اسلحه جنگی قصد زورگیری از ساکنان را داشته که با تعداد بالای ساکنین ساختمان روبرو و متواری می‌شود. متهم دستگیر شده به کلانتری انتقال یافت و در بازجویی‌ها به بزه انتسابی اعتراف و اظهار کرد، اسلحه را از استان‌های غربی کشور خریده است و قصد سرقت داشته است.

وی با بیان اینکه شهروندان از باز کردن درب منازل برای افراد ناشناس با عناوین مختلف اعم از مأمور اداره پست، اداره گاز و آب و… خودداری کنند، خاطرنشان کرد: بررسی و تحقیقات بیشتر در خصوص سایر سرقت‌های احتمالی دیگر توسط این مرد مجرم در نقاط دیگر شهر و استان تهران در دست بررسی است و پرونده سارق مسلح جهت سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی ارسال شد.

اعمال شیطانی با دختر ۲۰ ساله و انتشار تصاویر سیاه در فضای مجازی

دختر ۲۰ ساله‌ای با مراجعه به کلانتری میرزا کوچک خان مشهد، پرده از راز وحشتناکی برداشت که هستی و آینده‌اش را به نابودی کشیده بود. این دختر جوان اظهار کرد: مدت‌ها بود که از کمبود محبت در خانواده‌ام رنج می‌بردم. پدر و مادرم هیچ گاه رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند و همواره درگیری و نزاع در خانه به اوج می‌رسید. در این شرایط پدرم دچار بیماری کلیوی شد و زیر دستگاه‌های دیالیز رفت و با این بهانه به مصرف مواد مخدر روی آورد. این موضوع به مشاجره‌های لفظی و روابط سرد آنان دامن زد تا حدی که دیگر من در خانواده فراموش شده بودم و کسی به نیازهای عاطفی من توجهی نداشت. آن قدر احساس تنهایی می‌کردم که گوشی تلفن را برداشتم و برای پر کردن این خلأ عاطفی به فضاهای مجازی پناه بردم.

روزی پست اینستاگرامی یک جوان غریبه را لایک کردم و اینگونه زندگی‌ام را به تباهی کشاندم. آن روز پسر غریبه به من پیام داد و تلاش کرد با من ارتباط برقرار کند که من ابتدا موضوع را جدی نگرفتم و توجهی نکردم اما او با جملات عاشقانه و ابراز علاقه‌هایش مرا مجذوب کرد چرا که کمبود محبت و خلأ عاطفی را در کلمات زیبای عاشقانه جست‌وجو می‌کردم. بالاخره ارتباط تلفنی و تصویری بین من و آن جوان آغاز شد که اهل یکی از شهرهای شمالی کشور بود.

کوروش ادعا می‌کرد قصد ازدواج با مرا دارد و با این ترفند فریبم داد. طولی نکشید که از من خواست با پوشش بدون حجاب مقابل تصویر قرار بگیرم و با او گفت‌وگو کنم! من هم غافل از اینکه چه بلای وحشتناکی با این حقه شیطانی به سرم خواهد آمد به خواسته‌هایش عمل می‌کردم اما هنوز مدت زیادی از این آشنایی اینستاگرامی نگذشته بود که او مرا برای یک ملاقات حضوری به هتل آپارتمانی در هسته مرکزی شهر دعوت کرد که اتاقی را در آن اجاره کرده بود. خیلی می‌ترسیدم به آن مکان بروم و از سوی دیگر اگر پدرم در جریان ملاقات من با جوان غریبه قرار می‌گرفت، روزگارم را سیاه می‌کرد. با این حال کوروش دست بردار نبود تا اینکه بالاخره تهدید کرد اگر به دیدارش نروم تصاویر و فیلم‌هایی را که با پوشش زننده از من ضبط کرده است برای پدرم ارسال می‌کند.

