به گزارش خبرنگار ایمنا، از رودخانه زایندهرود به عنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران در حوزه گاوخونی یاد میشود که نقش بسزایی در تأمین آب شرب، صنعت و کشاورزی مناطق مرکزی کشورمان دارد؛ البته امروزه زایندهرود به دلایل متعددی از جمله تغییرات اقلیمی، مصرف آب شرب بیش از حد استاندارد، توسعه فراگیر صنایع، بهرهبرداری بیش از حد منابع آب، عدم مدیریت منابع و برداشتهای غیرمجاز در معرض تنشها و خشکیهای متوالی قرار گرفته است که تنها با برنامهریزی مبتنی با سازگاری با کم آبی و مدیریت صحیح همراه با مشارکت مردم میتوان امیدوار بود در درازمدت وضعیت این رودخانه به وضعی قابل قبول، تغییر یابد.
جلوگیری از جریان دائمی رودخانه زایندهرود از دهه ۷۰ آغاز شد و به صورت متناوب ادامه داشته است. درخواست کشاورزان و مردم استان اصفهان برای زنده شدن زایندهرود سالیان متمادی است که ادامه دارد؛ این در حالی است که در همه این سالها خشکسالی زایندهرود تبعات اجتماعی بسیاری داشته که افزایش بیکاری، گسترش فقر بهویژه در بین کشاورزان، کاهش تولیدات محصولات کشاورزی و افزایش واردات، آلودگی هوا، فرونشست زمین و افزایش مهاجرت کشاورزان به شهرها از جمله آنها است.
عدم توازن منابع و مصارف آب، علت بحران آبی
امانالله باطنی جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص دلیل بحران آب، اظهار میکند: بحران آب، بحرانی موقت و گذرا ناشی از خشکسالی نیست، بلکه ناشی از عدم توازن منابع و مصارف آب است که به مرور اتفاق افتاده و برداشتهای بیرویه و غیرمجاز این عدم توازن را افزایش داده است.
وی با اشاره به حوزههای مدیریتی آب، ادامه میدهد: مدیریت آب در حوزههای طبیعی، سیاسی و اجتماعی انجام میگیرد. مدیریت طبیعی آب بیشتر مشتمل بر مدیریت مصرف آب و مواردی مانند تغییر الگوی کشت و استفاده از کشت گلخانهای است. یکی از مباحث مطرح شده در مدیریت طبیعی آب، آبیاریهای توسعه داده شده تحت فشار است که نیازمند مدیریت است. مدیریت سیاسی شامل چانهزنیهای انجام شده حول پروژههای آب مانند تشکیل ستاد احیای زایندهرود و اجرای مصوبه ۹ مادهای شورای عالی آب است.
این جامعهشناس درباره اهمیت مدیریت اجتماعی آب، تصریح میکند: یکی از فاکتورهایی که از آن غفلت شده، مدیریت اجتماعی آب است. در بحث احیای دریاچه ارومیه، ابتدا دو کارگروه نظارت با وظیفه پایش و گزارش روزانه حجم آب و موارد دیگر به مردم و کارگروه فرهنگی-اجتماعی با وظیفه دیپلماسی اجتماعی شکل گرفته و در همین راستا تعدادی از سلبریتیهای معروف به کمپین احیای دریاچه ارومیه میپیوندد اما در مقابل در بحران آب اصفهان، اولین سلبریتی همراه شده با مردم اصفهان مسعود کیمیایی کارگردان سرشناس کشور بوده که جایزه خود را به مردم اصفهان اهدا کرده است.
اهمیت مدیریت طبیعی و اجتماعی آب
وی میافزاید: در استان اصفهان، کارگروه فرهنگی-اجتماعی تشکیل نشده و مدیریت اجتماعی آب به صورت صحیح شکل نگرفته است. کارگروه فرهنگی-اجتماعی با هدف فرهنگسازی تشکیل میشود تا از مسائلی مانند شکسته شدن ۲۲ یا ۲۴ باره لوله آب انتقال اصفهان به یزد جلوگیری شود و مردم اصفهان در مظان اتهامی قرار نگیرند. بیشترین ضربهای که مردم اصفهان و کشاورزان از آن آسیب دیدهاند، ناشی از خطای مهندسی اجتماعی است.
