مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توقف چاپ پول بدون پشتوانه» به بررسی کاهش مهمترین عامل تورم پرداخت و نوشت: تورم مزمن در طول دهههای اخیر به یکی از معضلات اصلی اقتصاد ایران تبدیل شده است. این در حالی است که در سالهای گذشته با جهش این شاخص اثرگذار بر تمام بخشها، آثار منفی تورم بیش از پیش خود را نشان داده است. رشد شاخص بهای تولیدکننده و مصرف کننده بهصورت مستقیم بر رفاه مردم از یکسو و غیرقابل پیشبینی بودن اقتصاد و در نتیجه کاهش سرمایهگذاریها از سوی دیگر اثر داشته است.
بررسی منشأ و ریشههای اصلی جهشهای تورمی اخیر ما را به سیاستهای دولت میرساند. در کنار متغیرهایی مانند نرخ ارز و افزایش هزینههای تولید، در سالهای اخیر، رشد پایه پولی و نقدینگی یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر تورم بوده است؛ متغیری که از ناترازی بودجههای سنواتی بخصوص بودجه سالجاری زاییده شده است. بدین ترتیب دولت برای تأمین کسری قابل توجهی که در بودجه ۱۴۰۰ وجود دارد، از منابعی استفاده کرده که بر حجم پایه پولی افزوده است. یکی از این منابع استفاده از منابع صندوق توسعه ملی بدون دسترسی ارزی آن است که به عنوان موتور محرک رشد نقدینگی عمل کرده و خود را در افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی نشان داده است. همچنین افزایش بدهیهای بخش دولتی به بانک مرکزی عامل دیگری است که بخصوص در ماههای نخست امسال موجبات رشد بالای پایه پولی را فراهم کرد. در نتیجه نقدینگی در سالجاری با عبور از مرز ۴,۰۰۰ میلیارد تومان و در پایان مهرماه امسال با ۴۲۲۷ میلیارد تومان، در بالاترین قله تاریخی خود ایستاد.
پایه پولی که به آن «پول پرقدرت» نیز گفته میشود در واقع همان پولهای (سکه، اسکناس یا اعتبار) منتشر شده از سوی بانک مرکزی است؛ پولی که مستقیماً توسط بانک مرکزی به وجود میآید و شامل موارد ترازنامه بانک مرکزی میشود. به بیانی ساده، پول پرقدرت برابر است با جمع اسکناس و مسکوک به علاوه سپردههای بانکی نزد بانک مرکزی. در واقع پایه پولی، منبعی است که توسط بانک مرکزی منتشر شده و در چرخه اقتصاد در اختیار بانکهای تجاری قرار میگیرد؛ به گونهای که بانکها میتوانند با استفاده از این منابع و از طریق خلق پول بانکی به گسترش حجم پول بپردازند.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «امید به باز شدن گره مذاکرات در دور بعد» به بررسی طرح جایگزین ایران، در صورت شکست مذاکرات پرداخت و نوشت: مذاکرات وین فعلاً متوقف و به هفته بعد موکول شده است. طرفهای مقابل میگویند مذاکرات خوب پیش نرفته، اما ایران میگوید توافق در دسترس است. اما اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، طرح جایگزین ایران چیست؟
به نظر میرسد طرفها هنوز نتوانستند به بیان مشترک برسند هرچند ایران همچنان دست بالا را به لحاظ حقوقی در مذاکرات دارد.
در این زمینه یک پژوهشگر حوزه بینالملل گفت: «انتظار میرود که در گفتوگوهای بعدی به تدریج مواضع منعطفتر شود و طرفین مقداری از رویکرد سرسختانه گذشته فاصله گیرند.»
