مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توافق روی پایههای لرزان میز مذاکره» به بررسی آینده مذاکرات برجامی پرداخت و نوشت: اندیشکده کوئینسی در گزارشی، به تحولات جاری در چهارچوب معادله هستهای ایران و تلاشها جهت احیای برجام پرداخته و به طور خاص با رصد و تحلیل تحولات داخلی و بینالمللی مرتبط با مواضع ایران و آمریکا در مورد معادله برجام سعی داشته به این سوال پاسخ دهد که آیا توافق برجام، امکانِ احیا شدن را دارد یا خیر؟
اندیشکده کوئینسی در این رابطه مینویسد: «بسیاری از افکار عمومی و ناظران و تحلیلگران به طرح این سوال میپردازند که آیا نسخه اصلی و اولیه توافق برجام (توافقی که در سال ۲۰۱۵ میلادی منعقد شد)، به معنای واقعی کلمه مُرده و از قابلیت احیا برخوردار نیست؟ مشکلات و چالشهای فراوانِ احیای توافق مذکور، جهت پاسخ به این سوال، بینشها و دیدگاههای خوبی را ارائه میکنند.
جو بایدن از زمان حضور در قدرت، احیای توافق برجام را از اولویتهای اساسی خود تعریف کرده است. با این حال، تحولات و رویدادهای عینی نشان میدهند که اساساً دولت وی یک چنین اولویتی را برای خود قائل نیست. ایران و آمریکا در مدت اخیر، تاکید داشتهاند که پنجره فرصت برای طرف مقابل در حالِ بسته شدن است. در شرایط کنونی، بسیاری از دینامیسمهای مرتبط با مساله هستهای ایران تا حد زیادی تغییر کردهاند امری که عملاً مشوقها و محرکهای بازگشت تهران و واشنگتن به میز مذاکره را نیز تا حد زیادی تقلیل داده است.
حتی اگر ایران و آمریکا به میز مذاکرات بازگردند، سوالی که مطرح میشود این است: آیا آنها میتوانند به پیشرفتی دست یابند؟ آیا حضور در مذاکرات برای آنها ارزشمند خواهد بود و میتواند حامل منافعی باشد؟
در شرایطی که ایران به شدت برنامه اتمی خود را به سمت پیشرفت هدایت میکند و تحریمهای گسترده آمریکا نیز بر اقتصاد و تجارت ایران آسیب وارد میکنند، چشمانداز حصول یک توافق جدید تا حد زیادی دور به نظر میرسد. حتی بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکرات نیز با چالشهای فراوانی رو به رو خواهد بود. نباید فراموش کرد که دو طرف به صورت غیرمستقیم شش دور مذاکرات را در وین انجام دادند و این مذاکرات برای مدتی است که معلق مانده و حتی در دوره انجام مذاکرات نیز هیچ پیشنویس یا متنی جهت توافق، طراحی و عملیاتی نشد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «روایت «زخمهای محیط زیستی ِایران» در اجلاس گلاسکو» به بررسی اجلاس محیط زیستی گلاسکو پرداخت و نوشت: اکثر مردم دنیا، چشمشان به اجلاس جهانی مبارزه با تغییرات آبوهوایی سازمان ملل متحد است. هرچند که رهبران «گروه بیست» طی روزهای اخیر در ایتالیا گرد هم آمدند، ولی نتوانستند به توافقی در خصوص میزان کاهش دی اکسید کربن، تا ضربالاجل سال ۲۰۵۰ برسند. رهبران بیست اقتصاد بزرگ دنیا در عوض تنها به اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای اذعان کردند و در عین حال هیچ جدول زمانی برای دستیابی به این هدف تعیین نکردند.
در واقع هنوز مشخص نیست که کشورهای جهان درباره کاهش گازهای گلخانهای و به خصوص گاز متان که به مراتب خطرناکتر از دی اکسید کربن است، چه سیاستی را باید در پیش بگیرند. با این حال اجلاس بینالمللی آبوهوایی هر پنج سال یکبار برگزار میشود و تغییرات آبوهوایی در صدر فهرست نگرانی مردم در سراسر جهان قرار دارد، مردم جهان در انتظار خروجی از این نشست و اجلاس جهانی گلاسکو هستند. کنفرانس گلاسکو با هدف متقاعد کردن کشورها به همکاری برای جلوگیری از افزایش دمای کره زمین برگزار شده است. هدف این است که به همکاری همه کشورهای جهان دمای کره زمین بیش از یک و نیم درجه سانتیگراد بالاتر نرود.