باطنی اضافه میکند: در استان اصفهان با فقدان سرمایه اجتماعی مواجه هستیم و در حوزه بحران زایندهرود باید بتوان اعتماد نهادی، بنیادی، اعتماد گروهها و فعالین مدنی کل کشور و در نهایت اعتماد بین شخصی را جلب کرد تا مجموعه اینها سرمایه اجتماعی میشود. در این راستا حتی میتوان رویدادهای فرهنگی و اجتماعی را به سمت آب پیش برد.
وی با اشاره به زمان مدیریت طبیعی و اجتماعی آب، اظهار میکند: هر موردی در ابتدا پدیده است و به ترتیب به موضوع، مسئله، مشکل، معضل، خطر، تهدید، بحران، جنگ داخلی و سوژه براندازی تبدیل میشود که آب از این قضیه مستثنی نبوده و در این مدار قرار دارد. زمانی که آب یک پدیده و موضوع بوده باید مدیریت طبیعی و اجتماعی آب صورت میگرفت تا منجر به توازن منابع و مصارف شود.
میانگین بالای مصرف آب نسبت به استاندارهای جهانی
این جامعهشناس با تاکید بر مصرف بالای آب نسبت به استانداردهای جهانی، تصریح میکند: هر یک از ساکنان اصفهان به طور متوسط هر شبانهروز ۱۵۴ لیتر آب مصرف میکند که این میزان بیش از استاندارد مصرف جهانی با ۱۱۰ لیتر در شبانهروز است. کاهش سرانه مصرف نیازمند پیگیری جدی در نتیجه مدیریت فرهنگی-اجتماعی است.
وی میافزاید: از دیگر مؤلفههای موجود جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز است. امروزه بالای ۴۰ پروژه برداشت غیرمجاز کلان در زایندهرود وجود دارد که باید حل شود. برداشتهای غیرمجاز نتیجه دو سیاست کلان تشویق کشاورزان به برداشت هرچه بیشتر آب از منابع سطحی از طریق اعطای یارانه به حاملهای بخش کشاورزی و توسعه آبیاریهای تحت فشار است. بهای برق مصرفی برای پمپاژ آب در بخش کشاورزی به دلیل یارانه کشاورزی کمتر از بهای تمام شده برق است و این موضوع باعث پمپاژ آب سطحی تا عمق ۶۰۰ متری شده است.
افزایش اعتبار آبخوانداری به جای سدسازی
باطنی خاطرنشان میکند: آمارهای ارائه شده ایران به سازمان ملل در طی تغییرات آبوهوایی نشانگر میانگین سالانه بارشهای جوی ۴۱۳ میلیارد متر مکعب در کشور است که از این میزان ۲۹۶ میلیارد مترمکعب تبخیر میشود. جریانهای سطحی در کشور ۹۲.۲ میلیارد متر مکعب است و نفوذ به آبخوانها تنها ۶ درصد است و در مجموع ۲۸ درصد آب به صورت سطحی و زیرزمینی است. هزینه آبخوان به علت روش غلط توسعه، صرف سدسازی شده است. از دیگر موارد نیازمند پیگیری، مطالعه دانشگاهی برای بهروزرسانی طومار شیخبهایی در استان اصفهان است.
وی با اشاره به تشکیل ستاد احیای زایندهرود و اجرای مصوبه ۹ مادهای شورای عالی آب، ادامه میدهد: تشکیل هرچه زودتر ستاد احیای زایندهرود با بودجه مصوب همانند دریاچه ارومیه و اجرای کامل مصوبه ۹ مادهای شورای عالی آب در راستای کمک به زایندهرود باید در دستور کار قرار گیرد. تنها حدود سه ماده مصوبه شورای ملی آب انجام شده است. برای مثال بند هشتم در خصوص انجام مطالبات تونل آبرسانی و بند ۹ در خصوص بهشتآباد هنوز به سرانجام نرسیده است.