دیاکو حسینی، در تحلیل نتایج مذاکرات وین، عنوان کرد: «فکر میکنم دور هفتم گفتوگوهایی که در وین انجام شد، همانطور که از پیش هم انتظار میرفت به بیان دیدگاههای طرفین برای موضوعات مورد اختلاف و سنجیدن جدیت طرفین، گذشت. البته انتظاری هم نمیرفت که در این دور اختلافی حل و فصل شود یا دیدگاهها به یکدیگر نزدیک شوند اما در عین حال به نظر نمیرسد که در دور هفتم گفتوگوها، چشمانداز چندان روشنی برای کاهش اختلافات به وجود آمده باشد. طبعاً انتظار میرفت این چشمانداز بعد از این گفتوگوها به وجود بیاید که طی گفتوگوهای آتی امکانپذیر خواهد بود که دیدگاهها به یکدیگر نزدیک شوند.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۱۰۰ هزار پرستار بیکار ۱۰۰ هزار نیاز به پرستار!» نوشت: در طول دو سال گذشته کادر درمان و در رأس آنها پرستاران در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا بوده و در این راه ۱۵۰ شهید تقدیم کردهاند. با وجود این، هماکنون با فروکش موج پنجم بیماری برخی مراکز درمانی عذر پرستارانی را خواستهاند که در قالب قراردادهای ۸۹ روزه به کار گرفته شدهبودند. این پرستاران در آستانه روز پرستار و بعد از دو سال تلاش سخت و نفسگیر در سختترین شرایط کاری، در شُرف بیکاری قرار گرفتهاند! بخش دیگری از تراژدی پرستاران هم مربوط به پرستاران شرکتی است که بخشی از حقوق و مزایای آنها به شرکت واسطه بهکارگیری پرداخت میشود. پیگیری ماهیت این شرکتها هم از برخی رانتهای پشت پرده حکایت دارد که موجب شده تا بخشی از حق و حقوق این پرستاران در دور باطلی به دست کسانی بیفتد که تنها مزیتشان برخورداری از برخی رانتها و روابط است. ماجرای کمبود پرستار و تأکید سال گذشته رهبر معظم انقلاب بر اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری و جذب پرستار برای برداشته شدن فشار کاری از روی دوش پرستاران شاغل هم عملاً به فراموشی سپرده شده و حالا به گفته دبیر کل خانه پرستار در حالی که به ازای هر هزار نفر باید دست کم سه پرستار داشته باشیم و هم اکنون تنها ۵/۱ پرستار داریم، چیزی حدود ۱۰۰ هزار پرستار بیکارند! از سوی دیگر سایر کشورها برای پرستاران ما در باغ سبزی باز کردهاند تا پرستاران شاغل را به سمت و سوی خود جذب کنند؛ پرستاران ایرانی شاغل در کشورهای دیگر هم در بالاترین استانداردهای کاری خدمات ارائه میدهند، اما در داخل با بیمهریهایی مواجهند. دو سال گذشته آزمونی سخت برای کادر درمان بود و پرستاران در خط مقدم خدماتدهی به بیماران کرونایی خوش درخشیدند. بر این اساس سال گذشته در پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز پرستار شخص رهبری وارد میدان مطالبهگری برای اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری و استخدام ۳۰ هزار پرستار شدند و فرمودند: «شاید یکی از کارهای لازمالاجرا که به بنده گزارش دادند، عبارت باشد از اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری که این قانون مدتها قبل تصویب شده و آنطور که برای من گفته میشود، این قانون به سود پرستارها است و برای آنها مفید است لکن اجرا نشده؛ یک قانونی است که باید اجرا بشود. البته کارهای دیگری هم وجود دارد، از جمله کارهای خیلی خوب، استخدام پرستار است. من البته این را شاید در سه، چهار سال پیش یک وقتی به مسئولان محترم گفتم که باید حدود ۳۰ هزار پرستار را استخدام کنید.» حالا یک سالی از این ماجرا میگذرد، اما هنوز مطالبات پرستاران پابرجاست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فهرست خدمات ۱۰۰ روزه دولت از مهار کرونا تا ساماندهی بازار» نوشت: دوازدهم مرداد ماه ۱۴۰۰ آیتالله سید ابراهیم رئیسی حکم تنفیذ ریاست جمهوری خود را از رهبر انقلاب دریافت کرد و بلافاصله بعد از پایان مراسم تنفیذ با همراهی حسن روحانی به پاستور رفت و در ساختمان ریاست جمهوری مستقر شد.
