به گزارش ایمنا، زاون قوکاسیان کارگردان، فیلمساز، منتقد، مدرس و صاحبنظر سینمای ایران بود که در هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۲۹ در اصفهان به دنیا آمد؛ از همان جوانی وارد سینما شد و علاوه بر نگارش یادداشت و نقدهای سینمایی، چندین عنوان کتاب در حوزه سینما و سینماگران تألیف کرد. اولین کتاب او با موضوع سینما در سال ۱۳۵۰ منتشر شد که درباره فیلم «چشمه» ساخته " آربی آوانسیان" بود. نوشتن کتابی درباره یک فیلم تا آن زمان در سینمای ایران سابقه نداشت و همین دلیل باعث شد تا نام قوکاسیان به عنوان نخستین محققی که درباره فیلم کتاب نوشته است در تاریخ هنر و سینمای معاصر ایران ثبت شود. او همچنین سردبیر فصلنامهها و ویژهنامههای مختلف ادبی و فرهنگی، مدیر گروه سینمای مؤسسه آموزش عالی سوره، مدیر اجرایی و همچنین داور جشنوارههای بینالمللی زردآلوی طلایی ارمنستان و فیلم توربین ایتالیا و داور جشنواره ملی فیلم ایران بودهاست.
خبرنگار ایمنا درباره زندگی هنری و فعالیتهای قوکاسیان با «مجید بدیعزاده» کارگردان و مدرس سینما گفتگویی داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
از نظر شما شخصیت زاون قوکاسیان چگونه فردی بود؟
زاون بسیار مهربان و عاشق مادرش بود و ما را به تکریم مقام مادر بسیار تشویق میکرد. او از دروغ متنفر و صداقت در زندگیاش جاری و نقش چشمگیری داشت. وی همیشه لبخند بر لب داشت و دست گیر و دلسوز بود، همچنین عشق او به سینما بر همگان آشکار بود.
ویژگیهای فردی و شخصی ایشان در آموزش چگونه بود؟
او بسیار بر دنیای سینما، خصوصاً درس تخصصی تاریخ سینما که تدریس میکردند مسلط بود. تقریباً کتابی نبود که نخوانده باشد، تمام کتابهای حوزه سینما را مطالعه کرده و اکثر فیلمها را تماشا کرده بود. طوری آموختههای خود را به ما انتقال میداد که به هیچ وجه نمیشد از تدریس وی خسته کننده شوید. لحظات کلاسهای او برای ما بسیار شیرین و مملو از خاطره بود. اکثراً سر کلاس، فیلم میگذاشت و به صورت دقیق و عینی، مطالب را به ما آموزش میداد.
استاد قوکاسیان چه جایگاهی در فیلم سازی داشت؟
تعداد فیلمهای زاون قوکاسیان اندازه انگشتان یک دست است، اما تأثیرگذاری وی در فیلم سازی دیگران، خصوصاً دانشجویانش بسیار زیاد و غیر قابل انکار است. او فقط یک تئوریسین نبود و دوربین را به خوبی میشناخت به طوری که فیلمهایش بسیار خوش ساخت و صاحب سبک بود. قوکاسیان، یکی از انگیزههای اصلی فیلمساز شدن بسیاری از علاقه مندان به سینما از جمله من بود. البته یادمان نرود که او مؤلف کتابهای بسیار زیادی در حوزهی سینما نیز بود.
نقش مرحوم قوکاسیان در ارتقا و اثر پذیری فیلمسازی اصفهان چه بود؟
زاون نقطه اتصال سینمای اصفهان و تهران بود؛ به گونهای که بعد از فوتش این اتصال مخدوش و در جاهایی کاملاً از بین رفت و سینما و فیلمسازی اصفهان کم فروغ شد. او سعی داشت، اصفهان را قطب فیلمسازی کنند به طوری که جشنواره ملی فیلم کوتاه حسنات را در اصفهان برپا کرد و تا وقتی زنده بود دبیر این جشنواره باقی ماند. همچنین از ارکان جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به شمار میآمد و از بنیانگذاران و پایه گذاران سینمای آزاد در اصفهان بود. واقعاً پس از فوت او، صنعت فیلمسازی اصفهان فلج شد.
این روزها کمتر کسی مثل آقای قوکاسیان در اصفهان هست و یا اگر هست هم اصفهان را ترک میکند؛ نظر شما در این باره چیست؟
زاون تمام خود را برای اصفهان، دانشجویانش و سینمای این شهر گذاشته بود. او به راحتی میتوانست به اتریش و آمریکا مهاجرت دائم داشته باشد یا حداقل به تهران برود، ولی موقت به خارج از کشور و تهران میرفت (او یکی از مسئولان سینمای شفاهی موزه سینمای تهران هم بود) چراکه اصفهان شهر همیشگی او و بی نهایت عاشق آن بود. دیگران مثل زاون نشدند، چون او ازخودگذشتی را به معنای واقعی کلمه معنا کرد، کلمه گذشت، ویژگی بارز او بود.
ایدهآل زاون قوکاسیان برای سینمای ایران چه بود؟
او ابتدا آرزوی بالندگی سینمای اصفهان و تبدیل شهر اصفهان به قطب سینمای کشور را داشت، سپس آرزوی سینمایی که انسان، رویاهای خود را در آن جست و جو کند و خود را در داستان فیلم فرافکن کند؛ سینمایی که قهرمانپرور، انرژی و انگیزه بخش باشد.
نظر شما