با شنیدن این جملات، وحشت سراسر وجودم را فرا گرفت، حالا دیگر در برابر یک رسوایی بزرگ قرار داشتم و آبرویم در خطر بود. به همین دلیل سعی کردم با این دیدار حضوری به ارتباط مجازی با او پایان بدهم. به ناچار پیشنهادش را پذیرفتم و به محل اقامت موقت او در هتل آپارتمان رفتم. وقتی با ترس و لرز قدم درون اتاق گذاشتم ناگهان کوروش در اتاق را قفل کرد و با تهدید چاقو مرا تحت فشار گذاشت تا به خواسته پلیدش تن دهم. تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ام ولی راه گریزی نداشتم.

او با زور و تهدید نه تنها به خواسته شومش رسید بلکه از صحنه‌های آزار شیطانی هم فیلم گرفت و سپس قرصی را به من خوراند که بعد از آن چیزی نفهمیدم. وقتی از خواب سنگین بیدار شدم درون اتاق تنها بودم و از کوروش هم خبری نبود. اضطراب و نگرانی دیوانه‌ام می‌کرد و وضعیت روحی بدی داشتم. اشک‌ریزان به خانه رفتم اما از این ماجرا به کسی چیزی نگفتم تا اینکه چند روز بعد هنگامی که در گروه همکلاسی‌های دانشگاه مشغول فعالیت بودم ناگهان تصاویر زشت و زننده‌ای از من در گروه کلاس بارگذاری شد. در کمال ناباوری شوکه شده بودم و دست و پایم را گم کردم و نمی‌دانستم چه کنم.

دوستان و همکلاسی‌هایم آن تصاویر مستهجن و مبتذل را دیدند اما کوروش بلافاصله آن‌ها را حذف کرد. چند دقیقه بعد سیل تلفن‌ها و پیام‌ها سرازیر شد آبرویم رفته بود و روی بازگشت به دانشگاه را نداشتم. یک اشتباه هیجانی و ارتباط مجازی، روزگارم را به نابودی کشاند و آینده‌ام را تباه کرد. بعد از این ماجرا، کوروش دوباره با من تماس گرفت و باز هم تهدید به افشای فیلم‌های کثیفی کرد که در هتل آپارتمان گرفته بود. همه وجودم می‌لرزید و این اشتباه مرا به گرداب هولناکی انداخته بود که نمی‌توانستم تصمیم درستی بگیرم.

او با تهدید به افشاگری مرا چند بار دیگر به همان هتل آپارتمان کشاند و ناجوانمردانه مورد تعرض و آزار و اذیت قرار داد. او حالا مدعی بود همه این جملات عاشقانه در فضای مجازی ترفندی برای هوسرانی بود ولی من توان رهایی از این مخمصه شوم را نداشتم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم به قانون پناه بیاورم تا از این مخمصه شرم‌آور رهایی یابم.

در پی اعلام شکایت این دختر جوان و با دستور سرهنگ عبدی رئیس کلانتری پرونده‌ای در دایره قضائی تشکیل شد و ماجرا مورد کنکاش‌های پلیسی قرار گرفت. با توجه به اهمیت موضوع، تلاش گروهی از مأموران انتظامی به سرپرستی ستوان خورشیدی برای شناسایی و دستگیری او آغاز شد تا اینکه مأموران با راهنمایی و کسب مجوزهای قضائی، عملیات اطلاعاتی را برای کشاندن متهم به مشهد ادامه دادند.

این جوان شیطان صفت بار دیگر دختر جوان را با تهدید به افشاگری به هتل آپارتمان مذکور کشاند اما این بار نیروهای انتظامی به طور نامحسوس در محل حضور یافتند و به محض ورود او به محل اقامت قبلی، حلقه‌های قانون را بر دستانش گره زدند.

این جوان که در مراحل اولیه بازجویی منکر رابطه شیطانی با دختر مذکور بود با دیدن تصاویر و فیلم‌های کثیف در مستندات پرونده چاره‌ای جز اعتراف نیافت و به این ارتباط هوس آلود اقرار کرد.

قاضی که احتمال می‌داد متصدی هتل آپارتمان در این ماجرای تأسف بار دخالت دارد بی درنگ دستور بازداشت وی را صادر کرد و بدین ترتیب مأموران انتظامی به سراغ فردی رفتند که هتل آپارتمان را برای مدتی اجاره کرده بود و ارتباط نزدیکی با متهم پرونده داشت. با دستگیری این متهم، محاکمه این جوان هوسران به اتهام تجاوز به عنف در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی آغاز شد و متهمان با قرار وثیقه سنگین راهی زندان شدند.