در این شرایط آنتونیو گوترش، منشی عمومی سازمان ملل متحد میگوید: «با بی توجهی به تأثیرات تغییر اقلیم، بشر در واقع خود قبر خود را میکند.» وی روز دوشنبه اول نوامبر در بیست و ششمین کنفرانس اقلیمی ملل متحد در گلاسکوی اسکاتلند خطاب به رهبران بیش از ۱۳۰ کشور جهان که در این نشست شرکت داشتند، هشدار داد که ناکام ماندن در رسیدگی به تغییر اقلیم، حکم مرگ را دارد و به گفته وی «اعتیاد ما به مواد سوخت فسیلی بشریت را به لبه پرتگاه میکشاند.» این گفتهها در شرایطی مطرح میشود که رهبران جهان از ۲۹ سال به اینسو در گردهماییهای متعدد تلاش کردهاند که به تغییر اقلیم رسیدگی کنند، اما به گفته متخصصین، در جریان این مدت کره زمین گرمتر و کشندهتر شده، هزاران میلیارد تن یخ آب شده و مواد سوخت فسیلی میلیاردها تن از گازهایی را تولید کرده است که باعث گرمای زمین میشود.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازگشت کارگران نیشکر به کارخانه» به بررسی بازگشایی کارخانه هفت تپه پرداخت و نوشت: سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان با پیگیریهای دولت، شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه از خصوصی بودن به بخش دولتی بازگشت و کارگران این شرکت با شوق و امید و انگیزه دوباره کار خود را از روز یکشنبه آغاز کردند. این شرکت که سالها تحت پوشش و در اختیار دولت بود از سال ۹۴ به بخش خصوصی واگذار شد اما این واگذاریها با حاشیهها و شبهههایی همراه بود و همین مسأله باعث شد مدیریت این شرکت تصمیماتی را برخلاف منافع کارگران اتخاذ کند تا جایی که این روند با اعتراض و انتقاد کارگران مواجه شد.
از سوی دیگر به دلیل ضعف مدیریت حقوق کارگران شرکت هفت تپه با تأخیر چند ماهه پرداخت میشد. برخی کارگران این مجتمع صنعتی معتقدند که ناکارایی و سیاستهای نادرست مدیران بخش خصوصی باعث شد شرایط معیشتی کارگران با مشکلات و چالشهای متعددی مواجه شود. به دنبال این مسأله کارگران نیز با تجمع و متوقف کردن کار خواستار ورود دولت، دستگاههای نظارتی و قوه قضائیه به این مسأله شدند تا شرکت هفت تپه از مالک بخش خصوصی خلع ید و به دولت بازگردانده شود.
این مسأله در دولت جدید با پیگیریهای مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین با حمایت برخی نمایندگان مجلس موجب شد یکبار دیگر شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه زیر نظر دولت برود و کارگران این حوزه دوباره کار خود را آغاز کنند و این پیروزی را جشن بگیرند. همچنین آنها خواستار رسیدگی به سایر مطالبات کارگری خود شدند. پس از واگذاری مدیریت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی، دو ماه حقوق معوق کارگران پرداخت شد و پس از ماهها، اعتصاب کارگران این شرکت به پایان رسید و عملیات اورهال (تعمیر و بازسازی) این کارخانه برای تولید شکر از سر گرفته شد.
روزنامه آفتاب یزد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نمایش «محاکمه روحانی»» به بررسی درخواست محاکمه رئیس جمهور سابق پرداخت و نوشت: حسن روحانی دیگر رئیس جمهور نیست و شاید این مهمترین اصلی است که برخی مخالفان دولت روحانی و نمایندگان مجلس یازدهم آن را نادیده میگیرند! او که هشت سال رئیس جمهور کشور بود، در طول مدت فعالیتش بارها مورد سرزنش و اعتراض قرار گرفته بود اما هیچ گاه اعتراضات به قدری جدی نبود که ماجرای شکایت از او را مطرح سازد؛ با این حال به محض اتمام کارش در دولت طرح شکایت از او به دلیل ترک کار کلید خورد.
این سناریو به قدری جدی مطرح شد و تندروها در فضای مجازی کارزارهایی برای طرح شکایت از شیخ دیپلمات به راه انداختند که سخنگوی قوه قضائیه مجبور شد در نشست خبری خود اعلام کند: ««پروندهای برای حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین، تشکیل نشده است» اما ماجرا به همینجا ختم نشد و روز گذشته خبر رسید نمایندگان مجلس به دلیل آنچه را که مدیریت ناصحیح حسن روحانی در ستاد ملی مبارزه با کرونا میدانند، خواهان برخورد با او شدند و پس از بررسی گزارش کمیسیون بهداشت و درمان درباره عملکرد روحانی با ارجاع این گزارش به قوه قضائیه موافقت کردند! حال آنکه بر کسی پوشیده نیست چیزی را که نمایندگان مجلس مدیریت ناصحیح روحانی میخوانند جبری بود که تحریم و مشکلات اقتصادی برای کشور رقم زده بود! از سوی دیگر در همان زمان کشور ما با ممنوعیت واردات واکسن مواجه بود و این مسئله تأثیر بسزایی در مدیریت کرونا در کشور داشت! با این همه سوال اصلی این است که اگر موضوع ترک کار و مدیریت ناصحیح رئیس جمهور سابق وجهه حقیقی دارد چرا نمایندگان مجلس یازدهم پیش از پایان کار او اقدام به شکایت نکردهاند و حالا که کار از کار گذشته و روحانی دیگر سمتی ندارد ماجرای مدیریت ناصحیح و ترک کار او را پیش میکشند؟
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تروریزم و پشتیبانان ناکام» به بررسی پیروزی جبهه مقاومت در آزادسازی حلب پرداخت و نوشت: پیروزی رزمندگان اسلام و به طور کلی جبهه مقاومت و مؤتلفین آن در آزادسازی حلب آنقدر مهم و راهبردی بود که میتوان همه رخدادهای بعدی اعم از اقدامات پرفشار تروریستها و حمله آمریکا به پایگاه هوایی «الشعیرات» را مرتبط با آن ارزیابی کرد از این رو از جنبه تحلیل نظامی در واقع همه این اقدامات در ردیف عملیاتهای پدافندی - واکنشی - به حساب میآید و جنبه «استراتژیک» ندارد.
