به گزارش خبرنگار ایمنا، مجید رستمی قائم مقام عملیات شرکت بهرهبرداری مترو تهران در مورد حادثه روز گذشته مرگ یکی از کارگران تعمیراتی مترو اظهار، کرد: در ساعت ۶:۳۷ روز گذشته در یکی از تجهیزات ریلی ایستگاه ارم سبز در خط چهار مترو مشکلی ایجاد شد که این مشکل مربوط به تعویض خط قطارها میشد.
وی با بیان اینکه با توجه به نوع اختلالی که ایجاد شده بود تیم نگهداری و تعمیرات با هماهنگی مرکز فرمان و کنترل سریعاً به محل اعزام شدند و به داخل تونل رفتند تا بتوانند هرچه سریعتر خرابی را رفع کنند تا حرکت قطارها در ساعت پیک دچار اختلال نشود، ادامه داد: هنگامی که تیم تعمیرات در حال کار بود این همکار که از پیمانکاران شرکت بهرهبرداری مترو نیز بود از گروه تعمیرات و محل امن جدا شده و متأسفانه در مسیر تردد قطار قرار میگیرد.
قائم مقام عملیات شرکت بهرهبرداری مترو تهران با بیان اینکه قطار خروجی از ایستگاه با این فرد برخورد میکند، اضافه کرد: با توجه به شدت جراحات وارده همکارمان فوت میکند و بلافاصله تیم امدادی وارد عمل شده و نسبت به انتقال پیکر همکارمان اقدام میکنند.
آرمان عبدالعالی اعدام شد
حکم قصاص آرمان عبدالعالی سحرگاه امروز در زندان رجایی شهر اجرا شد. حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علیرغم تلاشهای صورت گرفته از سوی دستگاه قضائی، شورای حل اختلاف و فعالین فرهنگی و اجتماعی کشور طی سالهای اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه امروز در زندان رجایی شهر اجرا شد.
لازم به ذکر است آرمان عبدالعالی، در سال ۱۳۹۲ مرتکب قتل غزاله شکور شد و به قصاص محکوم شد.
قتلعام خانوادگی در مازندران
یکی از بستگان خانواده با گله از انتشار برخی اخبار دروغ در مورد این حادثه اظهار میکند: اختلاف خانوادگی این چهار خواهر و سه برادر بر سر یک قطعه زمین کشاورزی هزار و خردهای متری بود که ارزش مالی چندانی نداشت اما از چند ماه پیش بر سر آن اختلاف پیدا کرده بودند.
وی ادامه داد: البته برادر بزرگتر بیشتر با این موضوع مسئله داشت. اختلاف آنها در این مدت به نتیجه نرسید و کار به محکمه قضائی کشیده شد. در واقع این زمین متعلق به مادر خانواده بود که آن را با قیمت پایینتر به یکی از خواهران فروختهبود. حرف برادر بزرگتر این نبود که زمین مال من است، برادرها به این موضوع معترض بودند چرا با این قیمت به خواهرمان فروختهای و بر سر این موضوع اختلاف داشتند. در حالی که پرونده آنها در مرحله رسیدگی قضائی بود، ساعت هفت صبح روز یکشنبه، هر چهار خواهر با هماهنگی هم به زمین کشاورزی رفتند تا محصول خود را کشت کنند. آنها مشغول کار بودند که برخی افراد به گوش برادر بزرگتر رساندند چه نشستهای، خواهرها سر زمین رفتهاند. او هم از شنیدن این موضوع عصبانی شد و تفنگ شکاریاش را برداشت تا سراغ آنان برود.
وی اضافه میکند: پسر و عروس برادر بزرگتر که متوجه ماجرا شده بودند، با صحبت ضارب را متقاعد کرد تا در خانه بماند. سلاح را هم گرفته و در کمد خانه گذاشتند. آنها با تصور اینکه او دیگر ماجرا را فراموش کرده است، رفتند اما به محض رفتن آنها، برادر بزرگتر یا همان ضارب دوباره لباس پوشید و تفنگ شکاریاش را برداشت و سر زمین رفت. آنجا با هم مشاجره کردند و به چهار خواهرش گفت زمین را ترک کنند؛ ولی آنها میدان را خالی نکردند و دعوا اوج گرفت.