در این میان اما متصدی هتل آپارتمان که به اتهام معاونت در تجاوز به عنف پای میز عدالت قرار گرفته بود در حالی با سپردن وثیقه میلیاردی به دادگاه آزاد شد که مقام قضائی برای پیشگیری از ارتکاب دوباره چنین جرایمی در مراکز مورد اعتماد مردم، دستور پلمب هتل آپارتمان را نیز صادر کرد. بررسی‌های قاضی پرونده برای واکاوی ابعاد دیگر این ماجرا ادامه دارد.

کشف بیش از ۱۴ تن موادمخدر

ارسطو ترکمان‌منش دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان بوشهر اظهار کرد: از این میزان مواد مخدر کشف شده هفت تن و ۲۸۰ کیلوگرم را سربازان گمنام اداره کل اطلاعات، شش تن و ۴۱۵ کیلوگرم پلیس مبارزه با مواد مخدر و ۴۱۱ کیلوگرم مرزبانی این استان کشف کرده‌اند.

وی افزود: در این ارتباط ۱۶ باند کلان مواد مخدر متلاشی، ۸۰ دستگاه وسیله نقلیه، سه فروند شناور و دو باب منزل مسکونی توقیف شده‌است. همچنین در این مدت دو هزار و ۳۸۳ نفر مرتبط با جرایم مواد مخدر شامل قاچاقچی، توزیع کنندگان و خرده فروشان مواد مخدر و تعدادی مصرف کننده دستگیر شده‌اند. مصرف کنندگان برای درمان به مراکز درمانی ترک اعتیاد معرفی شدند.

دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر بوشهر گفت: کشفیات امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۲۵ درصد رشد داشته است.

به گفته وی، بیشترین کشفیات مواد مخدر مربوط به ورودی‌های حوزه استحفاظی شهرستان‌های ساحلی در جنوب استان بوشهر است و مبارزه بی وقفه شبانه روزی علیه قاچاقچیان مواد مخدر با تلاش دستگاه‌های مبارزه‌کننده در حوزه آبی و خشکی همچنان ادامه دارد و محیط برای قاچاق‌چیان خرد و کلان مواد مخدر ناامن است.

کشتار خانوادگی

صبح دیروز اهالی خیابانی در شوشتر با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفتند و خبری هولناک دادند. آنها گفتند از خانه همسایه‌شان صدای شلیک شنیده‌اند. دقایقی بعد مأموران رهسپار محل حادثه شدند. آنها هنوز نمی‌دانستند در آن خانه چه رخ داده است و چه صحنه‌ای انتظارشان را می‌کشد؛ اما هیچ بعید نبود فاجعه‌ای بزرگ رخ داده باشد. مأموران با رعایت جوانب احتیاط وارد خانه شدند و خود را در برابر پیکرهای خون‌آلود پنج زن و مرد دیدند.

دو نفر از آنان که زنی میان‌سال و پسری جوان بودند، به کام مرگ رفته بودند، اما سه نفر دیگر که تحقیقات نشان داد پدر، پسر و دختر خانواده هستند، هنوز زنده بودند. به همین دلیل آنها به‌سرعت به بیمارستان منتقل شدند، اما حال دختر زخمی وخیم بود و در نهایت نیز تلاش پزشکان برای نجات جانش بی‌فایده ماند و او نیز تسلیم مرگ شد.

کارآگاهان جنایی در حالی تحقیقات خود را آغاز کردند که با سه مقتول مواجه بودند. همه شواهد نشان می‌داد تیراندازی به اعضای این خانواده به دست فردی آشنا و به دلیل عداوتی عمیق اتفاق افتاده است. کسی که چنین خشمگین شده و با کلت کمری و سلاح سرد به اعضای خانواده‌اش یورش برده بود، کسی جز یکی از پسران خانواده نبود. تمام مدارک و شواهد موجود در صحنه جرم این ادعا را تأیید می‌کرد.

