به گزارش ایمنا، علیرضا آقایوسفی اظهار کرد: اکثر جوانان به احساس مثبت خود نسبت به جنس مخالف برچسب "عشق" میزنند در حالی که لزوماً این احساس "عشق" نیست، گاهی علت آن وابستگی یا نیازهای فیزیولوژیک است و افراد به اشتباه تصور میکنند عاشق شدهاند.
وی معتقد است در بسیاری اوقات افراد به اشتباه تصور میکنند فرد مناسب و اصطلاحاً "نیمه گمشده" خود را پیدا کردهاند چراکه لزوماً انتخابهای ما در زندگی تحت تأثیر منطق و عقلانیت نیست و بسیاری اوقات این انتخابها برخاسته از هیجانات است.
این دانشیار دانشگاه پیام نور در ادامه درباره اهمیت مشاوره پیش از ازدواج گفت: اگرچه جوانان به کمک و راهنمایی یک مشاور متخصص در حوزه ازدواج نیاز دارند تا مطمئن شوند تصمیمی که برای ازدواج میگیرند برآمده از هیجانات آنها نیست، اما با این حال هیچ مشاوری تحت هیچ شرایطی حق ندارد به مراجع خود بگوید با چه فردی ازدواج کند یا ازدواج نکند.
وی تصریح کرد: تنها کاری که یک مشاور در فرآیند مشاوره پیش از ازدواج میتواند انجام دهد این است که از دختر و پسر آزمون گرفته، با آنها مصاحبه کرده و اطلاعات را جمع آوری و این اطلاعات را تحلیل کرده و نتایج تحلیل را در اختیار دختر و پسر قرار دهد. در نهایت مشاور میتواند به دو طرف بگوید از نظر کدام ویژگیها با یکدیگر اختلاف یا مشکل دارند و شدت این اختلافات چقدر است و ازدواج این دو نفر تا چه اندازه پر خطر، با خطر متوسط و یا کم خطر است.
آقایوسفی با بیان اینکه ازدواج بدون خطر وجود ندارد، ادامه داد: ازدواج پر خطر به این معنا است که این ازدواج به احتمال زیاد تا پنج یا شش سال اول زندگی به طلاق ختم میشود. حدود ۵۰ درصد طلاقهای ما در پنج سال اول زندگی مشترک رخ میدهند و این ازدواجها همان ازدواجهای پر خطر محسوب میشوند.
به گفته این روانشناس، ازدواج با خطر متوسط به این معنا است که اختلافات دو طرف در طول زندگی مشترک زیاد خواهد بود و به احتمال زیاد این ازدواج در طول ۱۰ الی ۲۰ سال پس از آغاز زندگی مشترک به طلاق ختم میشود. همچنین ازدواج کم خطر به ازدواجهایی معطوف میشود که اگرچه دو طرف اختلافاتی با هم دارند، اما در مجموع از زندگی خود راضی هستند و میتوانند این اختلافات را حل کنند.
وی همچنین تاکید کرد که اگرچه مشاوره پیش از ازدواج به جوانان کمک میکند هیجانات خود را کنترل کرده و تصمیم منطقیتری برای ازدواج بگیرند، اما اجباری کردن این مشاوره نمیتواند مؤثر واقع شود.
آقایوسفی درباره چرایی بیاثر بودن اجبار در مشاوره پیش از ازدواج، توضیح داد: علیرغم اینکه مشاوره قبل از ازدواج خیلی به جوانان کمک میکند و میتواند چشمانداز دقیقتری از رابطه دو طرف را پس از ازدواج به آنها نشان دهد، اما اجباری شدن آن سودمند نخواهد بود چراکه اجبار در آن منجر میشود افراد تنها برای رفع تکلیف در جلسات مشاوره شرکت کنند و بهره لازم از این جلسات نبرند. اجبار در هر امری میتواند واکنشهای منفی به همراه داشته باشد و اجبار در مشاوره پیش از ازدواج نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی به جوانان در آستانه ازدواج را از جمله بهترین راههای پیشگیری از طلاق زوجین دانست و به جوانان توصیه کرد تا میتوانند با مشاوره پیش از ازدواج متوجه شوند تصمیم آنها عقلانی و منطقی هست یا خیر؛ از سوی دیگر ارائه آموزشهای عمومی از رسانهها از جمله صدا و سیما در رابطه با مهارتهای ارتباطی زوجین و مهارتهای زندگی و فرزندآوری میتواند در تحکیم ازدواج مؤثر واقع شود.
آقایوسفی در پایان سخنان خود با بیان اینکه هر احساسی لزوماً عشق نیست، خطاب به جوانان خاطرنشان کرد: عشق واقعی پیش از ازدواج شکل نمیگیرد بلکه عشق واقعی احساسی است که در دراز مدت و در جریان ارتباطات طولانی مدت متقابل و با شکل گیری خاطرات مشترک ایجاد میشود؛ بنابراین نباید به هر احساسی به اشتباه برچسب "عشق" بزنیم. جوانان بدانند در بسیاری از مواقع تصمیمات آنها تحت تأثیر هیجانات است و برای تشخیص آن باید از کمک روانشناسان و مشاوران بهره ببرند.
منبع: ایسنا
نظر شما