خواهر کوچکتر شروع به فیلمبرداری کرده و در همین حین، برادر بزرگتر یک تیر هوایی شلیک کرد. پس از آن لوله تفنگش را به سمت چهار خواهرشگرفت و به شکل جنونآمیزی به سمت آنها تیراندازی کرد. گلولهها دیوانهوار شلیک شدند. خواهر بزرگتر که ۵۰ ساله است و در زمین حضور داشت، به زیر خودرویی خزید و از تیررس گلولهها در امان ماند، اما سه خواهر دیگر به نامهای پوران ۴۵ ساله، ساره ۴۰ و خواهر کوچکتر آنها هدف تیراندازی قرار گرفتند. همراه چهار خواهر، کارگر خانمی هم بود، به محض اینکه دید یکی از خواهران با شلیک گلوله روی زمین افتاد، از مهلکه فرار کرد.
به گفته فامیل قربانیان و قاتل، یکی از خواهران در زمین کشاورزی به قتل رسید و جانش را از دست داد. خواهر دیگر چون آمبولانس به موقع نرسید، با استفاده از خودروهای عبوری به بیمارستان منتقل شد اما در میانه راه و بر اثر شدت جراحات فوت شد. خواهر کوچکتر هم در حال حاضر بستری است و به دلیل پایین بودن ضریب هوشیاری، حالش وخیم است. ضارب پس از تیراندازی به جنگلیکه در ۵۰۰ متری زمین کشاورزیشان بود، رفت سپس با اقوامش تماسگرفت و گفت من فلان جا هستم و دنبالم بیایید.
در مدتیکه ضارب در جنگل بود، مردم هم به محض شنیدن صدای تیراندازی خودشان را به محل حادثه رساندند و با پلیس تماسگرفتند. البته قبل از اینکه جمعیت جمع شود، حال ضارب خوب بود اما پس از آمدن پلیس و انتقال قاتل به کلانتری او نیز سکته قلبی کرد. متأسفانه حادثه صبح زود و زمانی رخ داد که کسی در محل نبود تا بتواند جلوی این حادثه تلخ را بگیرد. تمام حادثه تنها در چند ثانیه رخ داد.
او در ادامه افزود: برخی گفتهاند ضارب نظامی بود و با استفاده از سلاح نظامی خواهرانش را به قتل رسانده، در حالیکه او حدود ۱۵ یا ۲۰ سال پیش بازنشسته شده بود و سلاحش هم شکاری بود و مجوز داشت.
ما و بسیاری از مردم هنوز هم حیرت زدهایم. ضارب مرد ۶۰ ساله معقولی بود که به خوشاخلاقی شهره بود و بسیاری از خانوادهها برای حل مشکلات خود به او رجوع میکردند اما عصبانیت و جنون، این حادثه تلخ را رقم زد.
سرهنگ مجید باقری جامخانه، فرمانده انتظامی میاندورود استان مازندران هم در تشریح این جنایت اظهار کرد: اعضای یک خانواده به دلیل نامعلومی با یکدیگر در خانهشان در یکی از روستاهای میاندورود درگیر شدند که در پی این دعوا مردی ۵۵ ساله که یکی از اعضای این خانواده بود، به سمت خواهرانش تیراندازی کرد.
یکی از خواهران براثر اصابت گلوله سلاح ساچمهای فوت کرد و دو نفر دیگر زخمی شدند. در ادامه یکی از مصدومان نیز فوت شد و تعداد قربانیان به دو نفر رسید. متهم که پس از ارتکاب قتلها دچار شوک و حمله قلبی شدهبود، پس از انتقال به مرکز درمانی و بهبود نسبی، در تحقیقات پلیس به قتل خواهرانش به علت اختلافات خانوادگی اعتراف کرد. خواهر سوم خانواده همچنان در بیمارستان بستری است.
دکتر علی عباسی عضو شورای قضائی استان مازندران، با بیان اینکه قاتل به پزشکی قانونی منتقل شد و معاینات و مصاحبههای اولیه با ایشان با سرعت و در عین حال با دقت در جال انجام است، اظهار کرد: موضوع روانشناسی بسیار پیچیده است و باید معاینات دقیق روانپزشکی و ارزیابیها، آزمایشها و آزمونهای روانی مختلفی در زمینه آن انجام شود که همه این موارد نیازمند صرف زمان کافی است و در یک زمان کوتاه اظهارنظر قطعی درباره این گونه موارد ممکن نیست.
وی ادامه داد: در ارزیابیهای روانی متهم، تشخیص بیماری روانی به دلیل تأثیر در تصمیمات کیفری دارای اهمیت است و دادستان در این بخش از تحقیقات قضائی میخواهد بداند که آیا اختلالات روانی فرد به شدتی بوده که متهم در زمان ارتکاب جرم فاقد قوه تمیز باشد و به عبارت دیگر شدت بیماری روانی به این حد بوده که او بر رفتارش آگاه نباشد و مغایرت رفتار خود با قانون را درک نکند یا خیر.
