به گزارش خبرنگار ایمنا، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس اظهار کرد: در یک شرکت معماری کار میکنم و دختر جوانی به نام سپیده همکارم است او طراح دکوراسیون داخلی و نقاش حرفهای نیز هست. مدتی است که با مادرش بر سر ارث و میراث پدری اختلاف دارد. امروز قبل از رفتن به من گفت که قرار است برای صحبت درباره ارثیه میلیاردی پدرش به دیدار مادرش برود و اگر تا دو ساعت دیگر خبری از او نشد حتماً با پلیس تماس بگیرم، اما وقتی با او تماس گرفتم گوشی اش خاموش بود.
وی ادامه داد: با یکی از همکاران خانم به مقابل خانهاش رفتیم اما خانه نبود و سرایدار محل سکونتش میگفت، از صبح که از خانه خارج شده، برنگشته است. من نگران او هستم و با توجه به حرفهایی که زده بود، احتمال میدهم بلایی سرش آمده باشد. بهدنبال اظهارات مرد جوان، موضوع به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی اعلام شد و بازپرس جنایی دستور تحقیقات برای یافتن دختر نقاش را آغاز کرد.
در نخستین گام کارآگاهان به سراغ مادر سپیده رفته اما زن میانسال مدعی بود که هیچ اطلاعی از دخترش ندارد. در حالی که هیچ رد و سرنخی از دختر جوان در دست نبود، زن جوانی به یکی از کلانتریهای پاکدشت رفت و اظهار کرد: من مدتهاست اعتیاد دارم و برای ترک به کمپی در پاکدشت رفته بودم. دو روز قبل دختر جوانی را به کمپ آوردند. او مدعی بود که اعتیاد ندارد و به خاطر توطئه مادرش او را به زور به این کمپ آوردهاند، اما مسئول کمپ هیچ توجهی به او نمیکرد.
از آنجایی که بیشتر افرادی که برای ترک به کمپ میآیند، اصرار دارند معتاد نیستند من هم تصور کردم او دروغ میگوید اما دختر جوان که سپیده نام داشت، حقیقت را میگفت. او حتی اصرار داشت که مسئولان کمپ از او تست اعتیاد بگیرند که به این موضوع هم توجه نکردند. سپیده زمانی که متوجه شد من قرار است ترخیص شوم از من خواست تا به محض بیرون آمدن از کمپ به سراغ پلیس بروم و ماجرای ربوده شدن و حبس غیر قانونی او را در کمپ بگویم.
با اظهارات زن جوان، مشخصات سپیده در سیستم پلیس مورد بررسی قرار گرفت و تحقیقات نشان میداد که گزارش ناپدید شدن دختر جوان ۴۸ ساعت قبل در تهران اعلام شده است. بدین ترتیب موضوع به بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت اعلام شد و کارآگاهان پلیس آگاهی راهی کمپ شده و دختر جوان را نجات دادند.
سپیده درباره این سناریوی عجیب تصریح کرد: پدرم تاجر بود و وضع مالی خوبی داشت، وقتی فوت کرد بیشتر ارثیهاش به من رسید و مادرم از این موضوع بشدت ناراحت بود. همین مسأله هم آغاز اختلافهای ما شد. روز حادثه مادرم با من تماس گرفت و خواست در رابطه با ارثیه پدریام صحبت کنیم. من مقداری طلا و سکه داشتم که میخواستم آنها را بفروشم اما مادرم گفت آنها را نیز میخرد.
وی ادامه داد: به محل قراری که مادرم گفته بود رفتم و چون احتمال میدادم مشکلی پیش بیاید به همکارم گفتم اگر تا دو ساعت خبری از من نشد، به پلیس خبر دهد. وقتی به محل قرار با مادرم رفتم، در حال صحبت بودم که ناگهان خودرویی در کنار ما توقف کرد و دو مرد و یک زن از داخل ماشین پیاده شده و با زور مرا سوار خودرو کرده و به راه افتادند. هر چقدر داد و فریاد و التماس کردم و از مادرم کمک خواستم او توجهی نکرد. آدم ربایان مرا به کمپ بردند و مدعی شدند که من اعتیاد دارم. در کمپ هر چقدر گفتم که معتاد نیستم هیچ توجهی نکردند و تصور میکنم که مسئول کمپ هم با مادرم همدست باشد.
در ادامه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محلی پرداختند که سپیده مدعی بود او را ربودهاند. بازبینی دوربینها ادعای دختر جوان را تأیید کرد و بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی، مادر سپیده، دو مرد و زن جوانی که در آدم ربایی نقش داشتند و مسئول کمپ بازداشت شدند.
