به گزارش خبرنگار ایمنا و به نقل از روابط عمومی حوزه هنری استان اصفهان، این شب شعر با حضور شاعران آئینی اصفهان و تجلیل از خانواده شهید مدافع حرم "سجاد مرادی" در سالن سعدی حوزه هنری اصفهان برگزار شد.
"سید حسن رستگار" نخستین شاعری بود که برای شعرخوانی پشت تریبون آمد و شعر خود را با این بیت شروع کرد: از مادرش اجازه گرفت / لحظهها لحظههای آخر بود.
شاعر بعدی "سید محمدرضا شاهمرادیان" از انجمن شعر شمس زواره بود که غزل خود را به مادران شهدای مدافع حرم تقدیم کرد: دست از تمام هستی و دنیا بریده بود / مادر گمان کنم غزلم را شنیده بود / میخواستم ز باده بگویم برای او / غافل از اینکه از می معنا چشیده بود
"سید مجید موسوی "شاعر بعدی بود که شعر خود اینگونه آغاز کرد: گنبد یا کلاه فرنگی فرقی نمیکند روی سرت چه گذاشتهای / سربازهایت دست به سر کردهاند سرکشها را. مهران قربانی قصیدهای تاریخی را خواند: آن شبی که شعلهها آیات کوثر را بغل کردند / در و دیوار روضه یاس پرپر را بغل کردند.
نخستین شاعرهی برنامه که روی سن آمد "بهجت فروغی مقدم" بود که چنین آغاز کرد: اگر چه پیش تو آوردم تنی پر از تپش و تب را / ندیدم از تو به جز آرامشی لبالب را.
"شهاب مرادی" شاعری بود که شعر او مقدمهای برای تجلیل از خانواده شهید سجاد مرادی شد، وی شعرخود را این گونه آغاز کرد: آهیم ولی آه که در بند گلوئیم / بغضی و پر از وسوسه راز مگوئیم / یک عمر خزان پشت خزان بود و نمردیم / در سینه مان داغ جوان بود و نمردیم.
پس از پخش نماهنگی از مصاحبه شهید سجاد مرادی با حضور "احمد نوری" رئیس حوزه هنری استان اصفهان، از پدر شهید مرادی تجلیل به عمل آمد.
احمدنوری، رئیس حوزه هنری اصفهان شهدا را مایه خیر و برکت ایران اسلامی دانست و افزود: به برکت میلاد حضرت زینب (س) و مزین شدن این شب شعر به نام شهدا آرزومندیم که حوزه هنری چون همیشه محل امن و خانه هنرمندان باقی بماند و بتوانیم برای خدمت به هنرمندان فعالیت کنیم.
سپس "میلاد حبیبی" شعر نخست خود را برای شهدای مدافع سلامت خواند و شعر دوم را به شهدای مدافع حرم تقدیم کرد: بایست روبروی کربلا و سلام بده / حسین مریضها و کربلا یکی است.
"علی سلیمیان" نیز درابتدا شعر خود درباره مدافعان حرم را قرائت کرد و پس از آن غزلی برای حضرت زهرا (س) خواند و گفت: بیشتر شهدای مدافع حرم جوان بودند و شعر من هم در همان حال و هوا است و چنین خواند:
چگونه زیستهای آه ای نگاه بلند / که بر مقام تو عالم کشیده آه بلند / به سن و سال تو این قلهها نمیآید چگونه طی شده این راه سخت راه بلند.
پاییز اگرچه باغ را خشکانده است / یک سرو هنوز پای حرفش مانده است. این بیت نخست شعر صادق میرصالحیان بود که برای مدافعان حرم خواند.
سپس یکی از شاعران افغانستانی با نام "زینب رضایی" شعر خود را تقدیم کرد به حضرت زینب (س) و تبسم دختر نه سالهای که داعش سرش را برید.
"امیرحسین رحیمی" شاعر بعدی بود که چهارپاره ای خواند و به پیشگاه شهدای اسلام تاکنون، تقدیم کرد: قول دادی بهار برگردی / قول دادم که منتظر باشم.
"زینب احمدی" آخرین بانوی شاعره بود که غزل خود را با این مطلع آغاز کرد: از نبرد دلم روسپید برگشتم / قرار بود بمیرم شهید برگشتم.
"مهدی خیامیان" پایان بخش این شب شعر بود که به مداحی برای اهل بیت علیه السلام پرداخت و شعرخوانی خود را با عرض ارادت به حضرت زینب سلام الله پایان داد.
نظر شما