عضو شورای قضائی استان مازندران اضافه کرد: حساسیت موجود در این پرونده باعث شده که جلسه با حضور کارشناسان این اداره کل در پزشکی قانونی استان برگزار شود که نتیجه معاینات اولیه آن در کمترین زمان ممکن به مرجع قضائی اعلام خواهد شد.
هوشیاری سرباز مانع خودکشی زندانی
سرباز وظیفهی ندامتگاه قزلحصار با هوشیاری و اقدام به موقع از خودکشی یک زندانی در سرویس بهداشتی بیمارستان رازی جلوگیری کرده است. یکی از زندانیان ندامتگاه قزلحصار که دچار افسردگی شده و مشکلات خانوادگی داشت، با دستور پزشک بهداری آن مرکز به بیمارستان روانپزشکی رازی اعزام شد.
در این اعزام سرباز وظیفه امیرحاجی نیز به عنوان مراقب همراه زندانی در بیمارستان حضور داشت، به دنبال درخواست زندانی و حضور طولانی در سرویس بهداشتی وارد عمل شده و این سرباز با ورود به سرویس، زندانی را در حالت حلقآویز دیده و بلافاصله با اقدام به موقع و فریادهایش پرسنل بیمارستان را مطلع میکند. خوشبختانه زندانی بیمار با تلاش سرباز و پرستاران نجات پیدا کرده و اکنون زندانی زیر نظر کادر درمانی بیمارستان قرار دارد. همچنین سرباز وظیفه امیر حاجی از سوی اشکان کمالی مدیر ندامتگاه و همچنین فرمانده یگان آن مرکز مورد تقدیر قرار گرفت.
در مواقعی که امکان درمان زندانی در بیمارستان یا بهداری داخل زندان وجود نداشته باشد، با دستور پزشک معالج و با توجه به نوع بیماری جسمی یا روان پریشی به یکی از بیمارستانهای شهر منتقل میشود و همه هزینههای درمان بر عهده زندان بوده، زندانی هیچ گونه هزینهای پرداخت نمیکند.
کشف جنازه زیر برف در قله دماوند
یک تیم امدادی از پایگاه امداد و نجات رینه با هدف دسترسی به پیکر یک کوهنورد در منطقه دره یخار دماوند اعزام شدند و در ارتفاع ۴۶۵۰ متری پس از جستجو در کولاک شدید موفق به پیدا کردن جسد این کوهنورد شدند.
با توجه به حجم عظیم بهمن رخ داده، پیکر این کوهنورد در زیر خروارها برف قرار داشت که توسط امدادگران بیرون آمده و به پایین منتقل شد.
جنازه این کوهنورد زیر ۵۰ سانت برف کشف شد و علت این حادثه ریزش بهمن عنوان شده است که این کوهنورد زیر بهمن مانده و در همان محل دفن شده است.
کشف جنازه دست و پا بسته در وان حمام
عامل قتل که در حال حاضر مردی ۳۱ ساله است به جرم قتل یک تاجر زعفران در سال ۹۱ دستگیر شده و پس از اعتراف به جنایتی که مرتکب شده بود از سوی دادرسان شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان البرز به قصاص نفس محکوم شد.
وی در اعترافات خود به تشریح ماجرای قتل پرداخت و اظهار کرد: من سالها در همسایگی خانه یک پیرمرد ثروتمند که تاجر بود زندگی میکردم میدانستم بیشتر اوقات در خانهاش تنها زندگی میکند و اموال با ارزش زیادی در خانهاش دارد به همین خاطر وسوسه شدم و نقشه سرقت از خانهاش را طراحی کردم.
روز حادثه از طریق دیوار حیاط وارد خانه او شدم، وقتی پیرمرد مرا دید شروع به سروصدا کرد من هم از ترس جلوی دهانش را گرفتم و با هم درگیر شدیم بعد هم دست و پای او را بستم و داخل وان حمام انداختم و شیر آب را روی سرش باز کردم و بهدنبال سرقت اموال شروع به گشتن خانه کردم. بعد هم خودروی پیرمرد را که در حیاط پارک بود به همراه ۱۰ کیلو زعفران، مقداری پول و اموال با ارزش خانه سرقت کردم و با عجله از خانه گریختم.
اما وقتی فرزندان مقتول به خانه پدرشان رفته بودند جسد او را داخل حمام پیدا کردند و موضوع را به پلیس خبر دادند و سرانجام با ردیابیهای پلیس من شناسایی و دستگیر شدم. زمانی که میخواستم خودروی مقتول را بفروشم پلیس مرا دستگیر کرد.