رئیسی در شرایطی دولت را از روحانی تحویل میگرفت که مردم هرروزه نسبت به آینده ناامیدتر میشدند. عملکرد روحانی در سالهای سکانداری ریاست دستگاه اجرایی کشور ثمرهای جز رکود اقتصادی و تورم بیسابقه و افسارگسیخته برای مردم حاصلی نداشت و رکوردهای تاریخی و تأسفبار همچون رکورد رشد منفی اقتصادی، رکورد گرانی مسکن، خودرو و قیمت ارز، رکورد کاهش ارزش پول ملی، رکورد تعطیلی کارخانجات و کارگاههای تولیدی، رکورد افزایش شاخص فلاکت و… به نام دولت خود ثبت کرد.
این در حالی بود که بر اثر عملکرد ضعیف دولت، برخی کشور را در حل مشکلات ناکارآمد میپنداشتند و امید عمومی به آینده در وضعیت خوبی قرار نداشت. طبق نظرسنجیها، مسئله اقتصاد، معیشت، توان خرید مردم، ارزش پول ملی، بیکاری و سایر مسائل از دغدغههای اصلی و اساسی مردم محسوب میشد. مردم خواهان حضور مسئولین دولتی در متن جامعه و نظارت مستقیم و بدون واسطه و بهصورت حضوری و نه صرفاً مجازی و ویدیوکنفرانسی بودند تا مسئولین را در مشکلات، همراه خود ببینند.
رئیسی اما با شعار «تغییر و تحول به نفع مردم» از عدلیه به مجریه آمد و خوب میدانست که درخواست تغییر در شرایط موجود از جانب مردم جدی است. آیتالله رئیسی در جلسهای با جمعی از اقتصاددانان گفته بود: «وضعیت اقتصادی که دولت تحویل گرفته را شما بهخوبی میدانید و بسیاری از مردم آثار آن را در سفره و جیب خود احساس میکنند. از دولت توقع است که شرایط را تغییر دهد و مردم بهخوبی میدانند که این کار یکشبه اتفاق نمیافتد».
اکنون ۱۰۰ روز از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد، ۱۰۰ روز به یک معنا، زمان معناداری برای رقم زدن تحولات مهم توسط یک دولت نیست. اما میتوان به جرأت گفت که سید ابراهیم رئیسی در ۱۰۰ روز اول دولت خود، اتفاقات راهبردی قابل توجهی رقم زده است.
رئیسدولت سیزدهم اولین و شاید مهمترین اقدامی که در این ۱۰۰ روز انجام داد، تغییر نگاه دولت به مردم بود. سفرهای کم خرج و امیدوارکننده آخر هفته به استانها، بازدیدهای سرزده، گفتوگوهای مستقیم و بیواسطه با اقشار مختلف مردم، مدیریت عوارض زلزله در هرمزگان و اندیکا، مدیریت بحران حمله سایبری به پمپبنزینها و اصرار به اینکه دولت دیگر مردم را در طرحهای اقتصادی و سیاسی غافلگیر نخواهد کرد، از مهمترین مصادیقی است که میتوان از تغییر نگاه قوه مجریه به مردم یاد کرد. جالب آنکه پس از مدتها رضایت عمومی از قوه مجریه در ایران روند صعودی پیدا کرده است.
سفر علیه نسخههای از راه دور
رئیسی و وزرای دولت سیزدهم در ۱۰۰ روز گذشته، آخر هفتههای خود را برای سرکشی و بازدید میدانی به استانهای مختلف کشور اختصاص دادند. در این ۱۰۰ روز، بهطور متوسط در هر ده روز به یک استان رفته و خود شخصاً و با همراهی وزرا به اقصینقاط کشورمان سفر کرد و در میان مردم شهر، روستا و عشایر حضور یافت. مسئلهای که مدت زیادی بود بین مردم بهعنوان یک مطالبه وجود داشت و میتوان گفت که سفرهای استانی دولت تقریباً تعطیل شده بود.
با اینکه رئیسی در اولین سفر خود در تاریخ ۵ شهریور به خوزستان رفته بود، وقتی که زلزله اندیکا رخ داد، صبح جمعه ۷ آبانماه بدون اطلاع قبلی و بهصورت سرزده وارد مناطق روستایی شد و مستقیماً پای صحبتهای مردم نشست.
نظر شما