این جامعهشناس میافزاید: از سال ۸۵ بنا به دلایلی مدیریت آب منطقهای شد که باید به مدیریت ملی بازگردد. احداث و بهرهبرداری از تونل سوم و سد تونل سوم آورد آبی خوبی حدود ۲۵۵ میلیون مترمکعب خواهد داشت و پیشبرد هرچه سریعتر طرح بهشتآباد میتواند به راحتی با انتقال یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب به مرکز ایران، راهحلی برای رفع مشکل فلات مرکزی باشد. از دیگر موارد مورد توجه جلوگیری از قومی شدن و سیاسی شدن آب است و در آخرین مرحله، تشکیل کمیسیون ملی امنیت آب در شورای امنیت عالی از الزامات است.
راهکارهای کوتاه مدت رفع مشکل کشاورزان
وی در خصوص اعتبارات خشکسالی، میگوید: اعتباراتی تحت عنوان خسارت خشکسالی در دولت وجود دارد که سالانه به کشاورزان پرداخت شده است، اما پرداخت این خسارات خشکسالی باید به صورت شبکهایتر بین کشاورزان توزیع شود و اقدامات رسانهای برای پشتیبانی از کشاورزان انجام گیرد.
وی با اشاره به استفاده از ظرفیت گردشگری سیاه، اظهار میکند: برای رفع مشکل کشاورزان در کوتاه مدت میتوان از ظرفیت گردشگری سیاه تالاب گاوخونی استفاده کرد، اما مردم اصفهان به خصوص کشاورزان دچار انباشت فرهنگی شدهاند و روی مواردی پافشاری بسیاری دارند.
این جامعهشناس میافزاید: سال ۹۷ نامهای از سمت دفتر نمایندگان مجلس نامهای به رئیسجمهور مبنی بر اعطای وامی ۳۵ میلیون تومانی برای نصب پنلهای خورشیدی روی خانهها و وارد مدار کردن برق خورشیدی با ماهانه حدود ۷۰۰ هزار تومان مزایا، ارسال شد اما به علت انباشت فرهنگی و اعتقاد بر اینکه این کار بحران زایندهرود را عادیسازی میکند، به سرانجام نرسید. با توجه به اقلیم شهر اصفهان که اقلیمی مناسب برای تولید برق خورشیدی است، میتوان به سرعت با شرکتهای دانشبنیان برای نصب پنلهای خورشیدی وارد مذاکره شد تا کشاورزان وارد عرصه تولید برق خورشیدی شوند.
وی ادامه میدهد: با بهرهگیری از شرکتهای دانشبنیان و دانشگاه صنعتی استان اصفهان، میتوان درصدد رونمایی از وسیلهای با حجم کم که ظرفیت تولید برق را داشته باشد برای کشاورزان برآمد، تا کشاورزان بتوانند از طریق آن وارد مدار تولید برق شوند.
توجه به اقتصاد گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان
باطنی در خصوص سوق دادن کشاورزان به اقتصاد پایدار گردشگری، تصریح میکند: در استان اصفهان حدود ۲۰۰ اقامتگاه بومگردی وجود دارد و با توجه به شرایط بیماری کرونا پیشبینی میشود از آذرماه سال جاری، انباشت گردشگری پرحجمی داشته باشیم. به شرط توسعه پایدار و مرتفع شدن انباشت فرهنگی در کشاورزان، میتوان بومگردی را با همکاری اداره میراث فرهنگی و گردشگری راهاندازی کرده و کشاورزان را وارد چرخه اقتصاد و درآمد پایدار گردشگری کرد.