«اقدام استراتژیک» اقدامی است که شرایط میدانی را دگرگون میکند و وضع جدیدی پدید میآورد. از این منظر نیز میتوان گفت از آنجا که اقدامات یک سال اخیر آمریکا، ترکیه، عربستان و گروههای تروریستی تکفیری وابسته به آنان میدان نظامی و سیاسی سوریه را دگرگون نکرده، این اقدامات جنبه صرفاً تاکتیکی داشته است. البته جبهه آمریکایی به مدد رسانه سعی کرده ارزش این اقدامات را به سطح اقدامات راهبردی بالا ببرد اما در عمل موفق نشده و در نهایت خود آنها نیز اذعان کردهاند که - مثلا- عملیات موشکی آمریکا علیه پایگاه شعیرات واقع در شرق حمص جنبه راهبردی نداشته و یک «اقدام جز» در میدانی بزرگ به حساب میآید در خصوص این موضوع نکتههای قابل تأملی وجود دارد:
گروههای تروریستی پس از شکست خفتبار در حلب که به کشته شدن دستکم ده هزار نفر از آنان منجر شد، بین ۱۵ تا ۱۷ هزار نیروی خود را به سرعت به منطقهای در حماء منتقل کردند و دست به حملهای زدند که منجر به سیطره بر بخش قابل توجهی از مناطق شمال استان حماء گردید. آنان با سازماندهی جدید ذیل عنوان «جبهه تحریرالشام، قریب یک ماه جنگیدند و بر غرب حماء، جابره، حلب و منطقه «سهلالقاب» مسلط شدند در این میان حسب خبرهایی که از سوی بعضی از اعضای رهبری جبهه تحریرالشام عنوان شد، ترکیه، قطر و عربستان فشار زیادی به این گروهک تروریستی برای از سرگیری حملات وسیع وارد کردند اما در عین حال جبهه مقاومت با عملیات مقابل و طی یک دوره حدود یک ماهه این مناطق را باز پس گرفتند که شهر «سوران» آخرین آن بود که ۵-۶ روز قبل آزاد شد. این در حالی بود که این گروهک با برآورد موفقیت حتمی از پذیرش آتشبس سر باز زد.
از نظر ترکیه، عربستان و قطر که هر کدام بخشی از لجستیک نظامی این گروهک را تأمین میکردند روی به دست آوردن موفقیت تروریستهای تکفیری اصرار داشتند. از نظر آنان روند سیاسی زیر سایه پیروزی جبهه مقاومت در حلب نمیتواند دستاوردی برای آنان داشته باشد. دقیقاً به همین دلیل در مذاکرات آستانه ترکیه میز مذاکرات را ترک کرد و عوامل رژیم عربستان در مذاکرات نیز گفتوگوهای دو جانبه با دولت سوریه را رها کردند. بر اساس یافتههای اطلاعاتی ارتش سوریه، مقامات ترکیه و عربستان به رهبران تروریستها یادآوری کردند که گفتوگو با اسد راه را برای به قدرت رسیدن آنان هموار نمیکند و بهتر است مذاکرات سیاسی به نقطه دیگری منتقل شود.
در مذاکرات اخیر ژنو، دمیستورا که خود را ناتوان از رهبری روند سیاسی میدید، دستور کار مذاکرات را تغییر داد و «تشکیل دولت انتقالی» را شرط گفتوگو درباره سایر مسائل اعلام کرد. جالب این است علیرغم آنکه هیئت سوری با صراحت گفت که فرمول دولت انتقالی را میپذیرد، طرف مقابل اعلام کرد که به دولت اعتماد ندارد. این مواضع تشکیکی در واقع نشان داد که تا چه حد شرایط را علیه خود ارزیابی میکند. در واقع سازمان ملل از یک طرف به دلیل آنکه علیرغم وظیفهای که دارد، نتوانسته است از آتش درگیریها بکاهد شایسته ملامت است و از طرف دیگر به دلیل آنکه خود زمینهساز دست یازیدن تروریستها به حمله جدید علیه مردم و حاکمیت سوریه شده است شایسته سرزنش میباشد البته فراتر از این هم، سوریه بزرگترین نماد شکست شورای امنیت سازمان ملل در مأموریتی که دارد میباشد.
نظر شما