بنابراین پلیس برای یافتن ردی از این جوان که بعد از جنایت فراری شده بود، به تکاپو افتاد. مأموران گام به گام به تعقیب متهم پرداختند تا اینکه فهمیدند او بعد از کشتار خانوادگی، شوشتر را ترک کرده و راهی شهرستان اهواز شده است. این‌گونه بود که هماهنگی‌ها با مرکز استان خوزستان انجام شد و در نهایت جوان خشمگین درحالی‌که فقط چهار ساعت از قتل‌عام خانوادگی می‌گذشت، شناسایی و دستگیر شد.

متهم بلافاصله از سوی کارآگاهان تحت بازجویی قرار گرفت. کشف کلت کمری از او و دیگر قرائن موجود برای این جوان ۲۳ ساله چاره‌ای باقی نگذاشته بود جز اینکه بدون هیچ حاشیه و طفره‌رفتنی به واقعیت اقرار کند. او قتل را پذیرفت و گفت به‌دلیل اختلافاتی که از مدت‌ها قبل با اعضای خانواده خود داشت، زمان حادثه با آنها مشاجره کرد و سپس دست به جنایت زد و گریخت، اما خیلی زود به دام افتاد.

این متهم در حال‌حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از او برای ریشه‌یابی اختلافات خانوادگی و پس‌زمینه‌های ارتکاب جنایت ادامه دارد.

مرگ کودک ۵ ساله در اثر گاز گرفتن سگ هار

یک کودک پنج ساله بابلی که طی هفته اخیر در اثر گازگرفتگی یک سگ به بیماری هاری مبتلا شده بود، به‌علت وخامت بیماری، در حالی که در بیمارستانی در ساری در حال درمان بود، دوام نیاورد و فوت کرد.

بنابر شنیده‌ها، این کودک که از نعمت والدین محروم بود، مورد تهاجم یک سگ ولگرد در خیابان قرار می‌گیرد و به‌علت بی‌توجهی سرپرستانش و تأخیر در درمان، اوضاع عمومی‌اش وخیم می‌شود. در ادامه به یکی از بیمارستان‌های بابل منتقل و بستری شده و با وخیم شدن حال این کودک، به بیمارستان بوعلی ساری منتقل می‌شود.

به دلیل اوضاع نامناسب به ناچار در بخش ویژه این بیمارستان بستری و مورد مداوای اولیه قرار می‌گیرد اما متأسفانه شدت بیماری به حدی پیش رفته بود که اقدامات پزشکی صورت گرفته از سوی کادر درمانی نتوانست مفید واقع شود. عصر امروز این کودک پنج ساله به‌دلیل وخامت بیماری که متأثر از تأخیر مراجعه به مراکز درمانی عنوان شده است، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مرگ غم‌انگیز نوعروس در بیمارستان

روز جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ خبری مبنی بر نجات عروس و داماد مرندی پس از گازگرفتگی منتشر شد. امروز خبر رسیده است که عروس جوان ۳۲ ساله پس از دو روز نهایتاً در بیمارستانی در تبریز درگذشت.

گفته می‌شود این حادثه در شهر بناب مرند و در شب عروسی روی داده بود. عصر روز جمعه گذشته وحید شادی نیا سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی از نجات جان عروس و داماد مرندی از چنگال قاتل خاموش خبر داده بود.

وی اظهار کرده بود: پس از اطلاع گزارش مسمومیت با گاز مونوکسید کربن در یکی از منازل شهر مرند، عوامل اورژانس بلافاصله به محل اعزام شدند.

در این حادثه، یک عروس و داماد حدوداً ۳۵ ساله دچار کاهش هوشیاری در اثر مسمومیت با گاز مونوکسیدکربن شده بودند که با اقدام فوری عوامل اورژانس، جان هر دو نفر نجات یافته و به بیمارستان کوه کمری مرند و سپس به بیمارستان سینا تبریز انتقال یافتند.

سخنگوی اورژانس آذربایجان شرقی عنوان کرده بود: بر اساس برآوردهای کارشناسی، علت وقوع این حادثه، عدم رعایت نکات ایمنی در استفاده از بخاری گازی و نشت مونوکسیدکربن از آن اعلام شده است.

کد خبر 541629

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.