وی خاطرنشان میکند: همچنین میتوان از ظرفیتهای اصفهان به عنوان شهر جهانی صنایعدستی استفاده کرده و صنایع دستی اصفهان را در شرق این استان احیا کرد.
مطالبه حق حیات اصفهان
مرتضی پدریان جامعهشناس نیز در خصوص مطالبه حق حیات مردم استان اصفهان، اظهار میکند: آنچه که مردم اصفهان مطالبه میکنند، موضوعی اقتصادی و سیاسی نیست بلکه مطالبه حق حیات است. بر اساس پیشبینیهای انجام شده اگر با برنامههای فعلی پیش برویم، اصفهان تا ۱۰ سال آینده غیرقابل سکونت میشود و حیات مردم در آن از بین خواهد رفت.
وی میافزاید: پدیده فرونشست در استان اصفهان نیز معضلی جداگانه است و زمین اصفهان به گونهای طی میکند که هر لحظه امکان فروکشیدن خانهها و افراد در آن وجود دارد. بحث مطالبه حق زندگی که تحت عنوان انقلاب زایندهرود در سطح کشور مطرح شده، مطالبه کل ایران است. حق حیات با پول و امتیاز خریدنی نیست و تنها راهکار حل آن اصلاح مدیریت آب در سطح کلان کشور است.
وی با اشاره به تغییر الگوهای مرجع و فرهنگسازی برای مدیریت آب ادامه میدهد: مدیریت آب در طول سالهای گذشته به مردم آموزش داده نشده و کشت گلخانهای ترویج نیافته برای ترویج کشتهای مدرنیزه بسترسازی و فرهنگسازی لازم است که انجام نشده است. برای اصلاح و تغییر رفتارهای سنتی بر مبنای آنچه گذشتگان انجام دادهاند نیازمند دسترسی به حوزههای رفتاری، روانشناسی و تغییر الگوهای مرجع هستیم.
برنامهریزی برای آموزش و مدیریت آب
پدریان اضافه میکند: هر کشاورزی دارای عقبهای سنتی _ فرهنگی است و تا زمانی که آن عقبه سنتی تخریب نشود و الگوی جدید جایگزین نشود، فرد هرگز حاضر به همکاری با مهندسان کشاورزی نیست. روشهای جامعه شناختی و تغییر رفتار در منطقه باید شروع به کار کند، الگوی مرجع تغییر کرده و الگوی جدید جایگزین شود تا کشاورزی که از ابتدای زندگی مانند پدر خود یک نوع کشت را در پیش گرفته و تفکر او بر این استوار است که تغییر روش کاشت منجر به کاهش بهرهوری است با آگاهی و الگوی جدید به تغییر روش کشت خود بپردازد.
وی با اشاره به عدم بکارگیری افراد متخصص در زمینه تغییر الگوی رفتاری در کشاورزی، اظهار میکند: در سیستم ما آموزش و آگاهی جایی ندارد و متخصصان حوزههای جامعهشناسی، رفتارشناسی و روانشناسی اجتماعی در زمینه تغییر الگوی رفتاری در حوزه کشاورزی به خدمت گرفته نشدهاند. متخصصان امر باید روی مدیریت آب و آموزش آن برنامهریزی کنند.
لزوم شفافسازی در موضوع آب
این جامعهشناس با تاکید بر عدم اطلاعرسانی جامع به مردم در خصوص کمبود آب، تصریح میکند: حتی اطلاعرسانی درستی صورت نگرفته که مردم بدانند علیرغم تمام حقی که به کشاورزان داده میشود با کمبود آب، خشکسالی و عدم بارندگی در سطح کلان کشور مواجه هستیم.
وی با تاکید بر لزوم اصلاح ساختار نادرست اجتماعی، ادامه میدهد: ساختار کشور در حل یا ایجاد مشکلات مؤثر است. برای تصحیح ساختار اجتماعی ناسالم باید از جایی شروع کرد. سیستم دولتی باید حقابه کشاورزان را قبول کند و شفافسازی در مدیریت آب صورت گیرد. مردم باید بدانند چقدر با نبود آب مواجه هستیم، چه مقدار آب برای چه مصارفی از استان خارج میشود، چه مقدار آب در حوزه صنعت به کار گرفته میشود و در سطح کلان چه مقدار کمبود آب داریم.
