به گزارش خبرنگار ایمنا، تحقق عدالت اجتماعی در جامعه شهری جز اهداف و آرمانهای مدیران و برنامهریزان شهر است و در این راستا لحاظ کردن تمامی ساکنان شهر، اعم از کودکان، سالمندان، بزرگسالان، بانوان، مهاجران، نوجوانان و البته توانخواهان و معلولان جزو ضروریات برنامهریزی شهری به شمار میآید.
این یک واقعیت است که بخشی از جامعه شهری ما را افرادی تشکیل میدهند که ممکن است از نظر جسمی و ذهنی دچار معلولیت باشند و لذا طرحها و برنامههای شهر نیز باید در راستای برطرف ساختن نیازهای آنان باشد. در این راستا بحث مناسب سازی محیط و فضاهای شهری سالها است که مطرح شده و شهرهای کشورهای مختلف تجربیات متفاوتی در این زمینه داشتهاند.
در کشور ما نیز توجه به معلولان و توانخواهان و فراهم آوردن امکاناتی برای زندگی توأم با آسایش و رفاه برای آنان، هر ساله و به مناسبتهای مختلف مطرح میشود، اما تاکنون اقدامات انجام شده کافی نبوده است، به نحوی که یک فرد معلول برای زندگی مستقل و تردد در فضاهای شهری و استفاده از امکانات، خدمات و تسهیلات ارائه شده در شهر با مشکل مواجه است.
در گفتوگویی با فرزاد مؤمنی، کارشناس شهرسازی، موانع و مشکلات موجود بر سر راه مناسبسازی محیط شهری برای معلولان و راهکارهای عملیاتی را بررسی کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
تعریف شما از شهروند معلول چیست؟
ما معلولان جسمی حرکتی داریم، اما یک خانم باردار یا خانمی که یک بچه به بغل دارد نیز در جامعه به عنوان فردی معلول و توانخواه شناخته میشود و لذا باید فضای مناسب برای این اشخاص در سطح شهر وجود داشته باشد، همانطور که در شهرهای کشورهای توسعه یافته صندلیهای مخصوص برای این افراد در نظر گرفته شده است؛ حتی یک پیرمرد یا پیرزن که افرادی مسن هستند نیز جز دسته معلولان قرار میگیرند.
از طرفی کودکان زیر پنج سال نیز گروه دیگری از افراد توانخواهان جامعه شهری هستند، لذا معلولان تنها افرادی با مشکل جسمی حرکتی نیستند و به اقتضای وضعیتی که یک شخص دارد، میتوان گفت وی توانخواه است و محیط شهری باید برای او مناسبسازی شود.
حتی فردی ممکن است از نظر جسمی سالم باشد، اما در برههای از زمان دچار مشکل جسمی مثل شکستگی پا و دست شود و نیاز به حمایت و دریافت خدمات شهری ویژه داشته باشد. افراد توانخواه و معلول نباید به واسطه شرایطی که دارند، آسیب روحی و جسمی ببینند، آنان باید بتوانند مشکلات خودشان را در فضاهای عمومی و همگانی به راحتی حل کنند و از ابزارهایی که مدیریت شهری در اختیار آنان قرار میدهد در راستای تعالی اهداف شهری بهره ببرند.
چرا مناسبسازی محیط شهری برای معلولان به طور جدی پیگیری نشده است؟
یکی از دلایل این است که در حوزه طراحی و اجرای سیاستگذاریها برای مناسبسازی محیط شهری برای معلولان، متأسفانه افرادی که تصمیمگیری میکنند، خودشان معلول نیستند و نمیتوانند دغدغههای یک معلول را داشته باشند، لذا بهتر است در حوزه معاونت شهرسازی و معاونت عمران از افراد معلول و توانخواه استفاده شود تا از دریچه و نگاه یک فرد توانخواه به مسائل شهری نگاه شود.
با اینکه طرحها و ایدههایی برای مناسبسازی محیط شهری در بخشهای مختلف مطرح میشود، اما در مرحله اجرا و بودجهبندی، این برنامهها در اولویت نیست و نگاه و دیدگاه درستی در این زمینه وجود ندارد، لذا سرعت و مطلوبیت متناسبی در حوزه مناسبسازی وجود ندارد.
از طرفی جامعه معلولان نیز باید دغدغههای خودشان را توسط یک نماینده یا سازمان مردم نهاد انتقال دهند تا دغدغههای آنان را رصد و برنامهها را به سمت عملیاتی شدن به پیش ببرد، اما متأسفانه چنین امکانی نیز در بیشتر موارد وجود ندارد و این دو عامل باعث شده تا مناسبسازی محیط شهری با مشکل و چالش جدی مواجه باشد.