مادر سپیده در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت: با مرگ همسرم، تقریباً همه ارثیه به سپیده میرسید و این موضوع برای من قابل قبول نبود. من سالها زحمت کشیده بودم تا شوهرم این اموال را جمعآوری کند، آن وقت تمام آن به دخترم میرسید. برای همین به مسئول کمپ پول دادم و با اجیر کردن سه نفر، دخترم را به کمپ منتقل کردند. میخواستم او مدتی در کمپ باشد تا با سند سازی، تمام اسناد را بهنام خودم بزنم و بعد هم از کشور خارج شوم و به آمریکا بروم. متهمان به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی پایتخت قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
۳ نفر زنده زنده سوختند
حبیب صادقی مدیر خدمات پرستاری بیمارستان امیرالمومنین (ع) و رئیس اورژانس شهرستان شهرضا اظهار کرد: صبح امروز انفجار گاز در منزلی در محله جانبازان شهرضا موجب سوختگی بالای ۷۰ درصد سه نفر شد. مصدومان با دو دستگاه آمبولانس اورژانس به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهرضا و پس از انجام اقدامات اولیه با بالگرد اورژانس به بیمارستان سوانح سوختگی حضرت امام موسی کاظم (ع) اصفهان منتقل شدند.
معاون عملیات سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری شهرضا نیز اظهار کرد: بر اساس شواهد اولیه علت انفجار نشت گاز شهری بوده و همچنان علت حادثه در دست بررسی است.
سرآتشیار ابراهیم علی اکبری نیز تصریح کرد: انفجار تنها موجب تخریب همان ساختمان شده و به خانههای مجاور آسیبی نرسیده است، ولی صدای انفجار در حدی بود که موجب ایجاد رعب و وحشت بین اهالی محل شد.
جاسازی ماهرانه مواد مخدر در دل کوه
اداره کل اطلاعات استان هرمزگان در یک عملیات موفقیتآمیز و با رصد دقیق اطلاعاتی و هوشیاری و اقدام به موقع مخفیگاه جاساز مواد مخدر در شهرستان بندرلنگه را کشف کرد. سربازان گمنام امام زمان توانستند در روستای برکه خلف شهرستان بندرلنگه ۹۶۰ کیلوگرم مواد مخدر از نوع تریاک را کشف و ضبط کنند.
قاچاقچیان این میزان مواد مخدر را به طرز حرفهای و ماهرانه در کوههای اطراف روستای برکه خلف جاسازی و مخفی کرده بودند که با رصد به موقع و کشف مواد توسط سربازان گمنام امام زمان در انتقال و توزیع این حجم از مواد مخدر ناکام ماندند.
زنده ماندن جوان پس از خودکشی
حسن همتی سخنگوی اورژانس استان فارس اظهار کرد: ساعت ۷:۰۲ صبح امروز پسری ۲۴ ساله بر اثر سقوط از میدان ولیعصر شیراز (پل کابلی) اقدام به خودکشی کرد. به محض رسیدن تکنسینهای اورژانس در محل خودکشی اقدامات درمانی بر روی این مجروح انجام و بلافاصله به بیمارستان شهید رجایی شیراز انتقال داده شد.
وی ادامه داد: این جوان که به شدت دچار آسیب شده بود هماکنون در بخش مراقبتهای ویژه بستری است. پلیس آگاهی در صحنه حادثه حضور دارد و ترافیک روان و آمدوشد برقرار است.
احتمال قتل در پرونده مرگ جوینده گنج
چند روز قبل پیکر بیجان پسر موتورسواری در خیابان پیدا شد و شواهد نشان میداد بر اثر تصادف جان خود را از دست داده است. با اعلام موضوع به بازپرس حبیبالله صادقی در تحقیقات مشخص شد که امیر حسین ۳۱ ساله چندین برگه کپی که به نظر نقشه گنج بود همراه داشته است.
جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شده و با انجام آزمایشات از سوی متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ شکستگی جمجمه و خونریزی اعلام شد. در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، خانواده امیرحسین به دادسرا رفته و مدعی شدند که او به قتل رسیده است.
همسر امیرحسین اظهار کرد: همسرم در کار زیر خاکی و عتیقه و گنج بود. او دو شریک دیگر داشت که هر چند وقت یکبار با بهدست آوردن نقشه گنجی راهی محل مورد نظر شده و پس از حفاری گنج را بهدست میآوردند. در این مدت هر گنج و زیرخاکی که بهدست میآمد، دست دو همدست امیرحسین میماند.