پدریان اضافه میکند: در قدم اول باید شفافسازی صورت گیرد و در نتیجه شفافسازی بخش وسیعی از مشکلات حل خواهد شد. قدم دوم اعطا کردن امکانات مادی و تسهیلات برای تغییر روش کشت به کشاورزان است و باید کمک هزینهای هم برای زندگی و معیشت کشاورزان در شرایط فعلی در نظر گرفته شود.
خشکی زایندهرود، مسئله اجتماعی بلندمدت
مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در خصوص آگاهی تمام افراد جامعه نسبت به مشکلات امروزه آب، اظهار میکند: خشکی زایندهرود مسئلهای اجتماعی در استان اصفهان است و مسائل اجتماعی در بلندمدت اتفاق میافتد. همه افراد از افزایش جمعیت، افزایش کارخانهها و صنایع و نیاز بیشتر به آب آگاه بودهاند و اگر تصمیم به انجام کاری بود باید در سالهای قبل به مرور انجام میشد.
وی ادامه میدهد: اگر بخواهیم طبق نظر وزیر نیرو اقداماتی برای تغییر روش کشت به روش گلخانهای که از الزامات است انجام دهیم، نیازمند هزینه و سرمایه هستیم. در کشور ارگانهای قوی وجود دارند که توانایی تأمین هزینه و سرمایههای لازم برای چنین اقداماتی را دارند و اگر مسئولان کشوری بخواهند مشکل استان اصفهان را رفع کنند، برای آنها مسئلهای نیست.
لزوم توجه به معیشت کشاورزان
رئیس انجمن مددکاری علمی اجتماعی ایران با اشاره به لزوم در نظرگیری معیشت کشاورزان تصریح میکند: در استان اصفهان باید به مشکلات خانواده کشاورزان توجه کرد و میتوان برای این تعداد خانوار تسهیلات لازم برای تغییر کشت و استفاده از روشهای جدید آبیاری لحاظ شود و تا زمان انجام این امور و حل نسبی معضلات یک حقوق معمول برای گذران زندگی به آنها پرداخت کرد.
وی میافزاید: طبق نظر متخصصان دولت و جهاد کشاورزی اگر زمین منطقهای قابلیت کشت و درآمدزایی دارد، باید طبق الگوسازی بهترین نوع کشت برای آن منطقه مشخص شود و امکانات مورد نیاز برای آن نوع کشت فراهم شود. به عنوان مثال اگر کشت گلخانهای بهترین روش کشت برای یک منطقه است، باید برای کشاورزان گلخانه ساخته شود و تسهیلات لازم به آنها اختصاص یابد و برای بازگشت هزینه آن به دولت از طرحی درازمدت بدون بهره استفاده شود.
شایستهسالاری، راه حل مشکلات
اقلیما اضافه میکند: طبق گفته رهبر معظم انقلاب، افراد شاغل در دولت باید از افراد شایسته باشند. یک فرد شایسته مسلمان پاسخگوی مردم است و راه حل مشکل را در همین جامعه پیدا میکند. اگر رهنمود رهبر معظم انقلاب در خصوص شایستهسالاری به انجام برسد، مشکلات مردم به راحتی قابل حل خواهد بود.
بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایران ادامه میدهد: امید بر این است که اجرای راه حلهای پیشنهادی مسئولان سریعاً شروع شده و تسهیلاتی با برآوردی طولانی مدت بدون بهره برای بازپسگیری، به افراد اعطا شود و پس از یک یا دو سال شروع به کار کردن افراد، طرح بلندمدت بازگشت هزینهها به دولت اجرا شود و هرچه سریعتر برای بازگرداندن آب به زایندهرود اقدام شود.
نظر شما