به گزارش ایمنا روزنامه خراسان نوشت: پراید سواری که در یک حادثه هولناک، ضربات کشنده چماق را چون «نیشتر مرگ» بر غده چرکین کینههای قدیمی فرود آورده و جوان ۳۲ ساله را زیر چرخهای پراید به قتل رسانده بود، در حالی صحنه جنایت را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازسازی کرد که مدعی بود مقتول او را به ربودن دخترش تهدید کرده بود.
ماجرای این جنایت وحشتناک صبح روز پانزدهم تیرماه گذشته زمانی رقم خورد که مرد ۴۵ سالهای به نام «موسی» خودروی پرایدش را استارت زد و از روستای مقصودآباد به طرف جاده کلات حرکت کرد تا از دست فروشان حاشیه جاده میوههای دست چین بخرد. او چند خربزه را انتخاب کرد و آنها را کنار چماقی گذاشت که همواره داخل خودرویش بود. «موسی» که قصد بازگشت به منزلش را داشت به ناچار وارد کوچههای روستای «درآبد» شد تا از آنجا عبور کند و به مسیر اصلی بازگردد اما ناگهان با موتورسواری روبهرو شد که کینه عمیق بین آنها نه تنها به صورت غدهای چرکین خودنمایی میکرد بلکه حالا کار به تهدیدهای خطرناک کشیده بود.
در همین حال و در اقدامی ناباورانه دو وسیله نقلیه طوری با یکدیگر برخورد کردند که کنترل فرمان از دست راننده پراید خارج شد و خودرو بعد از عبور از در آهنی بزرگ یک منزل روستایی حدود سه متر نیز درون چهاردیواری رفت و سپس متوقف شد. مرد ۴۵ ساله که دیگر خشم و عصبانیت را فریاد میزد و پیکر جوان موتور سوار را نقش بر زمین میدید، در خودرو را گشود و با برداشتن چماق از کنار خربزهها، بی محابا به سمت «حمید» حمله کرد و ضربات مهلک را همچون نیشتر مرگ بر سر و اندام او وارد آورد.
مرد ۴۵ ساله سپس پرایدش را در محل رها کرد و با پای پیاده از صحنه حادثه گریخت. به گزارش اختصاصی خراسان، دقایقی بعد از وقوع این جنایت هولناک، مأموران کلانتری خلق آباد که به دنبال تماس اهالی وارد روستای «درآبد» شده بودند با حفظ صحنه حادثه مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. عقربههای ساعت حدود ۱۰ صبح را نشان میداد که بررسیهای میدانی قاضی «محمود عارفی راد» در این باره آغاز شد. تحقیقات مقدماتی حکایت از آن داشت که راننده پراید با دیدن موتورسوار ۳۲ ساله پدال گاز را فشرده و او را زیر گرفته است، همچنین آثار اصابت ضربات چوب در ناحیه سر مقتول بیانگر آن بود که قاتل با چماق نیز به وی حمله ور شده و او را هدف ضربات مرگبار قرار داده است.
قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که در همان دقایق اولیه تحقیقات دستور دستگیری راننده پراید (خودروی در محل رها شده) را صادر کرده بود، به کنکاشهای تخصصی درباره این جنایت پرداخت و بر ریشهیابی ماجرا تاکید کرد. بنابراین گروه ورزیدهای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) مأموریت یافتند عملیات گستردهای را برای شناسایی مخفیگاه راننده پراید آغاز کنند که حالا هویت او به نام موسی برای کارآگاهان مشخص بود.
ساعاتی بعد و در حالی که کارآگاهان با استفاده از راهنماییهای مقام قضائی به سرنخهایی از مخفیگاه متهم به قتل رسیده بودند و حلقههای محاصره هر لحظه تنگتر میشد، ناگهان او خود را تسلیم کارآگاهان کرد و پرده از راز این قتل وحشتناک برداشت.
موسی پس از اقرار صریح به قتل و در حالی که دچار عذاب وجدان شده بود با دستور ویژه قاضی «عارفی راد» به محل وقوع جنایت هدایت شد تا زوایای پنهان این ماجرا را بازگو کند. از سوی دیگر نیز بررسیهای تخصصی و رصدهای اطلاعاتی غیر محسوس کارآگاهان نشان میداد، حمید در یک پرونده قضائی دیگر به خاطر مجروح کردن یکی از افسران پلیس آگاهی تحت تعقیب بوده است، بنابراین گزارش متهم این پرونده جنایی در حالی با اشاره قاضی ویژه قتل عمد مقابل دوربین قوه قضائیه ایستاد که ابتدا کارآگاه منفرد (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و بخشی از اعترافات متهم در مراحل بازجویی را بازگو کرد. سپس موسی با معرفی کامل خود و بعد از تفهیم اتهام قتل عمدی از سوی مقام قضائی گفت: همه اهالی روستا و حتی ساکنان روستاهای اطراف حمید را به خوبی میشناختند.
او اگر حرفی میزد و وعدهای میداد یا اگر کسی را تهدید میکرد حتماً آنها را جدی میگرفت و به آنچه گفته بود، عمل میکرد. دیگر هیچ رخدادی هم نمیتوانست او را از تهدیدش باز دارد و…
این مرد ۴۵ ساله که با چهرهای حاکی از ندامت مقابل قاضی ویژه قتل عمد ایستاده بود، ادامه داد: اختلافات بین من و حمید نیز از زمانی شروع شد که من اجازه ندادم پسرم در بنگاه معاملاتی او کار کند. به همین دلیل حمید کینه مرا به دل گرفت و به انتقامجویی وحشتناک پرداخت به طوری که یک بار با سنگ شیشه منزلم را شکست و تهدید کرد خودروام را نیز آتش میزند. من خیلی ترسیده بودم به همین دلیل مراقب خودم بودم تا اینکه چند روز قبل از وقوع جنایت او را سوار بر موتورسیکلت در کوچه دیدم.
وقتی نگاهمان با یکدیگر تلاقی کرد او ناگهان دستش را مانند خنجری به زیر گلویش کشید و با این اشاره فریاد زد، پسرت را میکشم و دخترت را هم میدزدم. حالا دیگر موضوع خیلی جدی شده بود. این جملات وجودم را میلرزاند چرا که میدانستم او به آنچه گفته است، حتماً عمل میکند و آبرویم را میبرد. وحشت و نگرانی ام هرلحظه بیشتر میشد و به دنبال چارهای میگشتم تا خودم را از این مخمصه هولناک نجات بدهم اما هیچ وقت قصد کشتن او را نداشتم و حتی این فکر لحظهای به ذهنم خطور نکرد تا اینکه صبح آن روز در کوچه روستا با هم روبهرو شدیم و آن حادثه رخ داد.
متهم ۴۵ ساله با بیان اینکه او با چاقو به من حملهور شد، در ادامه بازسازی صحنه جنایت گفت: لحظهای که پس از برخورد با پراید روی زمین افتاده بود، ناگهان با چاقو سعی کرد به سوی من حملهور شود که من با چماق روی دستش کوبیدم و بعد هم چماق را در اطراف روستا انداختم و….
پس از اعترافات صریح متهم در بازسازی صحنه قتل، وی با دستور قاضی محمود عارفی راد روانه زندان شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
نظر شما