بدین ترتیب پرونده متهم از دادسرای جنایی کرج به همراه کیفرخواست متهم و درخواست قصاص اولیای دم برای وی به شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز فرستاده شد. در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم بار دیگر خواستار قصاص متهم شدند. یکی از فرزندان مقتول در دادگاه گفت: وقتی برای سرزدن به پدرم به خانهاش رفتم با صحنه هولناکی رو به رو شدم که هرگز فراموش نمیکنم دست و پای پدرم را بسته بودند و روی سرش کیسه پلاستیکی کشیده و در حمام رهایش کرده بودند. گزارش پزشکی قانونی نشان میداد پدرم دراثر ضربههای متهم به سرش کشته شده است. این متهم به خاطر سرقت ۵۰ میلیون تومان اموال پدرم او را به قتل رساند.
بدین ترتیب پس از محاکمه متهم؛ وی به قصاص محکوم شد. در حالی که متهم یک بار نیز قبلاً پای چوبه دار رفته و از فرزندان مقتول مهلت گرفته بود سرانجام صبح یکشنبه برای اجرای حکم بار دیگر در ندامتگاه کرج پای چوبه دار رفت و در حالی که لحظات سختی را تجربه میکرد در آخرین دقایق خانواده مقتول اظهار داشتند چنانچه این زندانی در مدت سه ماه پنج میلیارد تومان به آنها بپردازد از قصاص وی چشم پوشی خواهند کرد. مرد زندانی نیز با پذیرش این شرط بار دیگر به زندان برگشت.
نجات قاتل نوجوان از قصاص
پسر نوجوانی که در یک اشتباه دوستش را به جای طرف دعوا با چاقو زده و به قتل رسانده بود، به پرداخت دیه و پنج سال حبس محکوم شد. مقتول قصد میانجیگری داشت که به اشتباه کشته شد. با توجه به نظر پزشکی قانونی، متهم که نوجوان است از قصاص معاف و به پرداخت دیه و پنج سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم شد. رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۹ به دنبال وقوع درگیری خونین در کارواشی در شهریار آغاز شد.
شواهد نشان میداد درگیری میان صاحب کارواش و چند نفر از مشتریان به خون کشیده شده و پسر ۱۶ سالهای به نام عرفان زخمی شده است. عرفان که از ناحیه پا به شدت آسیب دیده بود به بیمارستان منتقل شد اما یک روز بعد بهخاطر شدت خونریزی ناشی از بریدگی سفیدران جان سپرد. با مرگ پسر نوجوان، تحقیقات پلیس وارد مرحله تازهای شد و مأموران با توجه به گفته شاهدان، پی بردند دوست صمیمی عرفان به نام شایان ضربه کاری را به عرفان زده است. با افشای این ماجرا، شایان ردیابی و بازداشت شد، اما ادعا کرد ناخواسته چاقو با سفیدران دوستش برخورد کرده است.
درحالیکه پزشکی قانونی پس از معاینات بالینی متهم در گزارشی اعلام کرده بود شایان که هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشته، از رشد عقلی برخوردار نبوده است، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر عرفان درخواست قصاص را مطرح کردند. پدر مقتول در حالی که اشک میریخت، اظهار کرد: پسرم و شایان با هم دوستان صمیمی بودند و آن روز همراه هم به کارواش رفته بودند، اما نمیدانم چطور شد که پسرم کشته شد. شایان هنگام درگیری چاقو همراه داشته و با قصد پسرم را کشته است؛ به همین خاطر من برای او تقاضای قصاص دارم.
شایان که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، در جایگاه ویژه ایستاد اظهار کرد: آن روز همراه دوستم به کارواش رفته بودم، اما با صاحب آنجا و چند نفر از مشتریان درگیر شدم. درگیری سر موضوعی پیش پا افتاده رخ داده بود، اما بالا گرفت و صاحب کارواش ضربهای به سرم زد. از سرم خون جاری شد. خون جلوی صورت و چشمانم را گرفته بود و جایی را بهخوبی نمیدیدم.
وی ادامه داد: چند نفری روی سرم ریخته بودند و مرا کتک میزدند و من میخواستم هرطور شده خودم را خلاص کنم. وی ادامه داد: من زیر دست و پا افتاده بودم و کتک میخوردم که همان موقع یک نفر از پشت سر پیراهنم را کشید و من که فکر نمیکردم دوستم عرفان باشد، با چاقو یک ضربه به او زدم، اما بعد متوجه شدم دوستم عرفان من را از پشت سر کشیده بود تا کمکم کند و نجاتم دهد.
