به گزارش ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، در سالهای اخیر سیاستهای متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها مطرح و برنامههای گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمده که در یک نگاه تحلیلی و تاریخی مراحل متمایزی در فرایند تکاملی این سیاستها قابل تشخیص است
طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته متأثر از دگرگونیهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی هم چنین در گذر از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی به منظور حل معضلات و تنگناها در محدودههای شهری رو به افول رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربه شده است.
ادبیات موجود در این عرصه تا آغاز هزاره سوم میلادی به این رویکردها و عوامل مؤثر بر آنها همچنین تأثیرات آنها بر تحولات شهرها به شکل مشروحی پرداخته و در سالهای اخیر با اولویت یافتن پارادایم پایداری توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار عرصه موضوعی جدی در ادبیات جهانی مطرح شده است.
شهرها مانند موجودات زنده با گذشت زمان و طی سیر تکوینی خود، دچارفرسودگی میشوند، بنابراین برای جلوگیری از این امر باید اقدامات اساسی به منظور نوسازی آنها مورد توجه قرار گیرد.
نوسازی شهری در کشور ایران به دلیل توجه به سیاست گسترش شهرها به سوی محدودههای پیرامونی شهر مورد توجه کافی قرار نگرفته و سابقه توجه به نواحی فرسوده و نوسازی آنها زیاد نبوده و عمدتاً در نیمه نخست دهه ۸۰ با زلزله ویرانگر بم و با پشتوانههای برگرفته دهه ۷۰ مبنی بر توجه به توسعه درون شهری و حمایتهای نظریه متخصصان رشتههای مرتبط با شهر و الگوهای توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفت.
نوسازی شهری مرحله از برنامهریزی شهری است که مبدا اصلی آن کشور آمریکا است، نوسازی نواحی فرسوده منجر به ارتقای کیفیت زندگی ساکنان آن، کاهش فاصله کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بین این بافتها و سایر بافتهای شهری و در نهایت منجر به دستیابی به توسعه پایدار شهری خواهد شد.
نوسازی شهری از نو شدن یا بازسازی آن مشتق گرفته و موجب جایگزینی عناصر شهری با دیگر عناصر مشابه میشود؛ این فرآیند با توجه به شرایط مختلف شامل مرمت، بازآفرینی، تجدید حیات، بازسازی تغییرات توسعه و غیره است.
مفهوم نوسازی شهری به مواردی همچون اقتصاد کارآمد، عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست اشاره دارد و نتایج مستقیم آن نیز به مواردی از جمله اینکه مناطق پایین شهر با ساختمانهای اداری، گردشگاهها، محلهای خرید و فروش و خانههای آپارتمانی نوسازی میشود، اشاره دارد.
مناطق قدیمی با احداث مدرسهها پارکها و سایر ساختمانهای عمومی بهبود مییابد، پروژههای خانهسازی با اجارههای کم توسط بخش خصوصی و عمومی ساخته میشود و پروژههای آپارتمانسازی متوسط و تجملی توسعه مییابد. همچنین دانشگاه، بیمارستان با ساختمان جدید به جای ساختمان فرسوده احداث میشود و از مناطق با ارزش تاریخی و معماری حفاظت میشود.
نوسازی با رویکرد رنسانس (نوزایی) شهری در دهه ۲۰۰۰ میلادی
با آغاز این دوره، ابعاد فرهنگی و هنری به وجه غالب تبدیل شده و تئوریهای مختلف سعی در توجیه نقش مقولههای فرهنگی و هنری در خلق و ایجاد محیطهای سرزنده و پویایی شهری دارد و نوزایی شهرها از طریق سیاستهای نوآورانه و پروژههایی که بر سهم شهرها در رشد اقتصادی همبستگی اجتماعی و کیفیت زندگی توجه دارد، تحقق مییابد.
نوزایی شهری شامل مواردی همچون چشمانداز برای آینده بر اساس مشاورههای عمومی گسترده، برنامه راهبردی به منظور هدایت توسعه، ایجاد تحلیل روشن از چگونگی ارتباط مسائل زیستمحیطی، شناسایی داراییهای منطقه که باید حفظ و بهبود یابد و تعهد به منظور نگهداری و توسعه زیرساختها و ایجاد بهترین کاربری از داراییهای منطقهای، همچنین شناسایی موانع اجرای بهتر سیاستها به منظور رسیدگی به تراکم و آلودگی، شناسایی سیاستها و برنامههای ملی با تأثیر مثبت و منفی بر توسعه، مشخص ساختن نقشها و مسئولیتهای دولت ملی و منطقهای و تخصیص منابع،، تصویب اصول حکومت شهری، توسعه همکاری با شهرها و مناطق دیگر، مشارکت محلی با جامعه مدنی و تعیین معیار برای اندازهگیری پیشرفت است.
نتیجهگیری
نوسازی شهری فرایندی پویا است و جنبههای گوناگون مداخلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، بهداشتی و محیطی را به منظور حل مشکلات پیچیده شهری از جمله نبود بهداشت، کمبود یا فرسودگی مسکن، حمل و نقل ناکافی و … در بر میگیرد.
بررسی رویکردهای نوسازی شهری نشان میدهد که ابتدا این امر با تاکید بر ویژگیهای کالبدی و پاکسازی زاغهها انجام میگرفت، اما با گذشت زمان نگاه کالبدی آن تغییر یافته و توانبخشی بافتهای فرسوده در تمام ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی، بازگشت به هویت شهری و اصالت بخشی به محلههای شهری را مورد توجه قرار داده است.
نظر شما