وی ادامه داد: دفعه آخری که برای حفاری رفتند، زیرخاکی که بهدست آمده را امیرحسین برداشته بود و به آنها گفته بود چندین بار زیرخاکی دست شما بوده و این بار دست من باشد تا مشتری پیدا کنیم. آنها هم ظاهراً قبول کرده بودند اما دو روز قبل از اینکه امیرحسین تصادف کند دو شریکش به سراغ او آمدند و مدام سوال میکردند که چه ساعتی از خانه خارج میشوی و کی برمیگردی؟ دو روز بعد امیرحسین در حالی که کلاه کاسکت به سر داشت تصادف کرد. اما میگویند علت مرگ او شکستگی جمجمه بوده است. ما فکر میکنیم او را به قتل رساندهاند.
با شکایت خانواده امیرحسین بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت دو شریک او و تحقیقات تکمیلی را صادر کرد.
کشف گنج قدیمی در زمین کشاورزی مرد خوزستانی
سردارحسن مهری فرمانده یگان حفاظت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اظهار کرد: برابر گزارش فرمانده یگان حفاظت میراثفرهنگی استان خوزستان و بر اساس عملیات کشاورزی در زمین زراعی شخصی با هویت معلوم، یک کتیبه خط میخی کشف و به یگان حفاظت شهرستان رامهرمز اعلام شد، با توجه به حساسیت خبر واصله، موضوع در دستور کار یگان حفاظت قرار گرفت.
وی افزود: این کتیبه به امین اموال به منظور انجام کار کارشناسی تحویل داده شد و در پی کارشناسیهای فنی از سوی کارشناسان ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان، اصالت کتیبه تأیید و قدمت آن به دوره عیلامی تخمین زده شد.
محاکمه مجدد متهم به کودکآزاری
مرد جوان که به اتهام آزار دختر خردسال به شلاق، تبعید و دیه محکوم شده بود، با اعتراض پدر کودک بار دیگر محاکمه شد. رسیدگی به این پرونده از خرداد سالجاری با انتقال دختر دو و نیم سالهای به بیمارستانی در شرق تهران آغاز شد. این دختربچه با تشخیص پزشکان بلافاصله مورد عمل جراحی قرار گرفت و کادر درمانی بیمارستان اظهار داشتند وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
پدر این کودک در توضیح ماجرا اظهار کرد: سرکار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت داماد خواهرم به خانهمان آمده و با اصرار نوشیدنی به همسرم داده که او بیهوش شده و پس از بیدار شدن متوجه شده که دختر دو و نیم سالهام حال خوبی ندارد و بلافاصله او را به بیمارستان رسانده است.
بهدنبال اظهارات این مرد، دختربچه به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت را تأیید کردند. به این ترتیب مرد ۲۷ ساله بازداشت شد. اما وی اتهامش را نپذیرفت و گفت: آن روز همسرم گفت در خانه داییاش میهمان هستیم من از سرکار به خانه آنها رفتم تا همسرم هم به آنجا بیاید. وقتی به آنجا رسیدم چون خسته بودم به اتاق خواب رفتم و خوابیدم و ساعتی بعد زندایی همسرم به سراغم آمد و گفت که حال دخترش خوب نیست و ما با هم او را به بیمارستان رساندیم من بههیچ عنوان آسیبی به دختربچه نزدهام.
در ادامه زن جوان اظهار کرد: این مرد رابطه خوبی با همسرم نداشت. آن روز به خانهمان آمد و یک شیشه آب انار در دست داشت. او با اصرار آب انار را به من خوراند که به خواب رفتم بعد با صدای گریه شدید دخترم از خواب پریدم. هراسان از اتاق بیرون آمدم و دختر خردسالم را در وضعیت بدی دیدم و حالا هم از این مرد شکایت دارم.
پرونده پس از تکمیل و صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قضات دادگاه متهم را به خاطر آزار و اذیت دختر خردسال به ۹۹ ضربه شلاق، دو سال تبعید و پرداخت دیه محکوم کردند که حکم با اعتراض پدر بچه همراه شد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم نقض شد.
پدر قربانی مدعی است دلایل زیادی برای صدور حکم اعدام داماد خواهرش وجود دارد. به این ترتیب پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری رفت و در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد متهم ضمن دفاع از خود بار دیگر اتهام آزار و اذیت را رد کرد. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
نظر شما