متهم نوجوان ادامه داد: باور کنید قصد کشتن دوستم را نداشتم. من هیچ خصومتی با او نداشتم و همراه او به کارواش رفته بودم. من شرمنده خانواده عرفان هستم.
وکیل متهم به دفاع پرداخته و اظهار کرد: موکل هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشت و پزشک قانونی نیز اعلام کرده است در رشد عقلی او شبهه وجود دارد. از اینرو تقاضا دارم طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی از قصاص معاف و به مجازات قانونی محکوم شود. با پایان دفاعیات وکیل، قضات وارد شور شدند و با توجه به نظر کارشناسان پزشکی قانونی، متهم را از قصاص معاف و به پرداخت دیه و پنج سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند.
اعضای یک خانواده حین فرار از آتشسوزی به درِ بسته خوردند
سیدجلال ملکی سخنگوی آتشنشانی تهران با اعلام خبر آتشسوزی در یک ساختمان مسکونی در بلوار فردوس اظهار کرد: ساعت ۲۱:۲۲ شب گذشته سوم آذر یک مورد حادثه آتشسوزی در یک مجتمع مسکونی واقع در بلوار فردوس، خیابان سازمان برنامه جنوبی به سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران اعلام شد که به سرعت آتشنشانان دو ایستگاه آتشنشانی به همراه خودروی حامل تجهیزات تنفسی به محل حادثه اعزام شدند.
وی افزود: محل آتشسوزی یک مجتمع مسکونی پنج طبقه ۴۰ واحدی بود که در زمان حضور آتشنشانان در محل حادثه، در طبقه سوم در یک واحد حدوداً ۸۰ متری آتشسوزی روی داده و این منزل کاملاً شعلهور بود.
سخنگوی آتشنشانی تهران با اشاره به شنیده شدن صدای انفجارهای کوچک از منزل مذکور، تصریح کرد: آتش به سرعت در حال سرایت به واحدهای همجوار بود و دود زیادی نیز طبقات بالایی را فراگرفته بود. یک خانم مُسن که در منزل حضور داشت، نیاز به اکسیژن پیدا کرد که آتشنشانان به سرعت اقدامات اولیه را برای این فرد انجام دادند همچنین اطلاعات اولیه حاکی از آن بود اعضای یک خانواده یک آقا و خانم جوان و یک کودک زیر یک سال قصد داشتند خود را به پشتبام برسانند اما با در بسته مواجه شده و در وضعیت بسیار خطرناکی در محاصره دود قرار گرفته و گرفتار شده بودند.
وی اضافه کرد: آتشنشانان به سرعت خودشان را به این افراد رسانده، به سرعت در پشتبام را باز کرده و این افراد را به سطح پشتبام منتقل کردند.
ملکی اظهار کرد: در ادامه این افراد به پایین منتقل و تحویل عوامل اورژانس شدند البته حال خانم جوان (مادر خانواده) به دلیل دودگرفتگی کمی وخیمتر بود و توسط عوامل اورژانس به مرکز درمانی انتقال یافت. در نهایت آتش خاموش شد و از سرایت آن به بخشهای دیگر جلوگیری به عمل آمد.
وی افزود: در زمان بروز آتشسوزی، ساکنان ساختمانهای مسکونی در صورت اطمینان از باز بودن در پشتبام، کم بودن فاصله طبقه سکونت آنها با سطح پشتبام و زیاد نشدن غلظت دود آلایندهها، میتوانند خود را به سطح پشتبام برسانند تا اینکه توسط آتشنشانان به سطح زمین انتقال پیدا کنند یا اینکه در صورت مجاورت با پشتبامهای ساختمانهای مجاور از محل فاصله بگیرند. در صورتیکه ساکنان حین آتشسوزی از موارد مذکور مطمئن نبودند، بهترین کار ماندن در واحد است و باید زیر و دور درها را با یک ملحفه یا پارچه ضخیم مرطوب شده، بپوشانند، در را باز نکنند و خود را به نقاطی که اکسیژن تازه وجود دارد، برسانند همچنین دائماً در تماس با سامانه ۱۲۵، محل حضور خود را (واحد و طبقه) اعلام کنند زیرا در زمان حوادث، اولویت نجات ساکنان مخصوصاً در مجتمعهایی با تعداد واحد زیاد با افرادی است که آتشنشانان از مکان حضور آنها مطمئن هستند.
نظر شما