به گزارش ایمنا، محمدجواد محمودی با بیان اینکه تفکر نوبنیاد اقتصادی، انسان را به عنوان مبدأ و مقصد و با هدف تداوم حیات و آسایش بیشتر مورد بررسی قرار میدهد، اظهار کرد: پیگیری بحث کنترل جمعیت و تنظیم خانواده که ناشی از عوامل اقتصادی و اجتماعی صورت گرفت باعث کاهش نرخ موالید شد و افراد تصمیم گرفتند که تعداد فرزندان را به دلخواه تعیین کنند.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی بود که کشورهای غربی نسخههای خاصی برای کشورهای در حال توسعه پیچیدند و هیچ توجهی هم به وضعیت اقتصادی این کشورها نداشتند؛ در حقیقت تنها هدفشان کاهش جمعیت این کشورها بود اما در کشور خودشان به صورت کنترل شده اقدام میکردند.
رئیس کمیته مطالعات جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: یکی از وجوه تمایز اقتصاد قدیم و جدید تفاوت نگاه به مفهوم ثروت است. موضوع ثروت در اندیشه قدیمیها و به ویژه ارسطو، به معنای توانایی رفع نیازهای معیشتی است اما در اندیشه مدرن و امروزی، منابع طبیعی سهم اندکی در تولید ثروت دارند و محوریت با منابع انسانی و بهرهوری نیروی کار است.
وی با بیان اینکه انسان مدرن در مرکز تولید و مصرف قرار دارد و سطح معیشت و رفاه او نه در سایه بزرگواری طبیعت بلکه با کار و همت خود او بهبود مییابد، گفت: امروزه همه خواستههای انسانی اعم از ضروری و غیرضروری در مفهوم ثروت جای دارند.
محمودی افزود: منشأ اصلی ثروت در گذشته، طبیعت بوده اما در حال حاضر منشأ اصلی ثروت دیگر طبیعت نیست و این نیروی کار است که تولید ثروت میکند.
وی با بیان اینکه موضوع جمعیت و نیروی انسانی در اندیشه انسان مدار جدید جایگاه ویژهای دارد، گفت: پیشرفتهای اقتصادی، فنی، علمی و پزشکی باعث رشد بیرویه جمعیت دنیا در یک دورهای شد.
رئیس کمیته مطالعات جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به دو رویکرد متفاوت اندیشمندان به مسئله جمعیت اشاره و اظهار کرد: عدهای از اندیشمندان معتقدند جمعیت به عنوان یک موهبت و باعث پیشران اقتصادی است و عدهای هم جمعیت را عامل تالی فاسد میدانند.
منبع: ایسنا
نظر شما