چه راهکارهایی به منظور حل مشکل وجود دارد؟
اولویتبندی برنامههای شهری در این خصوص اهمیت زیادی دارد؛ متأسفانه برنامهها با توجه به جامعه آماری شهر و تعداد جمعیت معلول در نظر گرفته میشود، در صورتی که نباید به مناسبسازی محیط شهری به چشم یک جامعه آماری نگاه کرد و به این موضوع باید با دیدگاه "موجودیت تمام" نگریست تا برای همان درصد کم از جامعه شهری نیز برنامهریزی شود و عدالت اجتماعی تحقق پیدا کند.
این مسئله بسیار مهم است که به موضوع معلولان و مناسبسازی محیط شهری با دیدگاه موجودیت تمام نگاه شود زیرا با این دیدگاه در بخشهای طراحی و برنامهریزی، اجرای طرحهای مناسبسازی واجب، استانداردهایی در نظر گرفته شده و این استانداردها لازمالاجرا میشود.
در صورت اعمال چنین دیدگاهی، در طراحی فضاهای همگانی و حتی طراحی فضاهای نیمه عمومی و شخصی نیز توانخواهان و معلولان مدنظر قرار میگیرند و در طراحیها و برنامهریزیها لحاظ میشوند، با وجود اینکه در حال حاضر در حوزه پیادهروسازی از سمت معاونت شهرسازی و معماری استانداردسازیهایی در نظر گرفته شده است تا پیادهروهای سطح شهر، بخشی برای تردد افراد نابینا داشته باشد.
حتی ساخت رمپ در ساختمانها برای معلولانی که از ویلچر استفاده میکنند نیز در نظر گرفته شده است و بدون رمپ مجوز احداث ساختمان و فضاهای همگانی داده نمیشود، البته چنین استانداردهایی در طراحی برخی فضاهای شهری مدنظر قرار نگرفته است، به عنوان مثال در طراحی ایستگاه مترو چنین استانداردی مورد توجه نیست و باید مورد توجه قرار گیرد.
از نظر من فردی میتواند یک استاندارد ویژه مطرح کند که خودش معلول باشد و شرایط یک فرد معلول یا توانخواه را درک کند؛ این فرد باید در تمامی جلسات کارشناسی و مدیریتی در خصوص تصمیمگیری پروژههای شهری حضور داشته باشد و دیدگاههای جامعه معلول را به درستی بیان و مسائل را پیگیری کند.
چنین فردی میتواند توازنی در راستای تحقق عدالت اجتماعی و مناسب سازی محیط شهری برای معلولان جسمی حرکتی، معلولان ذهنی و توانخواهان ایجاد کند تا برنامهریزی و سیاستگذاری مشخص و لازمالاجرا در این راستا وجود داشته باشد.
برنامهریزان و مدیران در برطرفسازی موانع مناسبسازی محیط شهر برای معلولان چه نقشی دارند؟
نقش برنامهریزان و مدیران شهر در این زمینه بسیار پر رنگ است و باید بررسی کنند که آیا برنامهها در جوامع توسعه یافته و کشورهای پیشرفته منجر به افزایش رضایتمندی شهروندان و افزایش مشارکت و پیوستگی اجتماعی شده است یا خیر؛ البته چنانچه موفقیتهای جوامع دیگر در این خصوص بررسی شود، میتوان الگوبرداری خوبی کرد.
برنامهریزان به عنوان مشاوران شهر اطلاعات را جمعآوری و آنها را بر اساس ساختار فضایی شهرهای ما بومیسازی میکنند؛ بومیسازی نباید منجر به حذف الگوها و تجربیات شود از این رو باید فضاهای آزمایشگاهی ایجاد و میزان رضایتمندی جامعه شهری مورد بررسی قرار گیرد تا برنامهها و طرحها در قالب یک استاندارد یا نشریه به مدیران شهری ابلاغ شود.
مدیران شهری نیز باید این برنامهها را عملیاتی فرض کرده و در اولویتهای دوم و سوم خود قرار ندهند و به صورت یک موجودیت تمام به این موضوع بنگرند، در واقع باید این برنامهها را جزو اقدامات ضروری و دارای اولویتها قرار دهند و از نظر زمانی نیز در راستای برنامههای اصلی قرار گیرد تا بودجهریزی و تأمین مالی برای مناسبسازی نیز با مشکل مواجه نشود.
برنامههای برنامهریزان و مدیران شهر باید تمامی جمعیت یک شهر را پوشش دهند تا عدالت اجتماعی محقق شود چرا که علت شکست طرحهای مناسبسازی شهری، نبود چنین دیدگاهی هست.
نظر شما